محمد البرادعي، دبيركل پيشين آژانس بينالمللي انرژي اتمي و برنده جايزه صلح نوبل در گفتوگو با نيوزويك از تجربيات حرفهاياش در برابر دولت جورج بوش، رئيسجمهور پيشين ايالات متحده، ايران و همينطور شايعات مربوط به نامزدياش در دوره بعد رياستجمهوري مصر سخن ميگويد. او در مدت رياست 12سالهاش بر آژانس بينالمللي انرژي اتمي با دولتهاي كرهشمالي، ايران و عراق به خاطر فعاليتهاي هستهايشان تعامل كرد. هرچند بيشك بزرگترين چالش او يك چيز بود: دولت جورج بوش. اما با اين حال در دوران رياستش، آژانس را به سمتي هدايت كرد كه بازيگري فعال و تاثيرگذار در مسائل امنيت بينالملل شد.
در طول رياست بر آژانس، آيا كشور خاصي بوده كه بزرگترين چالش را براي شما به وجود آورده باشد؟
البته ميشود گفت تعامل با دولت بوش كار سادهاي نبود. در ماجراي ايران و عراق يا كره شمالي ما تعاريف متفاوتي از معناي ديپلماسي داشتيم. اين مساله در بحث كرهشمالي كاملا صادق است. اغلب پيش ميآيد كه افراد از گفتههاي شما حسن برداشت يا سوءبرداشت دارند. پس به خاطر حرفها و گفتههايتان ناچاريد كه روي سطح نازكي از يخ قدم برداريد كه البته اين به معناي سياسي كردن كار آژانس نيست بلكه به معناي درك ساختاري است كه شما در آن كار ميكنيد. براي مثال هنگامي كه برخي اطلاعات به دست من ميرسد بايد كاملا آگاه باشم كه ممكن است آيا اين اطلاعات نادرست بوده و برخي افراد درصدد هستند از طريق آن به اهداف سياسي خود برسند.
به نظر ميرسد كه احتمالا برخي نسبت به حسن نيت ايرانيها مشكوك باشند. نظر شما چيست و آيا فكر ميكنيد بسته پيشنهادي هنوز پابر باشد؟
فكر ميكنم در همان حال كه ما گامهايي را در مسير دست يافتن به قرارداد بسته سوخت برميداشتيم و تقريبا به نتايجي هم رسيديم. حوادث انتخابات كمي بر شرايط تاثير گذاشت.هنوز اميدوارم ايران فرصت خارقالعاده اين قرارداد را دريابد.من شخصا از باراك اوباما، رئيسجمهور ايالات متحده شنيدم كه اگر اين قرارداد محقق شود، اين بحران پايان مييابد به اين صورت كه وي فرصتي مييابد تا با ايران با بسته كاملي از موضوعات سر ميز مذاكره بنشيند. كه اين مساله ميتواند گشايشي باشد براي همه كساني كه سالهاي سال نسبت به اين موضوع اميدوار هستند.حضور افرادي چون اوباما كه نخستين بار پيشنهاد گفتوگوي بدون پيششرط را مطرح ميكند - چيزي كه ما سالها منتظر آن بوديم - فرصتي را فراهم ميكند كه مقامات دو كشور مستقيما رودرروي يكديگر بنشينند و راجع به اختلافات دوجانبه گفتوگو كنند؛ اين فرصتي است كه به اين راحتي به دست نخواهد آمد. اگر ايرانيها مستقيما نخواهند وارد مذاكره شوند هيچ مسالهاي حل نخواهد شد.
دولت بوش اعتراضاتي را درباره ناتواني شما در قانع كردن ايران به اجراي استانداردهاي آژانس مطرح كرد. شما چگونه به اين اعتراضات پاسخ ميداديد؟
دولت بوش در سال 2005 مدعي بود كه ايران برنامه هستهاي در حال پيشرفت دارد و هنگامي كه ما پاسخ داديم كه در اينباره اسناد و مدارك معتبري نداريم، جان بولتون ما را به بياعتباري متهم كرد اما اگر خاطرتان باشد ما تبرئه شديم و تحقيقات ما توسط گزارش برآورد اطلاعات ملي آمريكا (NIE) در سال 2007 مورد تاييد قرار گرفت. اين گزارش بيان داشت كه ايران تا حدودي برنامهاي داشت ولي آن را توسعه نداد و آنها در سال 2003 دست از اين برنامه برداشتند. بنابراين هنگامي كه در سال 2005 گفتيم هيچ سند معتبري درباره پيشرفت برنامه توليد سلاح هستهاي ايران نداريم، حق با ما بود. هرچند بوش پس از آن به سراغ ما نيامد و از ما بابت آن همه اتهامات پوزش نخواست. اين موضوع درباره عراق هم درست از آب درآمد. پيش از حمله ايالاتمتحده به عراق، ديكچني مدعي شد كه من اشتباه ميكنم. پس از جنگ همه شواهد نشان داد كه او در اشتباه بود. پس همانطور كه گفتم «سخن اشتباه گفتن» عواقب دردناكي در پي دارد.
به اوضاع سياسي مصر برگرديم. حرف و حديثهاي بسياري شنيده ميشود كه شما يكي از نامزدهاي انتخابات آينده رياستجمهوري هستيد. چرا ميخواهيد رئيسجمهور بعدي مصر باشيد؟
من نميخواهم رئيسجمهور مصر شوم! من برنامهاي بسيار بيشتر از رئيسجمهور شدن مصر دارم. ببينيد پس از 12 سال رياست بر آژانس بهدنبال آن بودم كه روي كارهايي وقت بگذارم كه به آنها علاقه دارم از جمله اينكه كنار خانوادهام باشم. ما در جنوب فرانسه خانهاي داريم و صاحب دفتر بزرگي هستم؛ هرچند در حق آنها كوتاهي ميكنم. بسياري از مردم از من انتظار دارند كه وارد گود سياست داخلي شده و رئيسجمهور مصر شوم. آنچه من همواره گفتهام، اين است كه من تنها زماني به رئيسجمهوري مصر فكر ميكنم كه چارچوب لازمي براي برگزاري انتخابات آزاد و سالم فراهم شود و اين اصليترين خواسته در مصر است. من مايلم كه بيشتر مقامي باشم كه مصر را به سمت حكومتي دموكراتيكتر و شفافتر هدايت ميكند كه تمام جهان عرب را نيز تحتتاثير قرار دهد. اگر من بتوانم اين مسئوليت را انجام دهم بسيار مسرور خواهم شد چراكه دنياي عرب نيازمند دموكراسي است. دموكراسي به معني واگذاري قدرت به مردم، توسعه مناسب اقتصادي، اجتماعي و تساهل است.
شما بهخاطر اين اظهارنظرها مورد انتقاد شديد رسانههاي دولتي مصر قرار گرفتيد. آيا احساس خطر نميكنيد از اينكه وقتي به كشور بازگشتيد مورد تهديد قرار گيريد.
نظر من اين است كه اين واكنش فوري، انتقادات مخرب روزنامههاي دولتي است. از اينرو فكر ميكنم كه آنها خود به اشتباهاتشان پي بردند چراكه اين انتقادات نتايج معكوسي بهدنبال داشت. همه اين تخريبها سبب شد تا من قهرمان ملي شوم در حالي كه ساكن وين هستم. مردم در مقابل واكنش اين روزنامه به اظهارات من تنها بيزار ميشوند بنابراين، اين انتقادات متوقف شد و ديگر اين مسائل بهچشم نميخورد و حتي نمايندگان از حزب حاكم اظهار داشتند كه خواستار بازگشت من به كشور هستند و من فكر ميكنم كه آنها فهميدند كه تخريب شخصيت درمان دردشان نيست.
حسني مبارك بهخاطر سياست خود در قبال غزه به شدت در داخل و خارج مورد انتقاد است؛ نظر شما درباره سياست دولت مصر در اينباره چيست؟
من از جزئيات رابطه مبارك با حماس آگاهي ندارم. همه آنچه من درباره غزه ميدانم اين است كه بايد ميان امنيت ملي و كمكهاي بشردوستانه تفاوت قائل شد. ضرورت تفكيك سياست خود با نيازهاي بشردوستانه و حمايت از شهروندان پايه آن چيزي است كه 100 سال پيش در كنوانسيون لاهه و كنوانسيونهاي ژنو مطرح شد. من فكر ميكنم كه ما داريم در بسياري موارد از آن دور ميشويم. براي مثال ما از «تحريمهاي فلجكننده» سخن ميگوييم، كساني كه در معرض اين تحريمها هستند كساني نيستند كه در مسند قدرت هستند بهنظر من اين سياست، سياست نادرستي است.
آيا منظورتان اين است كه شما مخالف ديوار زيرزميني هستيد كه اخيرا در حال ساخت ميان مصر و غزه است؟
همانطور كه اشاره كردم من از جزئيات خبري ندارم اما اگر مناطق مرزي براي قاچاق انتقال موادمخدر، تسليحات و رفتوآمد تندروها مورد استفاده قرار گيرد، مصر حق دارد كه از امنيت ملي خود دفاع كند اما آنچه مصر ميتواند انجام دهد اين است كه از مناطق مرزي براي انتقال كمكهاي بشردوستانه به غزه استفاده كند. براي مثال يكي از عقايد من در اينباره اين است كه در شهر مرزي رفح منطقه آزاد ساخته شود. من نميدانم چرا ما نبايد در اينجا، منطقه آزاد داشته باشيم تا مردم غزه بيايند و نيازهاي خود را تامين كنند بنابراين حمايت از امنيت ملي كه شكي در آن نيست، يك بحث است و تامين كمكهاي بشردوستانه بحثي ديگر.