سومالي

Open in new window
88.03.011
پرتوريا – بحران داخلي ومالي در شاخ آفريقا معضلي است که امروزه با پديده نوظهور و ناميمون "دزدان دريايي" در آب هاي اطراف آن، بعد پيچيده تر يافته است.

سوال اين است که چرا اين کشور سالهاست که روي آرامش را نديده است .
اين کشور زماني تحت استعمار انگليس و ايتاليا قرار داشت و پس از آن در دوره حاکميت "محمد زياد باره" تاحدودي به خودآمد و کمي آرام گرفت، اما 18 سال پس از سرنگوني دولت وي در سال 1991 (1370) تا به امروز نتوانسته است آرام گيرد؟
اين کشور هربارکه از سوي نيروهاي فرامنطقه اي همچون، انگليس، فرانسه، ايتاليا و امروزه نيز توسط آمريکا و نيروهاي منطقه اي همچون اتيوپي، کنيا و جيبوتي مورد تهاجم قرار گرفته ، هميشه معمايي بوده و امروز نيز که "دزدان دريايي" در اطراف آبهاي آن ظهور کردند، وضعيت ابهام آميز بيشتري يافته است.
گرچه به تازگي تغييرات مهمي در پويايي اجتماعي و سياسي اين کشور پس از عقب نشيني نيروهاي اتيوپي از بخشي از خاک آن به وقوع پيوسته است، اما آينده سياسي سومالي براي جهانيان همچنان در هاله اي از ابهام قرار دارد.
مثلا زمان زيادي از نامزدي "شيخ شبير شيخ احمد" رهبر اسلامي سومالي به عنوان رييس جمهور دولت مشارکت و وحدت ملي آن کشور نگذشته بود و با تلاش هاي بازيگران داخلي آن براي آشتي جناح هاي مختلف مسلمان درگير با يکديگر، اميدهايي براي برقراري نوعي صلح نسبي در مردم آن کشور و مسلمانان جهان بوجود آمد، که متاسفانه پديده "دزدان دريايي" در سواحل آن مي رود اين اميد را بار ديگر به ياس بدل کند.
*** بحران اجتماعي و انساني در سومالي
سومالي، به عنوان يک کشور هميشه جنگ زده، سرزمين بحران زده اي است که 44/7 درصد جمعيت نزديک به 10 ميليون نفري آن کشور 6367 هزار و 657 کيلومتري شاخ آفريقا، زير 14 سال هستند و 50 درصد از جمعيتي که درست قبل و يا بعد از برقراري صلح نسبي در اين کشور بدنيا آمده اند، امروزه چاره اي جز رضايت و تن دادن به اين وضعيت جنگي و خشونت هميشگي ندارند.
مثلا در سال 1991 بود که در يکي از جنگ‌هاي داخلي اين کشور، 300 هزار کودک به علت گرسنگي جان باختند و يک ميليون و 500 هزار نفر بي‌خانمان و آواره و بين 300 تا 500 هزار نفر نيز کشته شده بودند.
از سويي ديگر اين کشور به لحاظ زيست محيطي نيز همواره از بحران قحطي و خشکسالي مفرط در رنج هست که البته اين يکي از وجوه مشترک اين کشور با اغلب ديگر کشورهاي آفريقايي است، اما جنگ هاي داخلي آن که علت انساني "سياسي و اجتماعي" دارد مزيد بر بحران هاي آن شده و سال‌ها است که مسلمانان اين کشور را به لحاظ روحي و رواني دچار بحران فردي و اين کشور اسلامي را دچار بحران اجتماعي – هويتي کرده است.
به گفته شاهدان عيني، تنها صدايي که در محيط هاي انساني آن کشور گوش شهروندان را نوازش مي دهد صداي گوله هاي کلاشينکف است که اغلب حتي بصورت رگباري از روي خودروهاي جنگي در معابر عمومي شليک مي شود و يا انفجارهاي گوشخراش نارنجک ها و يا نعره هاي جنگجويان در حال فرار و گريز است که زخمي و خون آلود در خيايان ها تردد مي کنند.
