يك انديشمند مشهور مصري با بررسي دلايل احداث ديوار فولادي مينويسد: ازجمله نكات قابل توجه در طرح احداث ديوار فولادي براي حفظ امنيت مصر اين است كه اين طرح نه توسط مصر كه توسط رژيم صهيونيستي ارائه شده است.
در قسمت اول نويسنده به رد بخشي از ادعاها در زمينه فوايد احداث اين ديوار براي مصر پرداخت و تاكيد كرد اگر دولت مصر به مدرك يا مداركي دال بر تهديد اين امنيت توسط فلسطينيها دست مييافت بسيار زودتر دست بهكار ميشد، اما عدم اقدام دولت مصر ما را به تامل واميدارد كه حتما نيات و مقاصد ديگري در پس پرده است و اكنون ادامه مطلب را پي ميگيريم.
فهمي هويدي در ادامه ميگويد: تاكنون هيچ پژوهشگر و محققي نتوانسته ادعا كند به سند يا سخناني رسمي مبني بر اين كه تونلها عامل تهديد كننده امنيت مصر هستند دست يافته و تا به حال تمام بحثها و صحبتهاي انجام شده در اينباره بر اين نكته تاكيد كردهاند كه رژيم صهيونيستي و چشمداشتها و خواستههاي ستيزه جويانه و توسعه طلبانهاش امنيت مصر را تهديد ميكنند، حداقل ميتوان ادعا كرد طي پنج سال اخير چنين بوده است. در مقابل طي اين مدت رژيم صهيونيستي نيز تلاش كرده با تحريف نگاهها توجه جهان عرب و جهان اسلام را به دشمنان ساختگي خود جلب كند از جمله اين كه برخي از رهبران عرب را قانع كرده كه "ايران " دشمن آنهاست، رهآورد اين تحريفهاي سياسي و استراتژيك گمراهي و كوري سياسي و درج "حزب الله " و حماس در ليست دشمنان اعراب، گرفتار شدن در وضعيتي است كه اكنون به آن دچار گشتهايم.
درحالي كه ما به همديگر به ديد خصم خونين نگاه ميكرديم، رژيم صهيونيستي اقدامات خود را با محاصره غزه و سركوب مقاومت و بازداشت عناصر آن در كنار شهرك سازي و يهوديسازي ادامه ميدهد تا اهداف شوم مورد نظرش را محقق كند. در اين ميان فقط غزه بود كه سمبل مقاومت و عدم پذيرش تسليم گرديد. به همين دليل غزه هدف محاصره و سركوب و جنگ تبديل و تسليم شدن آن به يكي از عوامل تحقق امنيت به اصطلاح داخلي اسرائيل شده است.
هويدي با اشاره به اينكه محاصره غزه يك پروسه دراز مدت بوده است، در ادامه توضيح ميدهد: در راستاي اين محاصره در سال 1994 رژيم صهيونيستي اقدام به محاصره زميني غزه كرد و در دريا هم موانعي بر سر راه صيادان فلسطيني قرار داد. در سال 2005 اين رژيم ديواري زير آب احداث كرد كه از مرزهاي رژيم صهيونيستي تا مرزهاي غزه ادامه مييافت، بخشي از اين ديوار از بتون و بخشي ديگر از سيمهاي خاردار و به مسافت 950 متر و به عمق 180 سانتيمتر زير آب بود. در سال 2007 پس از حاكم شدن "حماس " بر غزه محاصره كامل نوار به اجرا گذاشته شد و گذرگاهها بسته شدند كه بالطبع اين موضوع گذرگاه رفح را هم دربرميگرفت، اين محاصره سرآغاز روند توسعه و حفر تونلهاي جديد شد. با ادامه محاصره، اين تونلها كمكم به عامل اصلي برآورنده نيازهاي اساسي مردم غزه و يكي از سمبلهاي مقاومت در برابر سركوب و گرسنگي دادن تبديل شدند، به همين دليل نگرانيهاي رژيم صهيونيستي و يارانش را در "واشنگتن " برانگيختند، پس روي به مصر آوردند تا اين نگرانيها را رفع كند.
اين انديشمند مصري با اشاره به تخريب تونلها توسط مصر تاكيد ميكند: درآن دوره و تحت فشار رژيم صهيونيستي و "آمريكا " مصر در كنار حملات هوايي رژيم صهيونيستي تونلها را تخريب كرد، با اين حال تردد افراد و كالا همچنان در آنها ادامه يافت و به تبع آن عجز و لابه و مويه و شكايتها نيز از آن استمرار پيدا كرد تا اين كه ايده ديوار فولادي برسر مرزهاي غزه مطرح شد تا شايد بتواند ايستادگي و مقاومت را در غزه درهم بشكند.
*مصر شريك جنايتهاي رژيم صهيونيستي است
در ادامه هويدي به بازتابهاي اعلام اين طرح و حمايت رژيم مصر از آن ميپردازد و مينويسد: اعلام طرح و آشكار شدن موضع مصر ترس و هراسهاي سياستمداران مصري را برانگيخت. به همين دليل براي توجيه موضع متخذه بوقهاي تبليغاتي در دفاع از آن و توجيه آن به بهانه حفظ امنيت ملي مصر به صدا درآمدند.
به اعتقاد اين صاحبنظر مصري اين موضع مصر سوالاتي را به ذهن متبادر ميكند كه پاسخ به آن ميتواند اهداف احداث ديوار را هرچه بيشتر نمايان سازد:
- اگر امنيت ملي مصر تا اين اندازه توسط نوار غزه تهديد ميشود چرا دولتمردان مصري پيش از احداث ديوار تلاش نكردند براي حل اين مشكل تفاهمنامهاي امنيتي با حماس كه بر نوار غزه حاكم است و حفر تونلها با نظارت آنان صورت ميگيرد، امضا كنند؟ چهطور مصري كه براي توقف حملات موشكي حماس به شهركهاي صهيونيستنشين پيش قدم ميشود نميتواند براي حفظ امنيت ملي خود به مذاكره با حماس بنشيند؟
- اگر اين ديوار آنگونه كه ادعا ميشود براي حفظ امنيت ملي مصر احداث ميشود پس چرا كشورهايي همچون آمريكا و فرانسه و ساير كشورهاي اروپايي به حمايت از تاسيس اين ديوار با رنگ و بوي حمايت از امنيت رژيم صهيونيستي ميپردازند، مگر نه اين كه اين موضوعي است كه به مصر و امنيت ملي آن ارتباط دارد؟
- از چه وقت و با كدام معيار نوار غزه تهديدي عليه امنيت مصر تلقي ميشود؟ آيا اين منطقي است كه در مرزهاي نوار غزه ديواري فولادي ساخت درحاليكه منطقه مرزي مصر و رژيم صهيونيستي (مثلا در "تابا ") بدون ملاحظات امنيتي به حال خود رها شده تا صهيونيستها هر چه بخواهند در آنجا انجام دهند؟
- آيا محاصره تنها راه جلوگيري از توسعه و گسترش تونلهاست و اگر مصر واقعا نگران امنيت ملي خود است چرا تلاشي را براي رفع محاصره انجام نميدهد؟
- اگر اين اقدام مصر در دادگاه بين المللي محكوم شود - جداي از محكوميت تاريخي و اخلاقي اين اقدام - و اين كشور به نقض قوانين بين الملل "بشردوستانه " و مفاد موافقتنامه چهارم "ژنو " محكوم شود آن وقت دولتمردان مصري چه ميخواهند كنند و موضع اتخاذي آنها چه خواهد بود، درحالي كه تمام دنيا ميدانند مصر با اين اقدام خود مرتكب جنايت ضد بشري عليه فلسطينيها و در جنايات رژيم صهيونيستي شريك خواهد شد؟
- در كنار همراهي رژيم صهيونيستي با مصر در احداث اين ديوار آيا نبايد پرسيد كه چه شده ديدگاههاي امنيت داخلي اين دو به هم نزديك شده است؟
- دراين شك نيست كه اين حق مصر است كه از امنيت ملي خود و حاكميت اراضياش دفاع كند، اما نبايد تصميمگيري در چنين موضوع مهمي را حداقل به "مجلس ملت " ارجاع داد؟
و سرانجام اين انديشمند مشهور مصري تاكيد ميكند: هركس به پاسخ اين سوالات بيانديشد درمييابد ساخت ديوار هيچ ارتباطي به امنيت مصر ندارد و در واقع پاسخ به نيازها و خواستههاي رژيم صهيونيستي است و ما چشم بر حقايق بستهايم و ساكت نشستهايم.