يكی از كارشناسان قرائت قرآن با اظهار تأسف از اينكه بعضی از استادان و قراء مشهور كشورمان، حتی اسامی قاريان مصری را نمیدانند، گفت: حتی خيلی از قاريان بزرگ مصری در كشور خودشان نيز ناشناختهاند، در صورتی كه اينها از بزرگان تلاوت بودهاند و شيوههای بسياری را ابداع كردهاند.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در نشست تحليل تلاوتهای «علی محمود» از قراء ممتاز مصری، «مجيد جديدی» قاری ممتاز و كارشناس قرآن كريم، با بيان اينكه قاريانی كه به تلاوت هنری میپردازند و به دنبال سبك جديدی هستند، بايد تاريخچه قراء پيشتاز در اين عرصه را به خوبی بدانند، گفت: جای تأسف دارد كه بعضی از استادان و قراء مشهور كشورمان، حتی اسامی اين افراد را نمیدانند، حتی خيلی از قاريان بزرگ مصری در كشور خودشان نيز ناشناختهاند، در صورتی كه اينها از بزرگان تلاوت بودهاند و شيوههای بسياری را ابداع كردهاند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال شيخ «سعيد زناتی» حدود پنجساله كه نام او در جمع قاريان ايرانی مطرح شده است و يا «حمدی زامل» و «شكر البورعی»، حتی «عبده عبدالراضی» كه يكی از بزرگان تلاوت مصر بود؛ در ديداری كه با «هِنداوی» داشتم از او پرسيدم كه عبده عبدالراضی را میشناسيد؟ تعجب كرد كه چرا در ايران اين فرد را میشناسند در حالی كه در مصر نيز كمتر شناخته شده است، از هنداوی شنيدم زمانی كه استاد «محمد رفعت» متوجه میشد، عبدالراضی در مجلس تلاوت او حضور دارد، تلاوت نمیكرد، به لحاظ عيار بالای تلاوت عبدالراضی بود؛ دانستن اين پيشينه و آشنا شدن با اين تلاوتها، خيلی به تلاوت قاريان ايرانی كمك میكند.
جديدی از دو جريان مهم و تأثيرگذار در تلاوت قرآن در كشور مصر نام برد و گفت: دو جريان تلاوت را در مصر شكل دادند، (البته مواردی كه توانستيم تلاوتهايشان را بشنويم) يكی شيوه استاد «عبدالفتاح شعشاعی» كه در تلاوت ايشان كلام، نقش شاخصتری داشت، يعنی موسيقی در خدمت كلام بود و او بر اساس الفاظ و ريتم كلام تلاوت میكرد كه شايد خيلی هم به مذاق عامه مردم خوش نيامد، اما در شيوه استاد علی محمود موسيقی جلوتر از كلام بود، شيخ علی محمود با تبحری كه در علم موسيقی داشت، اين موسيقی را در خدمت مفاهيم و كلام قرار داد و ارائه كرد، البته اين دو جريان تضادی با يكديگر ندارند و همعرض هم حركت میكنند، بعد از اين شيوهها شخصی مثل شيخ «مصطفی اسماعيل» اين دو جريان را با هم وحدت بخشيد، البته به نوعی شيوه علی محمود در سبك مصطفی اسماعيل غالب بود.
وی ادامه داد: مثلا سبك استاد شيخ «احمد عامر» شباهتش بيشتر به شعشاعی است تا علی محمود، اما از شيوه شيخ علی محمود و تكنيكهای آن نيز بهره برده است، اينكه در حال حاضر تلاوتها بيشتر حول محور شيخ علی محمود میگردد به اين معنی نيست كه همه دقيقاً از او تقليد میكنند، هر قاری به اندازه بضاعت خود از مدرسهای كه به نام مدرسه علی محمود بود، بهره گرفت و حالا يكی شيخ مصطفی اسماعيل و يكی «شحات محمد انور» و ديگری «محمد بسيونی» شد و به همين ترتيب به اندازه بضاعت صوتی و ذهنی خودشان توانستند، بهره بگيرند، در اجرای استاد علی محمود انعطاف بالای صوتی بسيار مشهود است، برای فردی كه برای اولين بار تلاوت ايشان را میشنود، انعطاف صوتی خيلی بالايی است.
در ادامه اين نشست «غلامرضا شاهميوه» از داوران بينالمللی كشورمان، با بيان اين مطلب كه بسياری از قراء در سوابق تاريخی به عنوان قلههای قرائت در مصر شناخته میشوند، اما در خود مصر غريباند و حركتی در مصر برای بزرگداشت اينها انجام نمیشود، گفت: البته در دهه 90 توسط «نقابةالقراء» مصر، بعد از مرگ بسياری از اين قراء نشان عالی فرهنگ و هنر به خانوادههايشان مثل «مصطفی اسماعيل» اعطاء شد.
وی ادامه داد: در سفری كه به همراه «مهدی دغاغله» به مصر داشتم در خيابانهای قاهره اطراف مسجد «رأسالحسين (ع)» مراكز فروش كتاب و نوارهای صوتی فراوان بود، آنجا چند تا از نوارهای تلاوت مصطفی اسماعيل را خواستيم، فروشندگان اين منطقه اظهار بیاطلاعی كردند و او را نمیشناختند و میگفتند فقط از «عبدالباسط» و «محمد ايوب مشاری راشد» داريم و از مرتلان سعودی و كشورهای حاشيه خليج فارس، خيلی متأسف شدم كه چرا اينها در مصر غريباند و بين آنها و نسل جديد مصر فاصله افتاده است، اميدواريم كه همانطور كه بسياری از شعرای ايرانی در كشورهای اروپايی بيشتر شناخته شدهاند، اين قضيه هم در ايران اتفاق بيفتد، الان قاريان ايرانی شناختشان درباره قراء مصری بيشتر از نسل جوان مصر است.
شاهميوه گفت: در سفر به مصر به «ابوالعينين شعيشع» رئيس نقابةالقراء مصر، پيشنهاد دادم تا در مصر مجموعهای با عنوان موزه قراء مصر تأسيس كنند، تا مصریها و توريستها با زندگینامه اين قراء آشنا شوند و سير تاريخی از «احمد ندا» به بعد را در موزه به صورت غرفه به غرفه داشته باشند، به ايشان گفتم شما به عنوان رئيس نقابةالقراء بايد حتماً روی اين موضوع كار كنيد، اما تا چه حد اجرايی شده است، اطلاعی ندارم، اما به صورت مكتوب و سمعی و بصری چنين موزهای را در ايران ايجاد خواهيم كرد تا مورد استفاده آيندگان قرار گيرد.
وی در ادامه مهمترين خصوصيت صدای علی محمود را قدرت و قوت آن دانست و افزود: او مؤذن مسجد رأسالحسين (ع) قاهره بود، در زمانی كه امكانات ضبط نبود، فقط يك اذان از ايشان به جا مانده است، اين اذان در مقام «حسينی» است كه اين مقام از دو مقام رست و بيات تركيب شده است كه ابتدای اين اذان اللهاكبر در پرده بالا است و از رست شروع میشود و در پرده پايين، فرود در بيات دارد و اذان بسيار زيبايی است، معروف است كه وقتی ايشان در مؤذنه رأسالحسين (ع) اذان میگفتند تا نزديكیهای مسجد «سيده زينب» كه با رأسالحسين (ع) حدود يك كيلومتر فاصله دارد، صدای او شنيده میشد و مردم برای نماز صبح به مسجد میآمدند، حتی در مقايسه بين اصوات قراء معروفی چون مرحوم محمد رفعت كه قدرت صدايش محدود به چند متر اطراف خودش میشد، اما عبدالفتاح شعشاعی و علی محمود اين حالت را نداشتند و صدايشان از شبستان مسجد رأسالحسين (ع) كه حدود 80 متر طول داشت، فراتر میرفت.
اين داور بينالمللی تصريح كرد: صدای او زنگ خاصی داشت، معمولا در افراد نابينا كه در رشته قرائت يا ابتهال فعاليت دارند، اين زنگ صدا وجود دارد، اين چه خصوصيتی است كه با نابينايی افراد ارتباط پيدا میكند، اطلاعی نداريم كه گاهی اين زنگ بيش از حد است و گوش را آزار میدهد، اما زنگ صدای علی محمود بسيار گوشنواز است.
وی ادامه داد: برای اجرای الحان قرآنی، طبق اصطلاحات فنی، نزديك به دو اكتاو مساحت نياز داريم كه علی محمود اين دو اكتاو را كامل دارد، كف صدايش با نقطه اوج صدا نزديك به دو اكتاو مساحت دارد، خيلی از قراء در صدايشان انعطاف دارند، اما انعطاف صدای علی محمود واقعاً عجيب است، يعنی سرعت وقتی با انعطاف بررسی میشود و اين انعطاف وقتی در واحد سرعت يعنی در زمان كمتر مورد توجه قرار میگيرد، اينجا تفاوت بين افراد به وجود میآيد، مهم اين است كه وی درجات و پردههايی در كمترين زمان اجرا میكند و قدرت انتقالش روی درجات صوتی در كمترين زمان است و خيلی سريع اين انتقال را انجام میدهد.
شاهميوه تصريح كرد: با وجود تمام خصوصيات صوتی بارزی كه در صدای علی محمود وجود دارد، او تحرير متوسطی دارد، يعنی نسبت به «عبدالعزيز حصان»، «شحات محمد انور» و يا «كامل يوسف» كه تحريرهای بسيار سريع، شمرده و ريزی دارند از آن سرعت برخوردار نيست، اما در همه تلاوتهای علی محمود تحرير اضافه شنيده نمیشود، بسياری از قراء نسل جديد مصر، غفلههای پايانی يعنی قسمت آخری كه میخواهند لحن را تحويل دهند و شنونده میخواهد تشويق كند، از تحريرهای مكرر استفاده میكنند كه يك نوع بزك كردن لحن است، اما علی محمود لحن خالص را بدون شاخ و برگ اداء میكند و خواندنش پيرايه ندارد، اين نكته در خواندن مصطفی اسماعيل هم است و جان كلام را در الحان بيان میكند.
يادآوری میشود، در بخشهای نخستين نشست تحليل تلاوتهای استاد علی محمود كه با حضور «عباس سليمی»، پيشكسوت قرآن كريم، «غلامرضا شاهميوه»، از داوران بينالمللی كشورمان و «مجيد جديدی» قاری ممتاز و كارشناس قرائت قرآن برگزار شد، مطرح شد كه بر خلاف برخی از قراء كه معتقدند شناخت اسامی مقامات و نغمات در قرائت قرآن اثری ندارد، اگر قاری علم كامل به مقامات و دريچههای ورودی اينها به يكديگر داشته باشد، آنگاه میتواند شيوه جديدی در تلاوت قرآن خلق كند.