يك روزنامه عرب زبان با اشاره به شخصيت دبيركل سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي و نامزد احتمالي انتخابات رياست جمهوري مصر در سال 2011 به بررسي پديده البرادعي گرايي در جامعه مصر پرداخته است .
« غسان الامام » سرمقاله نويس روزنامه « الشرق الاوسط » در اين باره مي نويسد : اقدامات اخير البرادعي چشمگير بوده است وي به طور واضح با رژيم حاكم اعلام مخالفت مي كند در هنگام ورود استقبالي بي سابقه را تجربه كرد و در ادامه مشخص نيست تداوم اين وضعيت به وقوع چه مسائلي منجر شود.
البرادعي را مي توان نامزدي هسته اي براي انتخابات رياست جمهوري آتي در مصر دانست كه مملو از تشعشعات اصلاح طلبي است اما مسئله اين است كه تمام اقدامات اخير البرادعي در صورت نيانديشيدن تدابير لازم در زماني كوتاه به گرته فراموشي سپرده مي شود.
دبيركل سابق آژانس براي جلوگيري از وقوع اين مسئله بايد توانايي ايجاد يك پروژه سياسي جدي را كه در آن مواضعش بطور شفاف مشخص باشند را داشته باشد. البرادعي بايد به طور واضح موضع خود را در قبال رژيم مبارك اخوان المسلمين احزاب مصري اعراب رژيم صهيونيستي آمريكا و ايران مشخص كند.
از سوي ديگر البرادعي 68 ساله بر خلاف عادات اشخاص پا به سن گذاشته از همان ابتدا وارد جنگي رسانه اي با رژيم حاكم شده است . اين در حاليست كه وي به واقعيت هاي جامعه مصر در اين مسئله بي توجه بوده است . 80 ميليون مصري كه شامل قشري اندك از افراد فرهيخته سياستمدار و حزبي به اضافه قشري بزرگ از مردم فقير است كه شب و روز در صدد بدست آوردن يك لقمه نان براي تامين زندگي خانواده خود هستند.
نويسنده اين مقاله در ادامه با اشاره به اظهارات اخير البرادعي در مخالفت با رژيم حاكم بر مصر اظهار مي دارد : مواضع وي تنها جبهه اي از مخالفان را به وجود آورده كه خواهان تغيير هستند.
به نظر نگارنده البرادعي با توجه نداشتن تجربه كار سياسي در اين زمينه اشتباه كرده و قشر اصلي و بزرگ مردم مصر را فراموش كرده است . بر اين اساس نامزد احتمالي انتخابات رياست جمهوري مصر در سال 2011 اگر آگاهانه و دقيق به صحنه سياسي اين كشور بنگرد دو جبهه اصلي را در برابر هم مشاهده مي كند; گروه اول رژيم حاكم بر مصر و گروه دوم اخوان المسلمين .
اين صحنه سياسي از خلا يك جريان سوم رنج مي برد در اينجا البرادعي مي تواند با تشكيل يك جريان حزبي و سياسي مستقل خودنمايي كرده و توجه اقشار مردم را به سوي خود جلب كند. اينجاست كه البرادعي به انتخاب سوم مردم مصر ميان رژيم حاكم و اخوان المسلمين تبديل مي شود.