آفريقا

قاره سياه، با توجه به توانا يي هاي بالقوه آن و نيز اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، متاسفانه در برنامه ها و استراتژي هاي ايران مغفول مانده است.

قاره سياه، با توجه به توانا يي هاي بالقوه آن و نيز اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، متاسفانه در برنامه ها و استراتژي هاي ايران مغفول مانده است. مجلس شوراي اسلامي با ابزارهايي كه در اختيار دارد(همانند وضع قوانين مناسب و...) مي تواند نقش موثري را دراين زمينه ايفا كند.صدور انقلاب و اسلام ، نجات مردمان بيچاره آفريقا از چنگال جهل ،ناتواني و طمع قدرت هاي استعماري كنوني، بازار مناسب خدمات و توليدات ايراني، تحصيل خدمات و توليدات ارزان قيمت و به صرفه آفريقايي و...،از جمله نكات حايز اهميتي است كه اين مهم را تقويت و موكد ميسازد.چين،آمريكا ، اسراييل و ساير قدرت هاي سياسي-اقتصادي هر كدام در جهت مصالح ملي خود كه نوعا متاثر از نگرش اقتصادي رشد محوراست در دو-سه دهه اخير به آفريقا چشم دوخته اند. به عنوان نمونه مورد چين را بررسي خواهيم كرد.خواهم كوشيد با نگاهي به عملكرد سه دهه جمهوري اسلامي در قاره سياه، چند پيشنهاد براي بهبود اين شرايط ارايه نمايم.

چين درآفريقا

چين به عنوان قدرت جهاني در حال شكل گيري، تلاش كرد پس از در گذشت مائو نگرشي واقع گرايانه اي تري به جهان داشته باشد. اما اين چرخش نگرش، دفعتا صورت نگرفت؛ بلكه به تدريج هر ميزان كه از عيار ايدئولوژي در سياست خارجي جمهوري خلق چين كاسته مي شد، به همان مقدار عملگرايانه تر رفتارمي نمود. به گونه اي كه از دهه 80 به بعد - بخصوص در دهه 90- عملا همچون بازيگر غربي بازي مي كرد. قاره سياه كه از دير باز طرف تجاري چين محسوب مي شد همواره شاهد روابط رو به گسترش با اين قدرت جديد بوده است. به نحوي كه در دهه 90 شاهد رشد 700درصدي روابط تجاري ميان چين و آفريقا هستيم. تاسال 2005 تراز تجاري ميان آن دو به 32.17 ميليارد دلار، اكثرا در صنعت نفت و امور زير بنايي،توسط شركتهاي چيني در آفريقا سرمايه گذاري شده است.
رشد سريع اقتصادي چين، آن را محتاج به منابع انرژي نفت و گاز كرده است. پس از ايالت متحده و ژاپن، چين در رتبه سوم متقاضيان نفت قرار دارد. بحران هاي كهنه و جديد خاورميانه، از فلسطين تا افغانستان، خصوصا پس از 11 سپتامبر، چيني ها را به فكر حوزه نفتي جديدي كه از ثبات بيشتري برخوردار باشد سوق داده است: آفريقا. سودان، چاد، نيجريه، الجزاير، آنگولا، گينه استوايي، جمهوري كنگو و گابن قابل توجه ترين كشور هاي نفت خيز آفريقايي بشمار مي آيند. چيني ها نيز اكثر سرمايه گذاري خود را در حوزه نفت در اين كشور انجام داده اند. از اين ميان كشور سودان در راس قرار ميگيرد:هم اكنون چين 64 در صد از نفت صادراتي سودان را به خود اختصاص داده است. در مجموع 25 در صد از نفت مورد نياز چين از خليج گينه تامين مي گردد. البته چين نگاه اقتصادي خود را در آفريقا فراتر از حوزه انرژي برده است؛ آفريقا ميتواند علاوه بر تامين كننده مطمئن انرژي براي چيني ها، بازار مطلوبي براي توليدات ارزان قيمت چيني نيز باشد. همچنين آنان در ساخت و ساز زيربناها همچون جاده، پالايشگاه و ...در آفريقا حضور دارند. بخشودگي بدهي ها، اعطاي تسهيلات تجاري - مالي همانند تجارت بدون تعرفه و فراهم نمودن زمينه ورود مطمئن سرمايه خارجي در آفريقا از ديگر فعاليت هاي اقتصادي چين در ميان آفريقاييان است.
البته چيني ها در سايه، در ساحت سياست آفريقا نيز دخالت مي كنند.براي جلب و حفظ سرمايه و سرمايه گذاري چيني در آفريقا و نيز مقابله با كشورهاي غربي، آنها حتي حاضر شده اند از رژيم هاي ديكتاتوري منطقه حمايت كنند. اين مسئله در كنار برخي مسايل اقتصادي موجب بدبيني برخي از آفريقاييان و ناظران خارجي نسبت به نيت چين شده است: تضعيف شركت ها و كارخانه هاي بومي، عدم بكارگيري و تربيت نيروي ماهر آفريقايي، بعضا سنگ اندازي در فعاليت نهادهاي مالي بين المللي مثل صندوق بين المللي پول و بانك جهاني و نيز تضعيف تلاش هاي جهاني براي افزايش فعاليت و حكمراني خوب در آفريقا، از جمله شكايات آنان مي باشد.

ايران در آفريقا

پيش از انقلاب بر حسب سياست خارجي شاه، آفريقا از گردونه توجه دولتمردان خارج بوده است. پس از انقلاب رويكرد ايران به آفريقا را با تسامح به سه دوره كلي مي توان تقسيم بندي نمود . دوره اول زماني است كه رهبران انقلاب به سبب سياستهاي ضد امپرياليستي و ضد استعماري و نيز حمايت از مستضعفين جهان توجه جدي به سمت آفريقا داشته اند . كم تجربگي خصوصاً در زمينه آفريقا ، نبود كارشناسان مجرّب اين قاره ، ضعف ساختار اقتصاد دولتي ايران و بخش خصوصي كوچك آن و بي ثباتي در آفريقا سبب شد اين دوره با آزمون و خطا در نهايت مسئولان جمهوري اسلامي را از داشتن رابطه اي عميق و مستحكم با آفريقا دچار ترديد كند. اين دوران شامل دهه نخست انقلاب مي گردد. البته كارهاي ارزشمندي خصوصاً از طرف جهاد سازندگي در اندازه هاي كوچك اما در نوع خود موفق، انجام گرفت . اما در كل، آن چيزي نبود كه براساس آن بتوان خط مشي ايران را نسبت به آفريقا ترسيم نمود. در ابتداي دهه 70 نخستين سمينار بررسي همكاري هاي دو جانبه ايران و آفريقا در تهران به همت دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه با حضور اغلب مقامات سياسي و اقتصادي ايران و سفراي آفريقا برگزار مي گردد. مجموع مباحث برگرفته در آن سمينار، چندان رضايت بخش نيست. اكثر مقامات نسبت به كارهاي صورت گرفته ناراضي، و موانع متعددي از جمله ضعف سيستم اعتبار بانكي، ضعف خطوط ارتباطي و حمل و نقل ،‌ نا آشنايي سرمايه گذاران و تجار ايراني و آفريقايي نسبت به ظرفيت هاي يكديگر ، بي انگيزگي بازرگانان و تجار ايراني به انجام فعاليت اقتصادي در قاره سياه و .... را برشمردند. دوره دوم را كه از آغاز دهه 70 مي توان دانست زماني است كه ايران به سبب آثار مخرب جنگ ، با اقتصادي تك محصولي ، فلج ، با نقدينگي اندك روبروست . از طرف ديگر با شكل گيري جماهير تازه استقلال يافته آسياي مركزي، در كنار ترديد پيش آمده در ميان مسئولان اقتصادي نظام نسبت به آفريقا ، خط كلّي جريان همكاري هاي اقتصادي به سمت بازارهاي روشن تر و مطمئن تر همانند آسياي مركزي ، شرق آسيا و اروپا سوق داده شد. در اين دوره سطح همكاري ها با افريقا با شيب ملايم و البته با فراز و نشيب مسير صعودي دارد. اما آغاز دوره سوم را مي توان اوايل دهه 80 دانست. با تقويت نظام اقتصادي كشور ، تمايل ايران به گسترش بازارهاي صادراتي خود، و نيز افزايش تجربه و شناخت نسبت به ساختار اجتماعي و اقتصادي آفريقا پس از سه دهه، جمع بندي مديران نظام اين بوده است كه پيش از افتادن كامل آفريقا در جريان جهاني سازي در دامان غرب، خوب است كه بار ديگر برنامه هايي براي آفريقا طرح ريزي نمود. البته بسياري از مديران ومسئولان آفريقايي نيز از اينكه به جاي معامله با غرب بتوانند روابط دو جانبه و چند جانبه خويش را با شرق خصوصاً ملت هاي مسلمان از جمله ايران گسترده تر نمايند، چندان بي ميل نيستند. تأسيس مركز همكاري ايران - آفريقا در سال 2004 با تصويب دولت ايران، توافق بر روي ايجاد چهار منطقه آزاد تجاري در آفريقا، توسعه همكاري هاي بانكي، تشكيل شوراي تجاري ايران- آفريقا و نيزتوافق نامه همكاري پنج ساله ميان دانشگاه تربيت معلم ايران و مركز تحقيقات آفريقا از اعم برنامه هايي بوده است كه در اين مدت به تصويب رسيده است. همكاري هاي بانكي با 11 كشور آفريقايي و امكان ضمانت تا سقف 300 ميليون دلار مطالبي است كه توسط نماينده بانك مركزي ايران در جلسه اداره مركزي همكاري ايران - آفريقا مطرح گرديده است. در همين جلسه فاصله ، موانع دسترسي به كشورهاي اروپايي ، هزينه هاي بالاي حمل و نقل ، شباهت در كالاهاي صادراتي طرفين و كمبود تجارت آزاد ميان ايران و آفريقا از دلايل اصلي پايين بودن سطح تجارت مطرح گرديده است . تا همين زمان تراز تجاري ميان طرفين در بالاترين حد به حدود 300 ميليون دلار تخمين زده مي شود كه با توجه به توانايي هاي طرفين بسيار اندك و به شدت قابل ارتقاء است . بيشتر همكاري هاي ايران با سودان، ليبي، تانزانيا و مراكش است و برخي از كشورهاي آفريقايي نيز اساساً و عملاً هيچ جايگاهي در فهرست شركاي اقتصادي ايران به خود اختصاص نداده اند. البته پس از روي كار آمدن دولت نهم و قرار گرفتن تيم جديد فكري در ساختمان وزارت خارجه سياست توجه به آفريقا و " نگاه به شرق " با شدّت بيشتري در دستور كار قرار گرفته است.
به نظر مي رسد مجموعه مديران ارشد اقتصادي نظام و نيز بخش خصوصي در ايران بيشتر به انجام كار روتين ، كاملاً پيش بيني پذير با درصد ريسك پايين و بازار موجود پرسود تمايل دارند تا انجام يك فعاليت اقتصادي ريسكي و خلاقانه. همين خصيصه به نسبت رابطه اقتصادي ايران چه در بخش دولتي و چه بخش خصوصي، با آفريقا تأثير معناداري داشته است.


چه بايد كرد؟

چه از نگاه سياست غربي و چه از نگاه سياست اسلامي، آفريقا يك گنج مكنون است. منابع مادي و انساني غني كه در پس جهل و غفلت صاحبان آن در زير خاك قرار گرفته است، از نگاه غربي سرمايه دارانه، مي بايست از خواب صاحب خانه سود جست و منابع خدادادي را غارت نمود و كوشيد اين استثمار را به گونه اي طراحي نمود كه به وابستگي مطلق آنان به خود بيانجامد. اما از نگاه اسلامي ميبايست ضمن بيدار كردن آفريقاييان، از آنجا جهت افزايش توانمندي خويش استفاده نمود كه در نهايت به همكاري متقابل مي انجامد. منبع غني انرژي، مواد خام اوليه، نيروي كار فراوان اما بالقوه، توانايي هاي گردشگري و ...از حيث اقتصادي و نيز فقر فرهنگي، آشنايي با اسلام و وجود زمينه هاي تبليغ، وجود تمامي اين كشورها در جنبش نم، خطر افتادن در دام سرمايه داري و امپرياليسم از جمله دلايل سياسي-ديني است كه لازم به توجه به نظر مي رسد. بر اين اساس چند راهكارپيشنهاد مي گردد كه البته از آن ميان برخي در حال پيگيري است كه از جهت تاكيد و توجه بيشتر مطرح خواهند شد:
1- از آن جهت كه آفريقا در تامين مايحتاج مردمان خويش دچار بحران شده است براي حضور مداوم و عميق در آنجا، لازم كه با اقتصاد شروع كنيم. اما همانطور كه زمين سنگلاخي، كشاورز را فراري ميدهد، ناآشنايي با سرزمين آفريقا، بيم از هدر رفتن سرمايه در جايي كه سياست به سهولت دستخوش تلاطم و تغيير قرار ميگيرد، كمبود اطلاعات از توانايي هاي آفريقا براي صادرات و واردات، نبود زير بناهاي لازم مثل راههاي ترانزيتي، وسايل حمل و نقل، كمبود نيروي انساني ماهر و ضعف اعتبارات بانكي در كنار مشكلات ديگر، سرمايه گذار را از حضور در آفريقا مي هراساند. مجلس شوراي اسلامي مي تواند دركنار دولت در زمينه تجاري -بازرگاني از طريق تصويب طرح ها و لوايح مناسب و جديد امكان همكاري هاي اقتصادي متقابل را بيافزايد.
ابتدايي ترين مسئله اي كه به ذهن ميرسد فراهم نمودن تسهيلات صادراتي براي شركت هاي خصوصي ايراني و آفريقايي است. اعطاي مشوق هاي تجاري-مالي مثل تجارت با تعرفه كم يا بدون تعرفه،دادن اولويت به كالا و خدمات آفريقايي در مناقصات و تجارت در صورت همسنگي و يا داشتن توان نزديك با نمونه هاي مشابه ديگر كشورها، بخشودگي مالياتي براي آن دسته از شركت هايي كه به شكل تخصصي براي يك بازه طولاني (مثلا15 يا 20 سال)در آفريقا سرمايه گذاري كنند( البته با اين شرط كه سود شركت به ايران بازگردد) و بيمه سرمايه گذاري در آفريقا از پيشنهاداتي است كه ميبايست با دقت بررسي گردد. قابل ذكر است كه آفريقا شديدا دچار كمبود نقدينگي است و براي همين منظور دولت و مجلس ميبايست شرايط امكان معامله با مواد خام اوليه افريقا را فراهم آورند. اعطاي وام سرمايه گذاري با اقساط درازمدت ايراني و آفريقايي مي تواند به عنوان يك مشوق مالي در اختيار آنان قرار بگيرد. اما سيستم بانكي ميان ايران و اكثر نقاط آفريقا از وجود يك نظام اعتباري-ريالي سالم و روان رنج مي برد. ميتوان با شناسايي نقاط اصلي در آفريقا شعب بانك ايراني را در آن نقاط تاسيس نمود كه هر نقطه اصلي، نقاط كم اهميت تر و حاشيه اي پيرامون خويش را پشتيباني مي كند. اين نظام بانكي مي بايست همواره حامي سرمايه گذار داخلي باشد تا با اعطاي تسهيلات و فراهم نمودن زمينه ارزي سرمايه گذاري، اين امر را تسهيل بخشد. بانك هاي ايراني مي بايست با طرح هاي ابتكاري متناسب با هر منطقه تلاش نمايند تا سرمايه هاي اكثرا غير نقدي و حتي منابع اندك نقدي مردمان افريقا را جذب نمايند.
براي جذب سرمايه گذار داخلي به بازار آفريقا، در گام نخست ميبايست امور بازرگاني در اولويت جاي بگيرد و سپس امر سرمايه گذاري. زيرا اولي زود بازده است،ضمن اين كه ريسك كمتري دارد، اما ديگري دير بازده بوده ، ريسك بالايي دارد. سرمايه گذار دليلي ندارد كه شرايط هموار و مطمئن اروپا، آسياي جنوب شرقي و خليج فارس را رها كند تا سرمايه خود را وارد سرزميني كند كه عوامل مختلف سياسي -اقتصادي- فرهنگي در هر زمان مي تواند فضاي آنجا را دگرگون سازد. پس از چند بار گردش سرمايه مطمئن در امور بازرگاني در آفريقا با سود بالا ، سرمايه گذار اين اطمينان را خواهد داشت كه مي تواند پول خود را وارد عرصه سرمايه گذاري نمايد. سياست دولت ميبايست اين باشد كه بجاي دخالت شركت هاي سرمايه گذار دولتي، زمينه را براي كار شركتهاي خصوصي فراهم سازد.
سرمايه گذار داخلي بايد بداند كه به علت دست نخورده بودن اكثر حوزه ها، نسبت به ساير مناطق، با سرمايه و تلاش كمتر ميتواند به نتايج مطلوب دست يابد. از خصوصيات آفريقاييان اين است كه به علت فقر شديد و ناتواني در تهيه مايحتاج، به كالا و خدمات اوليه، ارزان و ساده قانع ميباشد. و اين كاملا متفاوت از مثلا مردم آمريكاي لاتين است كه به علت حضور و نفوذ طولاني تر شركتهاي خارجي و چند مليتي، مصرف گرايي و تنوع طلبي و در نتيجه ارايه كالاهايي شيك و ظريف، ذايقه آنان را تغيير داده است.
خوب است كه با سرمايه گذاري و تجارت راحت تر و اطمينان آورتر، شركت هاي خصوصي نخست به سراغ مردماني بروند كه با فرهنگ ايراني - اسلامي قرابت بيشتري دارند و يا با كالاها و خدمات ايراني از گذشته آشنايي داشته اند. كشورهايي هم كه از جهت سياسي روابط خوبي با تهران دارند ميتواند مورد توجه قرار بگيرند؛همانند تانزانيا، كنيا، الجزاير، سودان و ليبي. البته دولت ايران ميبايست بكوشد به بازارهاي قديمي محدود نشود بلكه امكان جلب سرمايه گذاري را به سراسر قاره آفريقا فراهم نمايد.
مسئله ديگر اين است كه 14 كشور آفريقايي هيچگونه ارتباط مستقيمي با دريا ندارند. ضمن آنكه اكثر كشورهاي اين قاره از نداشتن خطوط حمل و نقل مناسب رنج ميبرند. بر اين اساس دولت ميبايست سرمايه گذار داخلي را به سمت آن دسته از كشورها سوق دهد كه از اين حيث مشكل چنداني نداشته باشند زيرا نبود زيرساخت هاي مناسب حمل ونقل سرمايه گذار را فراري ميدهد.
2- از موانع اصلي برقراري رابطه اقتصادي با قاره سياه،عدم اطلاع بازرگانان و سرمايه گذاران
طرفين از ظرفيت هاي يكديگر است. همانگونه كه بسياري از نيازهاي مردمان آفريقا را مي توان با توليدات با كيفيت ايراني در عوض مشابهات گران قيمت ديگر كشورها ؛ تأمين نمود، سرمايه گذار و بازرگان ايراني نيز نسبت به قابليت هاي آفريقا خالي الذهن است. ايجاد يك سايت تخصصي درباره زمينه هاي اقتصادي آفريقا براي سرمايه گذار داخلي و بالعكس ضروري به نظر مي رسد. متاسفانه سايت هايي كه اين مهم را بر عهده دارند ضعيف، مبهم و غير روزآمد ميباشند. لازم است وابسته هاي اقتصادي تمام سفارتخانه هاي ايران در آفريقا فعالانه حضور بيابند . ايشان مي بايست ضمن گزارش و اطلاع رساني به موقع ظرفيت هاي تجاري - سرمايه گذاري منطقه مأموريت خويش، توليدات و خدمات داخلي را نيز به دولت ها شركت هاي خصوصي و مردمان آن ناحيه معرفي نمايند. تأسيس نمايشگاه دايمي توليدات داخلي در كنار سفارتخانه و يا سركنسولگري ، تمهيد بروشور محصولات ايراني و رايزني جهت جلب مشاركت فعالانه همتايان آفريقايي از جمله پيشنهاداتي است كه در اين راستا قابل توجه است.
اما سرمايه گذاران و بازرگانان ايراني مي توانند در دو زمينه ي صنايع كوچك و صنايع سنگين و يا زيربنايي فعاليت نمايند. ازطريق صنايع كوچك مي توان بازار مصرف روزانه آفريقا را بدست گرفت و بدين طريق در درون جامعه آفريقايي نفوذ نمود. ايراني مي بايست كالاهاي مورد نياز روزانه آفريقائيان را يافته و آن را به شكل انبوه وارد بازار آفريقا نمايد. براي مثال اگر مردم كشوري كه داراي جمعيت اكثريت روستايي هستند و تمايل به درمان بيماري ها با گياهان دارويي را دارند، تجار ايراني مي بايست احتياجات اين بخش را با كمك انواع ايراني آن پاسخ دهند. موارد ديگري نيز مي توان من باب مثال ارايه كرد: محصولات لبنياتي ، تراكتور و كمباين ، صنعت نساجي، كارخانه هاي كنسرو و كمپوت سازي و ... . پيرامون صنعت نساجي لازم است توضيح بيشتري بدهم. مثلاً در اين قسمت ، با توجه به اينكه صنعت ريشه دار و مدرن نساجي و پوشاك در ايران در سالهاي اخير دچار ركود شده و از سوي ديگر بازار پوشاك آفريقا از دو جنبه ي داشتن مواد اوليه در دسترس و نيز احتياج به پوشاك و پارچه ، مي تواند نظر توليد كنندگان داخلي را به سمت خويش جلب نمايد. اين دوستان خوب است از طرح ها و الگوهاي ايراني (جهت تبليغ فرهنگ ايراني) و آفريقايي (به سبب مقبول افتادن) استفاده نمايند. در اين راستا دستگاه تبليغاتي مي بايست اين فرهنگ را جا بياندازد كه ايراني پوشيدن يك ارزش و افتخار است. و اينكه به نظر مي رسد اين صنايع زود بازده هستند.
اما دسته دوم صنايع سنگين و يا امور زير بنايي مي باشند. طبيعي است كه دولت مي بايست مطلع باشد كه به علّت ريسك بالا و احتياج به سرمايه اوليه فراوان امكان سرمايه گذاري در اين حوزه براي اكثر قريب به اتفاق سرمايه گذاران داخلي ميسر نمي باشد . دولت مي تواند از طريق اعطاي وام بدون بهره ، مشاركت 70 درصدي در سرمايه گذاري و ساير تسهيلات ممكن ديگر، زمينه حضور شركتهاي خصوصي ايراني در اين زمينه ها را فراهم سازد. البته به علت استراتژيك بودن حضور ايران در اين عرصه بديهي است در صورت عدم وجود داوطلب خصوصي، لازم است دولت خود مستقيماً سرمايه گذاري نمايد. اهميت اين عرصه از آن حيث است كه نفوذ ايران در عمق ساختار اقتصادي - سياسي و نيز حضور طولاني مدت و مادام العمر در آن كشور را تسهيل مي سازد: سدسازي، جاده سازي، احداث راه آهن ، معدن، پالايشگاه و پتروشيمي ، صنعت خودرو سازي و تراكتور سازي ، صنايع دفاعي و ... مواردي است كه ايران مي تواند به عنوان يك مدعي خود را در آن معرفي كند.
براي افزايش و تضمين همكاري متقابل اقتصادي، ايران مي تواند با سازمان اتحاديه آفريقا و يا تعدادي از كشورهاي دوست سازمان همكاري هاي مشترك اقتصادي ايران - آفريقا را تأسيس نمايد.
3- جداي از ناقص و ناكافي بودن سيستم گردشگري در ايران، شرايط خاص جمهوري اسلامي ايران ايجاب مي كند تنها پذيراي به اصطلاح "توريست فرهنگي " باشد. از اين حيث شهروندان آفريقايي به علت نزديكي با فرهنگ شرقي و ناهنجاري هاي كمتر فرهنگي غربي، گزينه مناسب و جديدي براي نظام گردشگري ايران مي باشند. از آن سو، سرزمين هزار تو و شگفت انگيز آفريقا نيز مي تواند براي بسياري از گردشگران ايراني جذابيت داشته باشد. منابع اصلي به نظر مي رسد كه عدم شناخت كافي طرفين از جاذبه هاي گردشگري يكديگر و نيز نقص خطوط مسافربري ميان دو سرزمين مي باشد. تهيه سايت، مجله ، بروشور، ايجاد نمايشگاه دايمي از صنايع دستي و سوغات ايراني، ساخت ماكت مناطق گردشگري افزايش پروازهاي هفتگي و بهبود كيفيت خدمات ساخت هتل و اقامتگاه در نزديكي جاذبه هاي توريستي آفريقا توسط سرمايه داران ايراني ارايه شده به مسافران از پيشنهاداتي است كه در اين بخش قابل طرح است.
4- آنچه بي شك پراهميت جلوه مي كند، اطلاع بر اين نكته است كه آفريقا فارغ از يك يا دو كشور آن ، داراي جمعيت اكثريت روستايي است . بسياري از كشورها در پايين ترين سطح از امكانات مادي و فرهنگي قرار دارند و مناسبات مادي - معنوي پيش مدرن در بسياري از نقاط اين سرزمين حكمفرماست . بر اين اساس با چشم و گوش بسته، با ابزارهاي متعلق به جامعه مدرن ، نمي توان به فكر سرمايه گذاري و برقراري رابطه گسترده تجاري در قاره سياه افتاد. ضمن آنكه اساساً فقر ، جهل و استعمار ديرپا موجب تضعيف ساختار اقتصادي سالم و شكل گيري يك اقتصاد دولتي نوعاً تك محصولي شده است. و اين يعني روبرو شدن بخش خصوصي نوپاي داخلي با فضايي كه يا بخش خصوصي ندارد و يا بسيار ضعيف است.
در نتيجه لازم است با حمايت دولت، نخست تعدادي جامعه شناس مبرز با همكاري جامعه شناسان آفريقايي به مطالعه دقيق فرهنگ آنجا بپردازند . اينكه روستا در آفريقا چه ساختار و چه نيازي دارد؟ در تاريخ تجارت داخلي و بين المللي ايران تقريباً هرگز ميان قشر جامعه شناس و روان شناس و قشر تاجر و سرمايه گذار رابطه كاري وجود نداشته است. شايد تجربه آفريقا نخستين گام موفق در اين زمينه باشد. توصيه مي كنم كه بجاي تجربه ناموفق و غلط توسعه ناهموار و عجولانه شهرسازي و شهرنشيني ناشي از تفكر غرب گرايانه اغلب پيشگامان توسعه در جهان سوم و از جمله ايران، توسط جامعه شناسان فرهيخته نوعي الگوي بومي توسعه روستايي در دستور كار قرار گيرد.
5- تأسيس مراكز فني وحرفه اي در نقاط مختلف آفريقا بسيار خوب خواهد بود. با اين كار مي توان مهارتهاي فني را از طريق اساتيد مجرّب ايراني به جوانان آفريقايي انتقال داد. البته اين مهارتها مي بايست هماهنگ با كارخانه ها و كارگاه هايي باشد كه قرار است در آنجا توسط ايران تأسيس گردد. براين اساس قشر كارگر و زحمتكش آفريقايي كه اكثريت جمعيت آن را شكل مي دهد در ارتباط مستقيم با ايران قرار مي گيرند. فرهنگ ايراني مجراي جديدي براي انتقال مي يابد، تركيب هنر و فن ايراني زمينه بروز بيشتري را مي يابد و كارگران بومي براي كارخانجات ايراني تربيت مي گردد. البته راه ديگر اين است كه بجاي تأسيس مراكز فني و حرفه اي در آفريقا، آفريقائيان مستعد را به ايران دعوت و در مراكز داخلي آموزش داده شوند. هر كدام از اين دو راه هزينه/ فايده هاي خود را دارند كه لازم است توسط كارشناسان مورد مطالعه جداگانه قرار بگيرد.
6- ايران هم اكنون از بعد نظامي در بسياري از شاخه ها ، به خودكفايي و حتي صادرات توليدات خود رسيده است. آفريقا نيز سرزمين بي ثباتي و درگيري است كه مي تواند حوزه اي خوب براي همكاري نظامي ، از تأسيس صنايع تسليحاتي تا صدور مهمات و اسلحه ، البته تنها با كشورهاي دوست و دموكراتيك، باشد. همچنين ايران مي تواند به آموزش نيروهاي مسلح نظامي و انتظامي آفريقا ياري برساند.
7- آفريقا به شدت با بيماري و مرگ و مير ناشي از نبود استانداردهاي بهداشتي و دريايي دست و پنچه نرم مي كند ايدز، مالاريا و ... اصلي ترين بيماري هايي هستند كه سالانه جان هزاران آفريقايي را مي گيرد. طي يك پژوهش اعلام شد در صورت ادامه اين روند (فقر، گرسنگي، جنگ و خونريزي و مرگ و مير) تا 20 سال آينده در آفريقا تنها پشه ها زندگي خواهند كرد. اين در حالي است كه تعداد بيشماري از بيچارگان آفريقايي به عنوان موجودات آزمايشگاهي با مصرف يافته هاي دارويي غير مطمئن شركت هاي داروسازي غربي جان خود را به خطر مي اندازند. براساس معيارهاي انسان دوستانه، انتقال تجربيات بهداشتي و پزشكي ايران و نيز ايجاد بازار كار جديد براي فارغ التحصيلان اين رشته در ايران، مي بايست به فكر انعقاد قرار دادهاي همكاري در زمينه هاي ارتقاء سطح سلامت و درمان با كشور هاي آفريقايي بود.
8- جداي از تربيت و تأمين نيروي كار ماهر، آفريقا از صنعت تحصيلات عمومي و عالي نيز رنج مي برد اكثريت جمعيت آفريقا را مردمان بي سواد و يا كم سواد تشكيل مي دهند . ضمن آنكه به نسبت جمعيت ، اساتيد و نخبگان دانشگاهي نيز كم شمار هستند. سطح تحصيلات عالي نيز نسبت به استانداردهاي بين المللي در سطح پايين تري جاي مي گيرد. از اين رو مي توان از طريق قرار دادهاي آموزشي - پژوهشي به بهبود سطح آموزش و پژوهش در آفريقا ياري رساند. تبادل اساتيد و دانشجويان، اعطاي بورس تحصيلي به دانشجويان آفريقايي، گسترش روابط علمي - تحقيقات تأسيس نهاد آموزشي - پژوهش ايران و آفريقا براي هم انديشي و رفع مشكلات مشترك طرفين فرصيت تحصيلي به اساتيد افريقا مي توانند راهكارهايي در اين زمينه باشد. قابل توجه است كه هم اكنون نخبگان فكري - دانشگاهي در سراسر جهان نقش اصلي هدايت جامعه و در نهايت مهارت و يا شقاوت آنان را بر عهده دارد. يكي از ستونهاي اصلي "ناتوي فرهنگي " همواره نخبگان و اساتيد دانشگاهي بوده اند كه تحت نام روشنفكر مسير جامعه را جهت مي بخشند . طبيعي است انقلاب اسلامي نيز كه داعيه جهاني داشتن نسخه شفابخش براي تمام ملت هارا دارد، مي بايست و مي تواند با تربيت اين قشر، در ساختار فكري - اجتماعي و سپس در عرصه هاي سياسي و اقتصادي و اقتصادي تأثير گذار باشد. ناگفته پيداست كه توسعه آينده آفريقا در دستان نخبگاني است كه قرار است امروز پرورش يابند ، حال يا در دامان اسلام و يا در دامن غرب.
9- توسعه مادي را نمي توان ناديده گرفت . آفريقا نيز پس از رهايي از استعمار كهنه از طريق سوسياليسم و يا كاپتاليسم به سمت توسعه تجربه شده گام برداشت . اما ، اولاً تجربه كشورهاي جهاني سوم از جمله قاره سياه نشان داد كه توسعه به معناي غربي شدن ، غلط است؛ و ثانياً ايران با سرمايه معنوي اسلام ادعاي الگوي جديدي از توسعه را به ميان آورده است. بديهي است غربي شدن دولت هاي آفريقايي به ضرر نظام اسلامي ايران خواهد بود؛ چرا كه از حيث معادلات سياسي ، اردوگاه غرب را تقويت مي كند و از حيث ديني، نسلهايي را به تباهي مي كشاند و مانعي جديد در جهت تبليغ اسلام ايجاد مي شود. ما مي بايست اين را جا بياندازيم كه ايراني شدن نيز اشتباه است، اما رفتار ايراني ميتواند الگوي او باشد. ملل آفريقايي بايد مسير توسعه بومي خود را بيابند و بر منابع خود تكيه نمايند. روشن است كه غربي شدن آفريقا اصلاً به سود خود آفريقائيان نيست چرا كه به يغما رفتن منابع داخلي ، سيطره سياسي - اقتصادي غرب بر حاكميت آنان و در نهايت استحاله فرهنگي آفريقائيان منجر مي شود . دولت ايران مي تواند از طريق تشكيل كلاسهاي غرب شناسي و شناخت مباني انقلاب اسلامي ، نقد مباني فكري و نتايج عملي غرب كنوني و ردّ اشكال توسعه غربي و نيز آموزش مباني ديني انقلاب ايران و آرمانهاي آن ، را در آفريقا رواج دهد. بر اين اساس رايزني هاي فرهنگي ايران در سفارتخانه هاي موجود در آفريقا از طريق امكانات مادي - فرهنگي و ارسال نخبگان فكري به عنوان رايزن فرهنگي ايران تقويت گردد.
10- آفريقا ساليان سال است كه در درون خود منازعات قومي- مرزي را شاهد بوده است . بي ثباتي، جنگ، مرگ و مير ، مهاجرت، گسترش فقر و گرسنگي چهره ثابت اين مناطق گشته است . براي هر كدام راهكار جداگانه اي لازم است. در بعد درگيري هاي مرزي و جدايي طلبانه ايران لازم است نقش ميانجي و صلح ساز به نحو مرضي الطرفيني بازي كند. اين كار به افزايش پرستيژ بين المللي ايران، افزايش نقش و نفوذ ايران در آفريقا و نيز كاهش تنشها و تثبيت صلح در آفريقا منجر خواهد شد. در بُعد داخلي نيز علاوه بر نقش سياسي دولت ايران مي توانيم بر عنصر اسلام نيز تكيه نماييم. از يادمان نرود ، اسلام در شبه جزيره عرب نخست از طريق ايجاد صلح و امنيت جا باز كرد. نقش امنيت ساز و موّدت ساز اسلام موجب شد تا بسياري از قبايل درگير آن زمان عرب به اسلام بگروند. در اين زمان نيز مي توان از اسلام به عنوان نسخه شفابخش در منازعات قومي- داخلي آفريقا بهره جست. امنيت سازي اسلام گام بسيار بزرگي در راه گسترش اين دين مبين خواهد بود. از جنبه معادلات سياسي نيز گسترش اسلام به افزايش عمق استراتژيك جمهوري اسلامي ايران مي انجامد.
در اين زمينه علاوه بر نقش سياسي دولت ايران ، مي توانيم به تأسيس مدارس مذهبي ارزان قيمت و يا رايگان در مناطق مختلف آفريقا اقدام نماييم. در اين مدارس در كنار دروس رسمي سازمان آموزش و پرورش آفريقا، دروس ديني و تعاليم سياسي مد نظر ارايه خواهد شد. با توجه به آنكه اكثريت بافت جمعيتي آفريقا را روستائيان شكل مي دهند. مي توان به بافت مدارس شبانه روزي در بخش مركزي يك منطقه كه بتوانند چندين روستا را پوشش دهد اقدام نمود. معلمين آنجا مي توانند از معلمين اعزامي ايراني و يا معلّمان آفريقايي كه دوره هاي آموزشي لازم را در ايران گذرانده باشند تشكيل شود.
همچنين با كمك حوزه علميه قم جهت تربيت طلاب علوم ديني در سطوح پايين و جذب طلاب با استعداد آفريقايي براي گذراندن سطوح بالاي حوزه در ايران، مي توان به تأسيس مدرسه علميه در پاره اي از مناطق آفريقا اقدام كرد. اين مدارس (عادي و علميه) مي توانند به عنوان يكي از راه هاي دستيابي به اهداف سابق الذكر مورد استفاده قرار بگيرند.
11- يكي از با ارزش ترين اقدامات جمهوري اسلامي پس از انقلاب راه اندازي راديو سواحيلي براي بخشي از مردمان آفريقا بوده است. اين راديو علي رغم بضاعت اندك توانسته تا حدود زيادي در ميان شنوندگان خويش جا باز كند. از اين راديو، اين بار در سطح قاره، مي بايست حمايت گردد. زيرا مي تواند با ارايه برنامه هاي متنوع تبليغي به ترويج آراي سياسي - فرهنگي ايران در قلب مردم بپردازد. معرفي مستقيم و دقيق نظرات دولت و مردم ايران نسبت به مسايل مختلف جهاني، معرفي دين اسلام با كمك كارشناسان حوزه دين، ترويج خريد كالا و خدمات ايراني، معرفي ابنيه آثار صنايع دستي و جاذبه هاي گردشگري ايران و جلب گردشگران آفريقايي به ايران، كمك به صاحبان سرمايه و تجّار ايراني، آماده كردن شرايط پذيرش ايراني در ميان آفريقائيان، مبارزه با سيطره فرهنگي- سياسي غرب بر ذهن آفريقايي و نيز مناسب ترين ابزار ارتباط راه دور با جمعيت اكثريت روستايي فقير كه مشتاق شنيدن سخن نو مي باشند، از ابتدايي ترين و بديهي ترين فوايد اين راديو است.
12- در صورتي كه تمام شرايط بالا محقق گردد، بي شك مي توان به كشورهاي آفريقايي چه در حالت مستقل (مانند رأي در مجمع عمومي) و چه در حالت جمعي (مانند اتحاديه آفريقا و گروه نم) به عنوان متحد استراتژيك جمهوري اسلامي ايران حساب باز كرد. آنچه لازم است اين است كه با عقد قرار دادها و پيمان هاي وثيق در تمام جنبه ها (سياسي ، امنيتي، اقتصادي ، نظامي و فرهنگي) ، با تقويت روابط متقابل و در هم تنيده ، آنان نه تنها حمايت از ايران را وظيفه خود بدانند بلكه ضرر و شكست آن را شكست خويشتن به حساب آورند. در اين صورت سطح روابط بالا و راهبردي خواهد شد. علي رغم تفاوت نژاد و زبان ، به سبب اهداف ، دغدغه ها و مذاهب مشترك و يا نزديك به هم ، نزديكي هر دو به سبك زندگي شرقي، تقابل با غرب (در سياست) و توسعه غربي (در فرهنگ و اقتصاد) ، مي توان به انعقاد قرار دادها و پيمان هاي استوار اميدبست .
13- بخش قابل توجهي از آفريقا بر روي نفت قرار گرفته است و بعيد نيست با ادامه اكتشافات با ابزارهاي پيشرفته جديد منابع جديد نفت و گاز در اين قاره غني يافت گردد. تاكنون توجه اصلي قدرتهاي بزرگ صنعتي - اقتصادي همين بعد از آفريقا بوده است ؛ هرچند همواره نيم نگاهي به ساير بخشها نيز داشته اند. از آنجا كه براساس خوش بينانه ترين تخمين ها ، با ميزان مصرف كنوني ، ظرف 20 الي 25 سال آينده اكثر چاه هاي نفتي ايران خشك خواهد شد و ايران حداكثر خواهد توانست به مصرف داخلي پاسخگو باشد. اين امر براي دولتي كه 70 درصد بودجه سالانه اش را براساس درآمد نفتي مي بندد يك فاجعه است. جا دارد مسئولان نظام با خريد نفت از آفريقا در جهت مصارف داخلي و ذخيره سازي در چاه هاي نيمه خشك ،‌ از اين ماده خدادادي راهبردي صيانت به عمل آورند.
14- نكته آخر اينكه ، در نهايت آفريقا چه ارزشي برايمان مي بايست داشته باشد؟‌به بيان ديگر جايگاه راهبردي آفريقا در سياست خارجي ايران چيست؟ اتحاديه اروپا ، چين، ژاپن ، روسيه و آمريكا اساساً‌ تمايلي به شكل گيري قدرت جديد اقتصادي - سياسي ندارند. اين موضوع در كنار تقابل سياست داخلي و خارجي ايران با اهداف اين قدرتها به شكل حادّتر معنا پيدا مي كند. لذا اينكه ايران بتواند به اين قدرتها به چشم شريك تجاري - سياسي نگاه كند، كه در آينده روابط متقابل اقتصادي به حدّي در هم تنيده و دوستانه شود كه حاضر شوند بر روي منافع اقتصادي - سياسي خويش با ديگر قدرتها چشم بپوشانند، به نظر مي رسد سنگ بزرگي باشد. در دولت جديد آنچه به وضوح قابل رويت است اين است كه آنچه در قانون اساسي ايران از دستگاه سياست خارجي درخواست شده بود پيگيري مي گردد. توجه به ملت هاي مستضعف و ضد استعماري در اولويت قرار دارند. رويكرد به شرق و رويكرد به آمريكاي لاتين در دولت جديد در اين قالب تفسير مي گردد. بديهي است با توجه به عناصر آفريقا،‌ اين قاره فراتر از آمريكاي لاتين قرار خواهد گرفت. هسماني بيشتر در مذهب ، استضعاف بيشتر علي رغم خوابيدن بر منابع غني طبيعي ، سردرگمي در ايدئولوژي مناسب براي رهايي از استعمار، فقر و جهل ، نزديكي جغرافيايي ،‌ بازار بكر اقتصادي، نزديكي اهداف سياست خارجي، علاقه آفريقائيان به انقلاب اسلامي ايران و نزديكي فرهنگي ، عناصري هستند كه با وجود آن ، آفريقا در رتبه نخست راهبرد سياست خارجي ايران قرار خواهد گرفت. دعوت از مقام محترم رياست جمهوري ايران جهت حضور در آخرين نشست سران اتحاديه آفريقايي و ايراد سخنراني در سال گذشته كه با استقبال بي نظير سران آفريقا روبه رو گرديد، و نيز افزايش مسافرت مقامات دو ملت به سرزمين هاي يكديگر و عقد قراردادهاي مختلف، خبر از فصل جديدي در روابط دو ملت مي دهد. در صورت تحقق اهداف بالا و رسيدن ايران و آفريقا به سطح روابط وثيق و برادرانه ديپلماتيك - تجاري ، قدرت چانه زني و جايگاه جهاني طرفين در نظام بين المللي به شدت ترقي پيدا خواهد كرد. به علت عدم سرمايه گذاري مادي - معنوي مناسب در طول اين چند سال ابهام پيرامون آفريقا بسيار زياد است كه لازم است دستگاه ديپلماسي ايران ابرها را كنار بزند و راه ها را براي حضور پررنگ ايرانيان در آفريقا فراهم سازد.

نويسنده:مجيد بهستاني


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران