پرس تی وی/حسن هانیزاده/ همهپرسی تاریخی جنوب سودان برای جدائی از شمال در حالی صورت گرفت که دو دیدگاه متضاد بر فضای سیاسی واجتماعی این کشور حاکم بود.مردم جنوب سودان از این روز به عنوان پایان رنجها ومشقتهای طولانی خود یاد میکنند زیرا تشکیل یک دولت مستقل وجدائی از شمال سودان را اوج آرزوی خود می دانند.
در مقابل، اهالی شمال سودان، از روز نهم ژانویه به عنوان نقطه سیاهی در تاریخ کشور خود یاد میکنند، زیرا این کشور مهم اسلامی- عربی پس از دهها سال به دو قسمت شمالی وجنوبی تجزیه میشود. ساعاتی قبل از برگزاری این همهپرسی، “باگان اموم” دبیرکل جنبش خلق برای آزادی سودان از همه اهالی جنوب این کشور خواست تا رای به جدائی از بخش شمالی سودان بدهند. باگان اموم مدعی شد که مردم جنوب سودان دهها سال از تبعیض، فقر و بیسوادی رنج بردهاند وبههمین دلیل با شرکت گسترده خود در همه پرسی جدائی جنوب از شمال، باید بگویند خداحافظ خارطوم. ادامه…
چه عواملی حقیقتا ملتی را مجبور میکند تا علیرغم بر خورداری از یک سلسله مشترکات ملی به نقطهای برسد که یک مرزبندی جغرافیائی و تاریخی میان خود ایجاد کند؟
سودان که بزرگترین کشور عربی از نظر مساحت بشمار می آید در سال ۱۹۵۶ از استعمار انگلیس خارج شد.
تنوع قبایل مختلف در شمال وجنوب، وجود رهبران قبایل که نوعی حکومت محلی دارند ونیز ضعف سیاسی وساختاری حکومتهای مرکزی که از کودتاهای نظامی پیدرپی در این کشور سر چشمه میگیرد نوعی شکاف میان شمال وجنوب سودان ایجاد کرد.
جنگهای طولانی که دولت مرکزی را از ارائه خدمات رفاهی به ساکنان جنوب سودان باز داشت، نوعی آمادگی روانی رادر میان ساکنان این منطقه برای جدائی از شمال ایجاد کرد.
وجود لایههای گسترده نفتی و گرایش در صد بالائی از اهالی جنوب سودان به دین مسیح موجب شد تا انگلیس وامریکا به بهانه حمایت از مسیحیان جنوب، طرح تقسیم سودان را در دستور کار خود قرار دهند.
۶۰ در صد از حمعیت ۹ میلیون نفری جنوب سودان مسیحی هستند واکثر آنان به زبان انگلیسی صحبت میکنند.
از سال ۱۹۷۳ که سودان در کنار ارتش مصر درجنگ علیه اسرائیل شرکت کرد، رژیم صهیونیستی نیز برای تجزیه جنوب از شمال در کنار امریکا وانگلیس قرار گرفت.
همچنین کشتار مسلمانان جنوب سودان توسط مسیحیان وکوچ اجباری مسلمانان از جنوب به شمال، دولت مرکزی را به دخالت مسلحانه در این منطقه وادار ساخت.
علاوه بر این، فعالیت گسترده نظامی ارتش آزادیبخش جنوب سودان به رهبری سرهنگ “جان کارنگ” برای تجزیه جنوب از شمال اوضاع این منطقه را پیچیده تر کرد.
رهبران رژیم صهیونیستی که سودای عملی ساختن رویای اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات را در سر میپروراندند نیز انواع سلاحهای پیشرفته را در اختیار ارتش آزادیبخش جنوب سودان قرار میدادند.
طرحهای سیاسی – عمرانی اسرائیل برای سد سازی بر روی رود نیل در چارچوب سیاستهای این رژیم برای تحت فشار قرار دادن سودان ومصر قرار دارد.
رژیم صهیونیستی قصد دارد پس از استقلال جنوب سودان حد اقل ۴ سد بزرگ بر روی رود نیل در منطقه بحرالغزال در جنوب احداث کند تا سودان شمالی و مصر را از رهگذر مهار آبهای نیل تحت فشار قرار دهد.
لذا هم آمریکا وهم انگلیس وهم رژیم اسرائیل در شعله ورساختن جنگ داخلی شمال وجنوب برای بهرهبرداریهای بعدی سیاسی و راهبردی نقش مهمی ایفا کردند.
این جنگ تا سال ۲۰۰۵ با امضاء موافقتنامه نیواشا در کنیا پایان یافت اما تعیین وضعیت آینده جنوب سودان به برگزاری یک همهپرسی آزاد برای جدائی این منطقه از شمال وابسته شد.
به موجب موافقتنامه نیواشا روز نهم ژانویه ۲۰۱۱ برای تعیین سرنوشت جنوب سودان از رهگذر بر گزاری همهپرسی زیر نظر سازمانملل، اتحادیه عرب و اتحادیه آفریقا تعیین شد.
د طول ۵ سال گذشته امریکا، اتحادیه اروپا واسرائیل دهها پایگاه نظامی برای آموزش نیروهای نظامی و امنیتی جوانان عضوارتش جنوب سودان احداث کردند.
بنابراین در تجزیه جنوب از شمال عناصر داخلی و خارجی نقش موثری داشتند اما سازمانملل علیرغم مسولیت ای خود متاسفانه نتوانست در مهار جنگ داخلی سودان نقش مثبتی ایفا کند.
هر چند نتایج همهپرسی تا کنون اعلام نشده، اما شواهد نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق ساکنان جنوب سودان به جدائی این منطقه از شمال این کشور رای دادهاند.
اما آیا واقعا جدائی جنوب از شمال به برقراری امنیت وثبات در این منطقه حساس و پیچیده کمک خواهد کرد و به رنجهای طولانی جنوبیها پایان خواهد داد؟
مسلما جدائی جنوب از شمال پایان راه نیست بلکه آغاز راه است زیرا وجود قبایل مختلف در جنوب سودان مانند قبایل دینکا، کواهله ،النویره ، البرتی، التبو والمسیریه که در خود مجموعههایی از مسلمانان ومسیحیان جای دادهاند، اوضاع این منطقه را پیچیدهتر خواهد ساخت.
از سوی دیگر وجود منطقه نفت خیز ” ابیی ” که در حد فاصل شمال وجنوب سودان قرار دارد همچنان یکی از نقاط اختلاف انگیز رهبران شمال وجنوب باقی خواهد ماند.
مشکل دیگری که وجود دارد این است که جنوب سودان در صورت استقلال به دلیل نداشتن مرز دریائی، باید نفت خود را از طریق شمال سودان واز پایانههای نفتی شمال که در ساحل دریای سرخ قرار دارند صادر کند.
اعلام آمادگی رهبران جنوب سودان برای برقراری رابطه آشکار سیاسی با رژیم صهیونیستی بطور طبیعی امنیت ملی شمال سودان را مورد تهدید قرار خواهد داد که این امر با مخالفت سرسختانه رهبران شمال مواجه شده است.
لذا عوامل اختلاف انگیز که به بروز یک جنگ طولانی میان شمال وجنوب کمک می کنند، همچنان وجود دارند و در صورت جدائی جنوب از شمال جنگ میان ساکنان این دو منطقه پس از مدتی از سر گرفته خواهد شد.
این جنگ قطعا محدود به سودان نخواهد ماند و در دراز مدت به کشورهای همجوار مانند مصر، چاد، لیبی، کنیا، اتیوپی، اریتره و اوگاندا سرایت خواهد کرد و افریقا بهای سنگینی برای جدائی سودان خواهد پرداخت.