به هرحال روحيه اجتماعي و رواني يک شهروند سوماليايي که توسعه نيافتگي جامعه خود را با فقر و جنگ و نابساماني هاي وارداتي از کشورهاي غربي و يا شرقي تحمل مي کند، نيازمند چيزي جز صلح و آرامش براي خوديابي تاريخي نيست که البته مي طلبد رهبران کشورهاي اسلامي براي رفع اين بحران جهان اسلام چاره انديشي کنند.
در هر حال امروزه براي يک کودک يا نوجوان سوماليايي که در سال 1991 (1370) بدنيا آمده است و صبح تا شام و حتي شبانگاه و نيم شب با دعوا و درگيري، قتل و راهزني و ديگر جلوه هاي خشونت بار زندگي اجتماعي را به دوش مي کشد چيزي به نام صلح و آرامش معني و مفهوم خارجي ندارد و در واقع "صلح و آرامش" از گنجينه واژگاني و ادبيات اين ملت خارج شده است.
اگر سالمندي نيز مفهوم اين واژگان را مي فهمد تنها به اين دليل است که به نوعي 12 سال دوران حکومت نه چندان راحت زيادباره را در کشور چشيده و تازه سقوط او نيز نقطه شروع تاريخي اغلب بحران هاي امروزي سومالي شده است و از سال 1977 تا کنون نيز جنگ‌هاي داخلي متناوب به بخشي از واقعيت حيات سومالي تبديل شده‌اند.
سومالي برغم داشتن دولتي شناخته شده توسط سازمان‌هاي بين المللي در شهر "بايدوا"، از آن زمان تا کنون هيچ ثبات سياسي را تجربه نکرده است و از سال 1991 فاقد دولت ملي تاثير گذار بوده ‌است و تنها دولت و يا دولت هاي موقت بر آن کشور حکومت کردند، چرا که سومالي تنها کشور فاقد حکومت ثابت است که صاحبان منافع خارجي بتوانند با ايجاد جنگ‌هاي داخلي در آن اوضاع را کنترل کرده و براحتي به اهداف بلند مدت خود برسند.
يک دولت موقت تقريبا دائمي تر به نام "دولت موقت ملي" نيز که تا حدودي بر اين کشور مسلط شده بود تنها کنترل بايدوا را در اختيار داشته و آن نيز از نظر بيشتر مردم سومالي از وجاهت قانوني بر خوردار نبوده و نيست.
چون مردم معتقدند اين دولت در خارج از کشور و توسط نيرو هائي چون اتيوپي که بصورت تاريخي با منافع ملي سومالي در تضاد بوده‌اند و سعي در محدود سازي اندازه و عمق توسعه سومالي و دست اندازي نهائي بر سرزمين‌هاي اشغالي اين کشور را داشته‌اند، تعيين شده‌است.
*** نمودهاي دشمنان امروزي و ديروزي اين کشور
بحران مرزي و داخلي که امروز مردم سومالي ميراث بر آن شدند ريشه در سياست هاي استعماري قديم دارد يعني اينکه اين موضوع به زماني برمي گردد که استعمار قديم اين کشور بزرگ را به پنج دولت جداگانه: سومالي لند فرانسه (جيبوتي)، سومالي لند بريتانيا، سومالي لند ايتاليا، لتيوپي و کنيا تقسيم کرده بود و از زمان استقلال اين کشور در 26 ژوئن سال 1960 تنها سومالي لند بريتانيا و ايتاليا با هم متحد شدند و اين مسئله حيات گروه هاي نژادي سومالي را در مرز هاي بين المللي سه کشور قرار داده است.
در هر حال نماد هاي سياسي دوره پيش از استعمار در اين کشور همچنان باقي است، چرا که غربي هاي استعمارگر با ايجاد مشکلات مرزي، بي ثابتي را بصورت ريشه اي در آن کشور تثبيت کرده بودند چون مرزهاي تحميلي باعث شد همبستگي و ارتباطات اجتماعي مردم آن سرزمين برهم خورد و در نتيجه ريشه منازعات مرزي اين کشور با اتيوپي و بعضا با کنيا را براحتي در آن تقسيم بندي هاي کذايي مرزهاي اين کشور با همسايگان شاهد هستيم.
مثلا در طول جنگ جهاني اول بود که دولت بريتانيا قراردادي محرمانه را با ايتاليا امضا کرد که به موجب آن 94/050 کيلومتر مربع از منطقه تحت نفوذش به سومالي لند ايتاليا انضمام شد که اين امر ناشي از اتحاد ايتاليا با انگليس در طول جنگ با آلمان بود که اين تکه از خاک سومالي در سال 1924 با احترام کامل به ايتاليا واگذار شد.
هرچند که بسياري از اقوام سوماليايي کماکان حتي پس از تغيير اين مرزها به زندگي عادي خود در قلمرو کنيا ادامه دادند ولي امروزه اين زخم سر برآورده و مشکلات مزري نويني را با جنگ هاي متعارف و غيرمتعارف با ابزارهاي نوين به همراه آورده است، چرا که هنوز تعدادي از سوماليايي ها در کنيا زندگي مي کنند که وفاداري هاي سياسي شان را بيشتر به خارج از مرز ابراز مي کنند تا اينکه به کنيا وفادار باشند.
ار اين رو، با آغاز جنبش الحاق گرايي در کشورهاي آفريقايي، که براي ايجاد يک جامعه فرهنگي زير يک پرچم که متناوبا در بيش از يک کشور ايحاد مي شود، تنها سومالي بود که اين روش را پيگيري کرد تا مرزهاي خود را گسترش دهد.
سومالي در آن زمان با امتناع از اصول مرزهاي بين المللي غير انکار، از اين انديشه حمايت کرد که آرزو دارد تا يک دولت – ملت براي تمام مردم سومالي فراهم کند و لذا بلافاصله پس از استقلال دولت موگاديشو، از شورشيان شمال شرق کنيا که براي مسئله يکپارچه گرايي مي جنگيدند، حمايت کرد.
البته اين حمايت در برگيرنده سوماليايي هاي واقع در منطقه اوگادن اتيوپي نيز مي شد و در نتيجه اين امر موجب افزايش منازعات شد و ارتش سومالي سرانجام در سال 1971 به منطقه اوگاون حمله کرد و در نتيجه مداخله نظامي اتحاد جماهير شوروي سابق باعث شد که حمله سومالي به اين منطقه ناموفق باشد.
در هر حال دشمنان هم مرز سومالي همچون اتيوپي، کنيا و جيبوتي، به عنوان دشمنان از قبل تعيين شده براي اين کشور توسط دولت هاي استعماري قديم و جديد نظير فرانسه، ايتاليا و انگليس به دليل ضعف دروني ملي و دولتي اين کشور، همچنان از اهرم هاي خارجي و منطقه اي براي بيشتر به ضعف کشاندن اين ملت بهره مي برند که اين واقعيت تلخ نيز بر عمق فاجعه در آن کشور افزوده است.
مثلا، حمايت دولت اتيوپي از دولت موقت سومالي و اعزام نيروهاي آن کشور به سومالي و نيز حمايت همه جانبه آمريکا از دولت موقت سومالي در برابر اسلام‌گرايان، سوالاتي را در باره علت ظهور دزدان دريايي در منطقه و در سواحل اين کشور بوجود مي آورد.
استعمار نوين به سرکردگي آمريکا و رژيم صهيونيستي تلاش مي کنند تا سومالي را برغم مسلمان بودن اکثريت مردم آن و تعلق خاطرشان به يک قوميت واحد، بار ديگر با شيوه "اختلاف بيانداز و حکومت کن" وارد رقابت هاي شديد قبيله اي کرده و از اين طريق منافع تاريخي خود در منطقه را حفظ کنند.
البته احتمال کشف و شناسايي جنبه هايي از منافع جديد در آن کشور توسط غربي ها خود مي تواند دليل ديگري براي خلق پديده "دزدان دريايي" در آب هاي آن کشور باشد.
در اين ميان تکليف آمريکا براحتي مشخص است چون مداخلات آمريکا در طول دوره نظم نوين جهاني در سومالي گرچه اندک و آن هم از اوايل دهه 90 همراه با ديگر کشورهاي آفريقايي آغاز شده بود، اما حوادث امروز مربوط به مداخلات به اصطلاح بشر دوستانه تحت رهبري آمريکا در اين کشور قصه خاص خودش را دارد.
دشمني آمريکا با اين کشور معمولا علني تر از ديگر کشورها است، مثلا زماني که اغلب کشورهاي جهان و حتي گروهي از آمريکاييان به سومالي کمک هاي اضطراري مي فرستادند، آن کشور کمک رساني به سومالي را قطع کرد و در نهايت باعث مداخله سازمان ملل در جنگ داخلي آن کشور شد.
ا در زماني ديگر که تعدادي از نيروهاي آمريکايي در حمله براي دستگيري رهبر گروه جنگجو در آن کشور کشته شدند واشنگتن همه نيروهايش را از خاک اين کشور بيرون برد و سازمان ملل را نيز واداشت تا نيروهايش را در آن کشور کاهش دهد و حتي در نهايت کمک هاي بشردوستانه سازمان ملل به سومالي به نفع آمريکا قطع شد.
آمريکا به لحاظ تاريخي به دليل آنچه که سومالي را در دوره زيادباره جزو کشورهاي تحت کنترل بلوک شرق سابق به حساب مي آورد پس از سرنگوني زيادباره سعي کرد سيستم سياسي و اقتصادي آن کشور را با لطايف الحيل تغيير دهد و به همين منظور از زمان فروپاشي دولت زيادباره که وي اقتصادي سياسي کشورش را "سوسياليسم علمي" مي‌خواند، به يک اقتصاد بازار آزاد تبديل کند.
نکته قابل توجه ديگر در باره سومالي اينکه، يک کشور بدون دولت و يا داراي دولت ضعيف خودش مي تواند پناهگاه امني براي تعدادي از فعالان شبکه هاي تروريستي باشد و به همين دليل اين وضعيت بهترين دستاويزي است که کشورهاي استعماري نوين براحتي مي توانند با ايجاد برخي گروه هاي تروريستي در آن کشور، به بهانه مبارزه با آنچه که خود خلق کرده اند، حضور خود در آن کشور را تثبيت و تهاجم به آنرا در سياست خارجي شان توجيه کنند.
ار اينرو، مداخلات خارجي (منطقه اي و بين المللي) موسوم به مداخلات بشردوستانه از اوايل دهه 90 تا کنون که با هدف تثبيت اوضاع، امنيت و ايجاد صلح در اين منطقه بحراني انجام گرفته است نيز ره بجايي نبرد که البته بايد در ماموريت اين نيروهاي اعزامي از کشورهاي استعماري غربي قديم نيز شک کرد.
در هر حال اين کشور به عمد دچار بحران داخلي چون منازعات مسلحانه قومي است منازعاتي که شامل برخورد گروه هاي قومي با يکديگر و يا با دولت مرکزي است معمولا با حمايت بي شائبه منطقه اي و فرا منطقه اي است که خود همين تهديد جدي عليه صلح و امنيت منطقه اي و بين المللي به شمار مي رود.
از طرفي درک اهداف و منافع پنهان نيروهاي به اصطلاح حافظ صلح در ماموريت به کشورهاي آفريقايي در اين ميان اهميت خاص دارد و از طرف ديگر شناخت اهداف و منافع بازيگران مداخله گر نيز از مهم ترين لايه هاي تحليلي در درک بحران هاي منطقه اي و به ويژه بحران داخلي ناشي از گسترش و تعميق منازعات مسلحانه قومي در اين کشور است.
نکته پاياني اينکه، امروزه در کنار کشورهاي استعمارگر غربي سابق، رژيم صهيونيستي نيز در اين قاره سر برآورده است .
در قاره آفريقا معروف است که "هرجا بحراني در آفريقا وجود دارد اسراييل هم آنجاست و در واقع يکي از علت هاي بروز آن بحران است".


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران