تا دو سه سال پيش سخن گفتن از موج تبليغاتي درباره جمال مبارک ، ممنوع بود و رسانه ها با احتياط کامل درمورد چگونگي بالا رفتن جمال فرزند حسني مبارک از مسند قدرت براساس يک برنامه اساسي سخن مي گفتند که حکومت سعي در پنهان نگه داشتن آن داشت.
کارشناسان خبره مسائل سياسي به خوبي مي توانستند رفتار پيچيده قاهره را از طريق موسسات تابعه از قبيل حزب حاکم، مقامات حکومتي، وزرا و سازمانهاي اظلاعاتي دريابند.
ناگهان يکباره نام 4 شخصيت عمومي در افکار عمومي مصر مطرح شد که تلاش داشتند شانس خود را در اين زمينه امتحان کنند. آيا اين راه براي محمد البرادعي رئيس سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي دشوار خواهد بود؟ آيا عمرو موسي دبير کل اتحاديه عرب به آرزوهايش خواهد رسيد؟ شانس احمد زويل برنده جايزه نوبل يا ايمن نور که در طي چند سال اخير جنبش اعتراضي کفايه را با هدف پايان دادن به حکومت مبارک بنيانگذاري کرد چقدر خواهد بود؟
زمان برگزاي اين ماراتن شديد يکسال بعد تعيين شده است که در آن زمان دوره پنجم رياست جمهوري مبارک به پايان خواهد رسيد. مزاياي اين منصب عالي روزنامه نگار کهنسال مصر حسن هيکل را وادار به تشکيل شورايي متشکل از نمايندگان مردم کرده است تا کانديداهاي نهايي را قبل از برگزاري انتخابات و رأي گيري از مردم تعيين کنند.
هيکل که به شدت فعاليتهايي را در زمينه مقابله با جانشيني پسر پس از پدر دنبال مي کند مي گويد: من از جمال مبارک مي ترسم. وي مي گويد: با تمام احترامي که براي جمال مبارک قائل هستم اما بابد بگويم او تجربه اي در اين زمينه ندارد. او در سيستم نظامي امنيتي بزرگ نشده است و تلاش او براي دستيابي به حکومت باعث ناامني در کشور خواهد شد.
دکتر مصطفي فقيه رئيس کميسون سياست خارجي پارلمان مصر نيز که از زماني که در منصب بود از نزديکان مبارک به شمار مي آيد اخيرا وارد اين جدال شده است.
فقيه تصميم گرفته است راه علني کردن اعلام جانشيني مبارک را کوتاهتر کند.
اين خلاصه سخنان اوست که ما را نيز وارد اين زنجيره مي کند: ما با شوراي نمايندگان مردم براي انتخاب رياست جمهوري مخالف هستيم. تا زماني که مبارک زنده (و به ادعاي فقيه حالش خوب) است او تصميم ندارد از منصبش کناره گيري کند.
محمد البرادعي و عمرو موسي اميدي براي رسيدن به اين منصب ندارند. برادعي به مدت 20 سال در خارج از مصر زندگي کرده است و راهي براي وارد شدن به حکومت ندارد. عمرو موسي جرأت مقابله و رويارويي با طرح جارور را ندارد.
چه کسي باقي مي ماند؟ در اينجا سخنان سياستمدار کهنه کار را به طور کامل ذکر مي کنيم: «چه بخواهيم يا نخواهيم فقط کسي به رياست جمهوري مصر خواهد رسيد که از حمايت امريکا بهره مند باشد و اسرائيل با تعيين او مخالفت نکند.» به عبارت ديگر زمان علامتهاي سؤال به سر آمده است.
واشنگتن و تل آويو از پشت پره به روي صحنه آمده اند و به طور آشکار و به آساني در زمينه روي کار آوردن جانشيني براي مبارک تلاش مي کنند. اگر منطقي و دقيق بنگريم به خوبي درمي يابيم که کانديدايي که بيش از بقيه به رأس هرم قدرت فعلي نزديک است شانس ساير نامزدها را بسيار کم مي کند.
البرادعي وارد اختلاف با اسرائيل شده است و عمرو موسي نيز با حملات شديد به تل آويو شانس خود را در اين زمينه کاملا از بين برده است.
چنانکه دکتر فقيه مي گويد اسرائيلي ها فقط کسي را مي خواهند که آنها را به اهدافشان برساند. درست است که جمال مبارک اولين رييس جمهوري مصر خواهد بود که از نظام اطلاعاتي و پليسي به حکومت نرسيده است و تخصص او اقتصاد و بانکداري است ؛ اما نظام اطلاعاتي و پليسي آن کشور در اقدامي به مثابه اعلام وفاداري به پدرش از بزرگترين و اصلي ترين حاميان او به شمار مي آيد.
هيکل نسبت به جهت گيري هاي جمال مبارک نظر قطعي ارائه نمي کند. اگر قرار است اين امر اتفاق بيفتد و او بار ديگر در رسانه ها مطرح شود ، چرا در اينجا و از هم اکنون با جمال مبارک به عنوان رييس جمهوري آينده مصر رفتار نمي شود؟ از چه زماني اسرائيل در تصميماتي مهم تر از اين امر دخالت کرده است؟ چه کسي اسرائيل را به جايگاه نگهبان قصر حکومت گماشته است؟
از ديدگاه ما جايي براي استنتاج و فرضيه هاي حتمي باقي نمي ماند. کساني که جانشيني مبارک برايشان اهميت دارد در حال بررسي مواضع و سوابق و افکار جمال مبارک هستند.
اما او خودش نسبت به نزديکي به ما هشدار مي دهد تا وجهه اش در داخل مخدوش نشود. اين طرح اصلي است. او همان مرد کليدي در داخل کشور است. با اين وجود داستان هنوز به پايان نرسيده است.
" سمدار بيري " از روزنامه صهيونيستي يديعوت اهرانوت