هلن از زیمبابوه گزارش می دهد.. صد روز است که برنده و بازنده انتخابات برای تقسیم قدرت به توافق رسیدند اما بیشتر مردم در سه ماه گذشته تغییر محسوسی در زندگی خود نداشته اند.
جریان برق و آب ضعیف است یا بطور کلی باید گفت اصلا وجود ندارد. اجاره بها، هزینه های رفت و آمد، خدمات و غذا به اندازه ای گران است که مردم همچنان در حال دست و پا زدن برای غذای خیریه ای هستند.
بازنشسته های از کار افتاده با دریافت ماهانه مبلغی بین 25 تا 45 دلار - یعنی کمتر از درآمد روزانه یک بریتانیایی - در شرایط هولناکی به سر می برند. تقریبا همه بوسیله صدقه، توزیع عمومی غذا و خیرخواهی خارجی ها زنده ماندند.
صرف نظر از منازعات فیزیکی روزمره تحت حکومت دولت ائتلافی، سوال نگران کننده اینست که واقعا قدرت زیمبابوه در دست چه کسی است؟بعد از گذشت صد روز مردم علنا می پرسند چرا استبداد هنوز پا برجاست؟
مجلس قانون گذاری که تحت سلطه "زانو" زندگی هایمان را نابود می کرد هنوز در جای خودش است و به محدود کردن آزادی های اساسی، فعالیت ها و انجمن ها ادامه می دهد.
ZBC تنها شبکه تلویزیونی و هرالد تنها روزنامه کشور همچنان چیزی بیشاز شیپوری برای پروپاگاندایی که آشکارا توسط دستورات مقام بالا اداره می شود نیستند.
هفته گذشته زمانی که هجده فعال سیاسی برای دومین بار دستگیر شدند و انجمن مدنی برای افشای بازداشت ها که در بار اول بیشتر ربایش و شکنجه بود نشستی مطبوعاتی فراهم کرد، تلویزیون ZBC حتی خبر دستگیری را هم گزارش نکرد.
یک وکیل زیمبابوه ای در گفتگو با ایستگاهی رادیویی در لندن بازداشت مجدد فعالان {سیاسی اجتماعی} را اثبات دور بودن قوه قضاییه زیمبابوه از مستقل بودن دانست.
بعد از صد روز حاکمیت مشترک اجرای قانون در حد وهم باقی مانده و چریک ها و جنایت کاران آزادانه در خیابان ها قدم می زنند. دیدن وحشی های دیوانه ای که اطراف فروشگاه ها پرسه می زنند و جستجوی افراد روی برانکار به طرز وحشتناکی عادی شده است.
ژولیده، بد لباس، کثیف و جامه دریده. این ها گدا های معمولی یا بی خانمان نیستند. هر کسی به آنها جای خواب راحتی می دهد. این مردان جوان که اغلب بین 25 تا 35 سال دارند همانهایی اند که مردم می گویند در ایام انتخابات سال گذشته مخالفانِ {موگابه} و هواداران حذب "جنبش تغییرات دمکراتیک" را می ربودند، می کشتند و شکنجه می کردند.
آنها تسخیر مشروبات الکلی خشم برانگیز Ngozi شدند و طوری خود را به دیوانگی می زنند که نسبت به جنایت هایشان بی مسولیت بوده و یا با خانواده قربانیان آشتی می کنند.
ماجراهای بسیار دیگری از دیوانگانی که صراحتا مدعی اند در زمان انتخابات سال گذشته مردم را کشته اند وجود دارد. آنها می گویند اجساد را در رودخانه یا چاه انداخته و بقایای قربانیان شان را مدفون کرده اند.
هفته گذشته یکی از این دیوانگان بیرون یک سوپر مارکت بزرگ شهر نشسته بود و از رهگذران درخواست غذا می کرد. پاسخ یکی از خریداران این بود:"درخواست ات را نزد اربابان سیاسی ات مطرح کن" و نفر دیگری گفته بود:" ما خود گرفتار سرپرستی از زنان بیوه و فرزندان مردمی هستیم که شما کشتید. "
2009/05/15