آفران بلاگ


موقعيت زنان در كشور الجزاير (1)


موقعیت اقتصادی در نظام اجتماعی قبایلی الجزایر، نظام زن‏سالاری حاکم بود و چنانکه در کتب تاریخی دیده شده است نه تنها در جامعه صحرانشینان بلکه در جامعه شهرنشینان، زن نقش عمده و حساسی را عهده‏دار بوده است. زن الجزایری در طول تاریخ کشور نقش فعالی به عهده داشته و در بسیاری از دوره‏های تاریخی در کنار مرد بوده و در غیاب او سرپرستی خانواده را به عهده می‏گرفته است. زنان روستایی تا قبل از سال 1339 به کشاورزی مشغول بودند اما زمانی که به تدریج روستاها از بین رفته و یا حتی در زمانی که به کشاورزان زمین داده شد اغلب زنان تنها به کارهای سنتی می‏پرداختند. زنان طبق آداب و رسوم سنتی، خود را در امور اقتصاد خانواده شریک دانسته و از طریق تهیه هنرهای دستی فعالیت می‏کردند و تا زمان استقلال در راه کسب آزادی از پا نایستادند. موقعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان در الجزایر در دوره 130 ساله استعمار فرانسه، زنان در کلیه قیامهای مردمی و مقاومتهای ملی و مبارزه با اشغالگران در کنار مردان، با حفظ ارزشهای اسلامی از جمله حجاب سنتی حضور داشته‏اند. از سال 1109 زمان ورود فرانسویان به خاک الجزایر، حمله به شهرها توسط اشغالگران آغاز گردید. در شهرهایی چون بلیدا و مدیا، زنان و همین طور مردان مقاومتهای دلیرانه و شجاعانه‏ای از خود نشان دادند. سربازان فرانسوی به دستور امرای خود به کشتار مردم پرداختند و شهرها خالی از سکنه شد و گاهی تنها کودکان، زنان و سایر افراد بی‏دفاع در شهرها باقی مانده بودند که به آنها نیز رحم نشد. زنانی که در خانه به کارهایی چون خیاطی برای مردان جبهه، نگهداری از یتیمان و سالمندان در اردوها مشغول بودند، برای حفظ صیانت ملی به تدریج به شاخه زنان ارتش آزادی‏بخش پیوستند. آنان به جای ذوب شدن در فساد و تباهی، به مقابله با استعمار برخاستند. در مقابل هر شهید، در سکوت عزاداری کردند و میزان خشم و نفرت آنان بیش از پیش شد. اگر چه هدف از آزار زنان، شکستن اراده آنان و از بین بردن عفت ملت الجزایر، بود اما نتیجه معکوس به بار آورد. بدین معنی که وحدت و یکپارچگی زنان و سایر مردم پس از هر یک از اعمال شنیع استعمارگر، بیشتر و بیشتر می‏گردید. تا آنجا که زنانی چون «فاطمه نسومر» که نامش با واژه جهاد و مبارزه عجین شده است؛ در دوره‏ای که خروج زن از منزل طبق احکام رایج شرعی غیر مجاز بود، پس از شهید شدن و یا تبعید شدن یاران و همسران و برادران و پدر، خود پرچم قیام را به دست گرفته و پیشتاز مبارزه گردیدند. نقش زن الجزایری درانقلاب الجزایر یکی از موضوعاتی که همه صاحب‏نظران و نویسندگان تاریخ انقلاب الجزایر در آن متفق‏القول هستند، اهمیت و نقش زنان مسلمان در پیروزی آن می‏باشد. زنان الجزایر در انقلاب و قیام رهایی‏بخش، به حکم وظیفه دینی و میهنی خود، همدوش و هماهنگ با مردان الجزایر جنگیدند و نام خویش را در تاریخ ملل مسلمان جاودانه ساختند. زنان الجزایری در طول زمان سلطه فرانسویان اشغالگر، با وجود چشیدن طعم عذاب و سختی در جنبشها، سستی ننموده و با کمال ایمان برای دستیابی استقلال و سیاست ملی، پیش‏قدم بوده‏اند. مشارکت آنها در این جنبشها خود دلیلی است قاطع بر آگاهی و پایبندی آنان به ارزشهای حضوری و التزام آنها به اصول عالیه کشور، و در طول 132 سال، در جنبشهای علنی و مخفی علیه استعمارگران فرانسوی شرکت داشته‏اند. آنان مشارکت در فعالیتهای انقلابی را بر خود واجب می‏دانستند. حضور زنان مبارز در انقلاب الجزایر بسیار مشهود بود. جمیله بوپاشا، صحیه، حسیبه بن بوعلی، بهیه و جمیله بوجرید، در تاریخ مبارزات انقلاب الجزایر جایی مخصوص دارند. این زنان یا در مبارزه نابرابر رژیم استعمارگر فرانسه سلاح بر کف، جان خود را از دست دادند، یا بعد از تحمل شکنجه‏های فراوان به شهادت رسیدند. نقش زن الجزایری در روند استعمارزدایی از الجزایر به قدری اهمیت داشت که استمعارگران می‏گفتند «اگر بر زنها پیروز شویم، باقی چیزها به دنبال آن درست خواهد شد.» استعمارگران بیان می‏کردند که اگر بخواهیم تار و پود جامعه الجزایر را در هم بشکنیم و امکان مقاومت را از آن سلب کنیم، قبل از هر چیز باید بر زنان الجزایر پیروز شویم و باید زنها را از زیر حجابی که در پس آن مخفی می‏شوند، به در آوریم و از خانه‏هایی که مرد الجزایری، آنها را در آنجا مخفی می‏کند، بیرون بکشیم. بدین ترتیب پیروزی استعمار، در گرو پیروزی بر زنان ذکر می‏شود و مسلما شکست آن نیز، در نتیجه شکست از زنان باید باشد. و در حقیقت استعمار در اینجا اعتراف می‏کند که او زمانی از الجزایر شکست خورد و از آنجا گریخت که مغلوب زنان مبارز و مسلمان الجزایری شد. و اگر از این زنان مسلمان شکست نمی‏خورد، می‏توانست به روند استعماری خویش ادامه دهد که این امر به تنهایی نقش زنان مسلمان در انقلاب الجزایر را روشن می‏کند. زنان مسلمان الجزایر از سال 1334، بسیار جدی‏تر از گذشته به صحنه آمدند و مبارزات واقعی و مستقیم خویش را علیه استعمار شدت بخشیدند. البته درک رهبران انقلاب از موقعیت و اهمیت زن در پیروزی بر استعمار این امر را تسهیل کرده بود، زیرا آنها دریافته بودند که پیروزی انقلاب، مسلما باید منوط و متکی به حضور زن در صحنه انقلاب باشد. زنان مسلمان الجزایری به روشهای مختلف و در زمینه‏های متعدد، در پیروزی انقلاب نقش داشتند که نمونه‏هایی از آن به شرح زیر می‏باشد: انجام عملیات نظامی عملیات نظامی یکی از اقدامات حماسه‏آفرین زنان بود که قابلیت و شجاعت آنها را در اجرای عملیات حساس و مشکل به اثبات رساند. زنان به دلیل نوع پوشش و حجاب خویش بهتر می‏توانستند سلاح و مهمّات را با خود حمل کنند و در جنگهای شهری و خیابانی و در دفاع از خانه و کاشانه خویش، به طور ناگهانی، به نیروهای اشغالگر آسانتر از مردان یورش می‏بردند و دشمن را غافلگیر می‏نمودند. حمل اسلحه، مهمات و آذوقه در بسیاری از موارد، حمل اسلحه، مهمات و نقل و انتقال آن در شهرها و روستاها در بین هسته‏های رزمنده بسیار مشکل بود و مردانی که می‏خواستند دست به چنین کاری بزنند، فورا مورد سوءظن دشمن واقع می‏شدند، ولی زنان به دلیل پوشش و حجاب خویش، بهتر از مردان می‏توانستند عمل کنند. اسلحه و مهمات حمل نمی‏کردند، بلکه سعی می‏کردند کلیه نیازهای تدارکاتی رزمندگان را فراهم کرده و به آنها غذا و آذوقه برسانند. انجام امور ارتباطی در بسیاری از موارد، زنها به عنوان عاملین ارتباط به انجام وظایف انقلابی مشغول بودند. آنها پیامها و دستورات را به صورت شفاهی و کتبی به رزمندگان می‏رساندند و همچنین وضعیت و موقعیت آنان را به مراکز فرماندهی و تصمیم‏گیری گزارش می‏دادند. بیان موقعیت دشمن و نیروهای مهاجم از دیگر کارهای ارتباطی زنها محسوب می‏شد. انجام امور درمانی و بهداشتی پرستاری و درمان مجروحین جنگی، از وظایف مهمی بود که زنان بر عهده داشتند، آنها در خانه و سایر مراکزی که به این امور اختصاص داشت مجروحین جنگی را پرستاری و درمان می‏کردند تا آنها مجددا به صحنه پیکار اعزام شوند. ترغیب مردان به رزم و پیکار زنان در خیلی از موارد، گذشته از آنکه خود با شور و استقامت علیه دشمن استعمارگر مبارزه می‏کردند، مردان را نیز به پیکار و استقامت بیشتر ترغیب می‏نمودند. چه بسیار اتفاق می‏افتاد که زنی همسر و فرزند خویش را تشویق می‏کرد تا همانند مجاهدان اسلحه به دست گیرد و از دین و میهن خویش دفاع نماید. همزمان با گسترش سازمانهای چریکی و گروههای ضربت، زنان بسیاری به گروهها راه یافتند. زنان به علت موقعیت خود در جامعه می‏توانستند کمک مؤثری به جنبش نمایند. چه بسا دختران بمب‏گذار که در پیشرفت انقلاب الجزایر با میل خود به استقبال مرگ شتافتند. زنان الجزایری با کسب اطلاعات، اکتشافات و بررسی مناطق عملیاتی با اجرای عملیات و حمایت و پشتیبانی چریکها در خانه‏های تیمی و هسته‏های عملیاتی، کمکهای مؤثری به فعالیتهای مذکور کردند.

API: RSS | RDF | ATOM
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم