پایان دوران دبیر کلی محمد البرادعی بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازگشت او به مصر، فضای این کشور را به شدت عوض کرده است، به خصوص به دلیل اینکه انتخابات ریاست جمهوری مصر در راه است و مردم این کشور نیز از ادامه حکومت حسنی مبارک در این کشور ناراضی هستند.
به همین جهت، عده زیادی از مردم مصر طرفداری خود را از نامزدی البرادعی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2011 میلادی اعلام کردهاند و این مساله سر و صدای زیادی در رسانهها به راه انداخته است.
پایان دوران دبیر کلی محمد البرادعی بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازگشت او به مصر، فضای این کشور را به شدت عوض کرده است، به خصوص به دلیل اینکه انتخابات ریاست جمهوری مصر در راه است و مردم این کشور نیز از ادامه حکومت حسنی مبارک در این کشور ناراضی هستند. به همین جهت، عده زیادی از مردم مصر طرفداری خود را از نامزدی البرادعی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2011 میلادی اعلام کردهاند و این مساله سر و صدای زیادی در رسانهها به راه انداخته است.
روزنامه الشرق الاوسط در همین خصوص با اشاره به شخصیت دبیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری مصر، به بررسی پدیده البرادعیگرایی در جامعه این کشور پرداخته است. به گزارش مهر، الشرق الاوسط مینویسد: اقدامات اخیر البرادعی چشمگیر بوده است، وی به طور واضح با رژیم حاکم بر مصر اعلام مخالفت میکند، در هنگام ورود استقبالی بیسابقه را تجربه کرد و در ادامه مشخص نیست که حضور او در مصر به بروز چه شرایطی منجر میشود.
البرادعی را میتوان نامزدی هستهای برای انتخابات ریاست جمهوری آتی در مصر دانست که مملو از تشعشعات اصلاحطلبی است، اما مساله این است که تمام اقدامات اخیر البرادعی در صورت نیندیشیدن تدابیر لازم، خیلی زود به گرته فراموشی سپرده میشود. دبیرکل اسبق آژانس برای جلوگیری از وقوع این مساله باید توانایی ایجاد یک پروژه سیاسی جدی-که در آن مواضعش بهطور شفاف مشخص باشد-را داشته باشد. مثلا البرادعی باید به طور واضح موضع خود را در قبال رژیم مبارک، اخوانالمسلمین، احزاب مصری، اعراب، رژیم صهیونیستی، آمریکا و ایران مشخص کند.
از سوی دیگر، البرادعی 68 ساله بر خلاف عادات اشخاص پا به سن گذاشته از همان ابتدا وارد جنگی رسانهای با رژیم حاکم شده است. این در حالی است که وی به واقعیتهای جامعه مصر در این مساله بیتوجه بوده است. 80 میلیون جمعیت مصر -که شامل قشری اندک از افراد فرهیخته، سیاستمدار و حزبی به اضافه قشری بزرگ از مردم فقیر است- شب و روز در صدد به دست آوردن یک لقمه نان برای تامین زندگی خانواده خود هستند. اما مواضع اخیر البرادعی در مخالفت با رژیم حاکم بر مصر، تنها جبههای از مخالفان را به وجود آورده که خواهان تغییر هستند.
در واقع البرادعی با توجه به نداشتن تجربه کار سیاسی در این زمینه اشتباه کرده و قشر اصلی و بزرگ مردم مصر را فراموش کرده است. بر این اساس، نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری مصر در سال 2011 اگر آگاهانه و دقیق به صحنه سیاسی این کشور بنگرد، دو جبهه اصلی را در برابر هم مشاهده میکند؛ گروه اول رژیم حاکم بر مصر و گروه دوم اخوانالمسلمین. این صحنه سیاسی از خلأ یک جریان سوم رنج میبرد، در اینجا البرادعی میتواند با تشکیل یک جریان حزبی و سیاسی مستقل خودنمایی کرده و توجه اقشار مردم را به سوی خود جلب کند. اینجاست که البرادعی به انتخاب سوم مردم مصر میان رژیم حاکم و اخوانالمسلمین تبدیل میشود.