آگاهی از تاريخ اديان گذشته در قرآن از انگيزههای مهم مطالعات مستشرقان است
سيد حسن عصمتی گفت: محققان غربی كه از ضعف در تاريخ اديان مسيحيت و يهوديت رنج میبردند برای اينكه بتوانند كمبود اطلاعات خود در اين زمينه را جبران كنند به مطالعه مسائل تاريخی موجود در قرآن كريم روی آوردند.
به گزارش اداره كل روابط عمومي و اطلاع رساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ، «سيد حسن عصمتی» رايزن فرهنگی جمهوری اسلامی ايران در تونس در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: مستشرقان بيشتر در حوزه علوم ظاهری قرآن بهويژه جنبههای تاريخی و زبانشناختی كار كردهاند؛ رويكردی كه مستشرقان به قرآن داشتند انگيزههای متعددی داشت كه يكی از مهمترين آنها ضعف اطلاعاتی از لحاظ تاريخی و محتوايی در حوزه اديان مسيحی و يهودی بود، در واقع اين محققان به خاطر كمبود از لحاظ تاريخی و اشكالات در تاريخ يهوديت و مسيحيت توجه خودشان را به حوزههای تاريخی معطوف كردند.
وی افزود: با توجه به اينكه قرآن كريم مؤيد اديان ماقبل خود بود و مطالبی نيز در توضيح و تشريح اعتقادات آنها داشت، مستشرقان سعی كردند از اين فرصت استفاده كرده و با توسل به مطالعات قرآنی، تاريخ مبهم و ناتمام اديان خود را كاملتر كنند، البته اين رويكرد مستشرقانی بود كه با انگيزههای علمی وارد كار میشدند؛ در مقابل اين افراد، محققانی هم بودند كه با هدف وارد كردن شبهات تاريخی بر قرآن به منظور پنهان كردن نواقص موجود در تاريخ اديان خويش وارد عمل میشدند و رويكردی غرضورزانه را در پيش میگرفتند.
رايزن ايران در تونس در ادامه سخنانش تصريح كرد: افرادی مثل نولدكه و گلدزيهر با اينكه انگيزه علمی نيز داشتند ولی شايد بتوان گفت كه به نوعی غرضورزی نيز داشتند، در آثار اين افراد انگيزههای استثماری و شبههافكنانه هم وجود داشت تا قرآن را از نظر تاريخی به چالش بكشند.
وی افزود: اين افراد سعی داشتند با وارد كردن شبهات تاريخی به قرآن در حقانيت اين كتاب شبهه وارد كنند و در اين مسير اغلب از منابع اسلامی غيرشيعی بهره میجستند؛ «صحاح سته» يكی از مهمترين منابع مورد استفاده مستشرقان برای وارد كردن شبهه به تاريخ قرآن بود و در فهرست منابع مستشرقان منابع شيعی كمتر ديده میشود؛ اغلب مستشرقان برای اثبات ادعاهای خود به احاديث مجعولی متوسل میشدند كه از نظر مسلمانان غيرموثق تشخيص داده شده بودند.
عصمتی در بخش ديگری از سخنانش با اشاره به انگيزههای استعماری برخی مستشرقان آلمانی اظهار كرد: برخی از مستشرقان بهويژه محققان آلمانی از آنجا كه در حوزههای ديگر استعماری مانند استعمار سرزمينها و منابع مادی كشورهای ديگر زياد موفق نبودند به همين خاطر پژوهشهای اسلامی را آغاز كردند تا خودشان را از لحاظ مطالعاتی بالا بكشند و تفوقشان نسبت به ديگر كشورهای اروپايی را نشان دهند، اگر برخی كشورها استعمار فيزيكی میكردند، آلمانیها در حوزه مطالعات اسلامی اين استعمار را به وجود آوردند.
وی تأكيد كرد: به طور خلاصه، رقابتهای درونكشوری برای غارت كشورهای شرقی باعث شد تا استشراق در آلمان به وجود بيايد و كشوری كه از لحاظ استعمار فيزيكی در مقايسه با انگلستان يا فرانسه موفقيتی نداشت، سعی كرد تا محققان اين كشورها را برای كسب آگاهی درباره مسلمانان و مشرقزمينيان به سوی خود بكشد.
رايزن فرهنگی ايران در تونس در پاسخ به سؤالی مبنی بر ديدگاه «ادوارد سعيد» نسبت به مستشرقان عنوان كرد: يك نگاه كلی به كتاب ادوارد سعيد نشان میدهد كه وی، به عنوان پزوهشگری عرب زمانی كه به تحقيقات مستشرقان نگاه میكند از اين ناراحت است كه چرا غربیها به اعراب به عنوان پديدهای آزمايشی نگاه میكنند، در حقيقت ديد منفی وی به مستشرقان از آنجا ناشی میشد كه شرقشناسان در اغلب موارد اسلام را با عربيت برابر میدانستند و اين امر از لحاظ روانی محققان عرب را ناراحت میكرد.
وی در ادامه توضيح داد: در تحقيقات برخی مستشرقان حتی اصطلاح مسلمان نيز به معنای عرب بود و خود اسلام زياد موضوعيت نداشت؛ در واقع نگاه «پان عربيست» ادوارد سعيد به پژوهشهای مستشرقان باعث شد تا وی اين تحقيقات را مورد نقد قرار دهد.
عصمتی همچنين در سخنانش به موضوع «خيانت و يا خدمت» در فعاليتهای مستشرقان اشاره كرده و گفت: با توجه به اولين آيهای كه بر پيامبر(ص) نازل شد و وی را به «خواندن» دعوت كرد، به شكل كلی اصطلاح خيانت مستشرقان به اسلام را كه در تعابير برخی پژوهشگران داخل كشور میبينيم پذيرفته نيست، معتقدم در يك چارچوب علمی هر حركت مطالعاتی كه در زمينه شناخت قرآن باشد ارزنده است و بايد با ديد خوشبينانه از نظر علمی به آن نگريسته شود و سپس مورد نقد علمی قرار گيرد.
وی همچنين عنوان كرد: نبايد نگاه به استشراق نگاهی سياسی شود، غالباً در مقالات منتشر شده در كشورمان، خلط بين نگاه سياسی و نگاه علمی زياد ديده میشود، نگاه علمی قرآنپژوهان به استشراق بايد قوت بگيرد و امر بررسی موضوعاتی چون جنبههای استعماری مطالعات مستشرقان بايد توسط كارشناسان علوم سياسی انجام گيرد، دانشگاهيان ما نبايد نگاه منفی به استشراق داشته باشند بلكه بايد سعی كنند نقد علمی داشته باشند و اشكالات علمی را آشكار كنند.
رايزن فرهنگی ايران در تونس در پايان سخنانش مطالعه قرآن كريم را حق همگان دانسته و تأكيد كرد: قرآن كريم برای همه نازل شده است و همه انسانها با هر نيتی كه داشته باشند حق دارند اين كتاب را مطالعه كنند، حال ممكن است عدهای خبيثانه برخورد كنند كه اگر اين نگاه به صورت مكتوب درآيد بايد قرآنپژوهان آن را آشكار كنند؛ آشكارسازی اين اشكالات علمی هم تسلط به زبانهای مختلف را میطلبد، متاسفانه اين ضعف در كشور وجود دارد و محققان ما به زبانهای اروپايی آشنا نيستند، قرآنپژوهان بايد ترجمهها را با منابع اصلی مطابقت دهند و سپس به بررسی عملكرد مستشرق مورد نظر بپردازند.