روزنامه روسی پراودا در مقاله ای با عنوان "پس از رفتن حسنی مبارک مصر به کدام سو می رود؟" نوشت: حسنی مبارک فارغ التحصیل مدرسه نظامی شوروی و رئیس جمهور امروز مصر خیال ندارد از اختیارات حکومتی دست بکشد.
وی ب رغم کهولت سن در 82 سالگی قصد دارد نامزد ریاست جمهوری انتخابات اکتبر سال 2011 شود.
وی در طول 29 سال حکومت خود نه تنها سیاست انور سادات در مورد پرهیز از جبهه بندی در مقابل آمریکا و اسرائیل را دنبال کرد، بلکه در مبارزه سرسختانه با اسلامگرایان روابط خود را با این کشورها گسترش نیز داد و با حفظ روابط با اسرائیل اعتبار از دست رفته در میان کشورهای عربی را نیز به مصر برگرداند.
نویسنده مقاله با اشاره نقش فوق العاده مصر در خاور میانه نوشت زمانی کشورهای عربی مصر را از خود راندند ولی بدون مصر که دارای بزرگترین نیروهای نظامی منطقه است انها نمی توانند به عملیات نظامی موفق علیه اسرائیل امیدوار باشند به همین دلیل ناچار شدند بپذیرند که مصر تلاش دارد گفتگوی صلح آمیز با آنان داشته باشد.
اینکه مصر چه سیاستی را دنبال کند، بستگی زیادی به چیدمان قوا در خاور میانه خواهد داشت.
حال این سؤال مطرح است که با توجه به بیماری حاد سرطان وی تا انتخابات سال 2011 در قید حیات خواهد بود یا نه،و پس از رفتن وی چه چیزی در انتظار یکی از معتبرترین کشورهای عرب خواهد بود؟ فعلاً فرزند 46 ساله وی جمال مبارک را جانشین احتمالی وی می دانند.
اما آیا وی می تواند به عنوان رهبر شایسته مصر جانشین پدر شود و چگونه؟" موضوع این است که جمال مبارک در مصر یک سیاستمدار ضعیف به حساب می آید که وی را پس از کناره گیری پدر با مشکل مواجه خواهد کرد.
در واقع او از سه طرف در محاصره است: بین گارد سابق پدرش که یا وی را سرنگون خواهد کرد یا تحت کنترل خود در خواهد آورد، مخالفین قانونی مثل "وفد" و "برادران مسلمان" که بتدریج در پارلمان قدرت می یابند، و اسلامگرایان تندرو که پدرش دشمن اصلی آنها شده است.
او نمی تواند مسئله اعراب بدوی را نیز نادیده گیرد.
این اعراب بدوی که مشغول قاچاق اسلحه به فلسطین هستند، بسیار از سیاست پدر وی که سعی می کند بر سر راهشان موانع جدی ایجاد کند ناراضی اند.
در هر حال وی مجبور است کج دار و مریز رفتار کند و به بعضی ها از جمله اسلامگرایان قانونی با عنوان "برادران مسلمان" امتیازاتی دهد.
این بدان معناست که او نمی تواند مثل پدرش حکومت کند.
زیرا تغییر سیاست داخلی قطعاً روی سیاست خارجی نیز تأثیر خواهد گذاشت.
مسلماً نباید انتظار داشت که وی روابطش را با اسرائیل قطع کند.