وقوع بحران اقتصادي و بسياري از چالشهاي اقتصادي اهميت امنيت غذايي را براي کشورها بيش از پيش به تصوير کشيده و همين امر سبب هجوم جهاني و چنگاندازي به اراضي آمريکا شده و در نتيجه نگراني و اعتراضات گستردهاي ايجاد کرده است.
قاره سياه با اراضي وسيع و مناسبي که در اختيار دارد از دير باز به شدت با کمبود غذا مواجه بوده و هست، اما طي چند سال اخير بسياري از کشورهاي خارجي از بيرون اين قاره پهناور براي دستيابي به اراضي مستعد آن، دندان تيز کردهاند.
البته اين روند از دهه 1990 آغاز شد. در آن زمان، سودان به برخي از کشورهاي ثروتمند عربي حاشيه خليجفارس اجازه داد زمينهاي حاصلخيز اين کشور که از نعمت آب فراوان نيل برخوردار بودند را براي توليد محصولات غذايي زراعي خريداري کنند. البته سودان در آن زمان به دليل اعمال تحريم از سوي غرب و درگيريهاي داخلي عملاً با محدوديت و تنگناهاي اقتصادي شديدي مواجه بود.
به هرحال چند سالي است که هجوم و چنگاندازي به سوي زمينهاي زراعي و مستعد کشورهاي قاره آفريقا با سرعتي بيشتر، ابعاد جهاني پيدا کرده و به نوعي رقابت تبديل شده است. موسسه بينالمللي تحقيقات غذايي، پژوهشکدهاي مستقر در واشنگتن است که در گزارشات خود پيرامون اين موضوع آورده است که از سال 2006 تاکنون 20-15 ميليون هکتار از اراضي کشورهاي فقير قارهآفريقا يا به کشورهاي خارجي فروخته شده و يا مذاکرات فروش آن در جريان است.
علاوه بر کشورهاي ثروتمند عربي حاشيه خليجفارس، چين، کرهجنوبي و هند نيز سرمايهگذاريهاي هنگفتي در بخش اراضي کشاورزي کشورهاي آفريقايي کردهاند. اغلب زمينهايي که از کشورهاي فقير آفريقايي خريداري ميشود يا در قالب قرارداد خريد معامله شده و يا به صورت 99 ساله اجاره شده است. اهم معاملات زمين در کشورهاي آفريقايي که تاکنون صورت گرفته مربوط به کشورهايي نظير اتيوپي، غنا، مالي، ماداگاسکار، موزامبيک، سودان، جمهوريدموکراتيک کنگو و تانزانيا بوده است.
به عنوان مثال فقط هندوستان تاکنون بالغ بر 3 ميليارد دلار در اتيوپي، کنيا، موزامبيک، سنگال و ماداگاسکار سرمايهگذاري کرده تا محصولات زراعي غذايي مختلفي را همراه با دانههاي گياهي جهت توليد سوختهاي زيستي(بيوفيول) توليد کند.
دولت هند براي ترغيب کشورهاي هدف به واگذاري اراضي کشاورزي مسير هموار و نسبتاً کوتاهي را براي واگذاري تسهيلات و برنامههاي ديگر نيز براي آنها تعريف و ترسيم کرده است. طبعاً پيشبرد چنين برنامههايي حاکي از تنظيم و تعيين اهداف ميانمدت و بلندمدت کشورها در دستيابي به اراضي کشاورزي قاره سياه است.
اما با آنکه قاره سياه بر خلاف ساير بخشهاي جهان از اراضي قابل کشت و زراعي بسيار وسيعي برخوردار است، نبايد از چند نکته مهم و اساسي در اين خصوص غافل شد.
نخست اينکه، بسياري از کشاورزاني که در جوار اين اراضي کشاورزي زندگي ميکنند هدف سياسي مشخصي ندارند و ممکن است براحتي حاضر به فروش زمينهاي خود شوند، امّا کشور خارجي و بيگانهاي که اين اراضي کشاورزي را خريداري ميکند با هدف و برنامه اين کار را ميکند و پس از آن قطعاً بر کليديترين منابع مطرح در کشاورزي يعني " آب " نيز اعمال کنترل خواهد کرد.
شواهد بسياري وجود دارد که نشان ميدهد در قرن آينده جنگ بر سر آب بين جوامع و کشورها از محتملترين ويژگيهاي موجود خواهد بود.
استعمارگران مستبد و رژيمهاي فاسد با همکاري شرکتهاي جهاني در شرايط موجود براحتي ميتوانند در کشورهاي فقير آفريقايي به چنين قراردادهايي دست پيدا کنند و با چنگاندازي به اراضي حاصلخيز آفريقا شکل تازهاي از "اشغال نرم" را جامه عمل بپوشانند و اين عمل در صورت تداوم در بلندمدت، اقتدار و حاکميت دول آفريقايي ذيربط را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
سالها است که بسياري از مجامع بينالمللي نظير فائو بر سر موضوعاتي نظير اهميت امنيت غذايي بحث ميکنند و براي ريشهکنسازي فقر و گرسنگي که به گواه همين نهادها و مجامع بينالمللي مهد آنها قاره سياه بوده است، برنامههاي جامعي تدوين و چشماندازهاي ميانمدت ترسيم ميکنند، اما در پشت پرده گويا موضوع چنگاندازي به آفريقا به رقابتي بين کشورهاي ثروتمند تبديل شده که منافع حاصل از آن مانع از توجه به تبعات احتمالي ناشي از آن است.