سودان

خبرگزاري فارس: پايه و اساس جدايي ريشه در حضور استعمارگر انگليس در سودان دارد كه تلاش كرد با دادن هويت متمايز به هريك از مناطق شمالي و جنوبي پايه و اساس اين جدايي را بنا نهد.



به گزارش فارس، فهمي هويدي نويسنده سرشناس جهان عرب را كسي نيست كه نشناسد و از نقطه نظراتش بهره‌مند نشود، وي درپي حوادث سودان سفري به اين كشور داشت تا به گفته خود به مردم اين كشور بابت جدايي جنوب سودان از اين كشور تسليت بگويد. وي مشاهدات خود را از سودان تشريح مي‌كند كه در زير مي‌آيد.

* ايده تقسيم سودان غافلگيركننده بود

ايده تقسيم سودان در ذهنم هميشه ايده آزار دهنده‌اي بود و بعدها متوجه شدم،‌ اين موضوع تنها در مورد من صدق نمي‌كند و بسياري از مقامات و مسئولان سوداني كه با آنها ديدار داشتم، از جمله "علي عثمان " معاون رئيس جمهور سودان نيز در اين زمينه با من هم عقيده‌اند و همگي آنها اذعان دارند، ايده تقسيم سودان براي آنها غافلگير كننده بود. اما زماني من غافلگير شدم كه وقتي از راننده ماشيني كه قرار بود، مرا از فرودگاه به محل اقامتم منتقل كند، احساسش را در مورد جدايي جنوب از شمال سوال كردم و او در پاسخ گفت كه از خوشحالي در پوست خود نمي‌گنجد و گويي باري از روي دوش او برداشته شده و اين دقيقا همان احساسي بود كه "عمر البشير " رئيس جمهور سودان در اظهارات اخيرش پيرامون جدايي جنوب اين كشور از شمال در مورد آن سخن گفته بود.

توجهم به اين نكته جلب شد كه بخش قابل ملاحظه‌اي از نخبگان سوداني از چهار سال پيش اين ايده را پذيرفته و براي تقويت و گسترش آن تجمعي به نام "صلح عادلانه " تاسيس و روزنامه‌اي به نام "توجه " منتشر كردند كه بيانگر مواضع و ديدگاه‌هاي جدايي بود و تاكيد داشت، جدايي شمال از جنوب سودان به شمال اين فرصت را مي‌دهد تا به سرعت در راه رشد و پيشرفت گام بردارد و تعجبم زماني به اوج رسيد كه اين افكار با استقبال گسترده‌اي در ميان شمالي‌ها مواجه شد و تيتراژ روزنامه "توجه " يكباره به 100 هزار نسخه در روز افزايش يافت، اين درحالي است كه پر تيتراژترين روزنامه سودان اكنون با 70 هزار نسخه در روز منتشر مي‌شود و اين ركوردي بي‌سابقه در سودان بشمار مي‌آمد.

همچنين متوجه شدم، بنيانگذار اين تجمع و روزنامه كسي جز "طيب مصطفي " از نزديكان عمر البشير نيست كه يكي از دايي‌هاي وي بشمار مي‌آيد و به من گفتند كه مصطفي يكي از عزيزترين پسرانش را در جنگ عليه شورشيان جنوب از دست داده است، همچنين متوجه شدم گروهي كه روزنامه را اداره مي كنند، جمعي از وزيران و مقامات كنوني و پيشين سودان هستند و 9 ژانويه، روزي كه انتخابات شروع شد و جدايي آغاز گرديد، اين افراد خوشحالي خود را با كشتن شتر و گاو مقابل مقر خود ابراز داشتند.

به اعتقاد من افزايش قابل توجه تيتراژ رونامه "توجه " خود به مثابه يك رفراندوم بود كه نشان مي‌داد، شمالي‌ها تا چه اندازه از ايده جدايي از جنوب استقبال مي‌كردند، درحالي كه بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه اين روزنامه در ميان جنوبي‌ها و بويژه در "جوبا " پايتخت جنوب با استقبال بسياري مواجه است و اين از جمله دلايل افزايش تيتراژ آن بشمار مي‌آيد.

در مورد اين موضوع با سياستمداران و نخبگان سوداني گفت‌وگو كردم و نتيجه‌اي كه به آن دست يافتم، اين بود كه ايده جدايي شمال از جنوب در ميان جوانان سوداني كه براي جنگ در كنار ارتش به جنوب فراخوانده شده بودند، با استقبال بسياري مواجه است، چون 23 هزار نفر از اين جوانان درجريان درگيري‌ با شورشيان جنوب جان خود را از دست داده بودند و مابقي نمي‌خواستند جان خود را در اين راه از دست بدهند و همين امر موجب شده بود تا احساس نفرت و انزجار از جنوبي‌ها ميان ايشان بيش از اقشار ديگر جامعه سوداني شكل گيرد، درحالي كه نخبگان سودان همچنان جدايي جنوب از شمال را يك استراتژي و فاجعه‌اي ملي براي سودان تلقي مي‌كردند.

كساني كه اين ايده را پذيرفتند و تاييد كرده بودند تاحدود زيادي از تبليغات رسانه‌اي و سياسي تاثير مي‌پذيرفتند كه برخي از مقامات جنوب عليه شمالي‌ها اين اواخر به راه انداخته و طي آن تاكيد كرده بودند كه شمالي‌ها آنها را شهروندان درجه دو تلقي مي‌كردند و در طول تمام سال‌هاي وحدت و يكپارچگي از بندگي و بردگي و ظلم وستم‌هايي كه بر آنها توسط شمالي‌ها روا داشته شده بود، در امان نبوده‌اند تا بدين وسيله جنوبي‌ها را به جدايي و استقلال تشويق و تحريك نمايند.

اگر در اين ميان هستند كساني كه از جدايي جنوب از شمال احساس خوشنودي و خوشحالي نمايند، اما مسئوليت مستقيم شرايط كنوني حاكم بر شهر خارطوم به عنوان شهري سياسي (رسما 82 حزب در اين شهر فعاليت مي‌كنند) متوجه همه است، چون به راحتي مي‌توان تصور كرد، شهري كه در حالت عادي شهر بحران زده مي‌نمايد، در اين شرايط غير عادي و سرنوشت ساز كه مسئله جدايي جنوب از شمال چون صاعقه بر سر آن فرود آمده چه وضعيتي دارد.

*پايه و اساس جدايي سودان ريشه در استعمار انگليس دارد

درست است كه همه در حال بحث و گفت‌وگو بر سر چالش‌هاي كنوني و آينده هستند، اما يك نكته را هيچ‌گاه در هيچ مناقشه‌اي فراموش نمي‌كنند و آن گذشته است و اين كه تمام سوداني‌ها اعتقاد دارند، ريشه‌هاي بحران كنوني را بايد در گذشته جستجو كرد، چون هيچ كس نمي‌تواند فراموش كند كه پايه و اساس اين جدايي ريشه در زمان حضور استعمارگران انگليسي در سودان دارد كه تلاش نمودند با دادن هويت متمايز به هريك از مناطق شمالي و جنوبي پايه و اساس اين جدايي را بنا نهند.

*اعزام هيئت‌هاي تبليغي با هدف تفرقه بين شمال و جنوب

و در اين زمينه مي‌توان به قانون "مناطق ممنوعه " سال 1992 اشاره كرد كه به موجب آن به شمالي‌ها اجازه ورود به مناطق جنوبي مگر با داشتن مجوز ويژه داده نمي‌شد و درپي آن مسلمانان واداشته شدند تا نام و نشان و پوشش خود را تغيير دهند، چه در غير اين صورت تحت انواع و اقسام شكنجه‌ها قرار مي‌گرفتند و هيئت‌هاي تبليغي بي‌شماري راهي سودان شدند تا سوداني‌هاي بت پرست را به سوداني‌ها كاتوليك تبديل كنند و مدارسي در اين زمينه توسط استعمارگران انگليسي تاسيس شد تا دستاويز مناسب براي ورود اين هيئت‌هاي تبليغي را فراهم نمايد و اين تغذيه زود هنگام فكري اولين پايه‌هاي حساسيت شمالي‌ها و جنوبي‌ها نسبت به يكديگر را بنا نهاد و اولين بازتاب آن در شورش جنوبي‌ها در يكي از پايگاه ارتش در سال 1955 و 4 ماه قبل از اعلام استقلال عيان گرديد. و در اين ميان هيچ كس نمي‌تواند، منكر رد پاي رژيم صهيونيستي در ميان جنوبي‌ها از همان اولين‌ سال‌هاي استقلال باشد.

از جمله سوالاتي كه طي مناقشه‌ها و گفت‌وگوهايم هميشه آن ‌را مطرح مي‌كردم، اين بود كه آيا راهي براي جلوگيري از جدايي وجود نداشت و چرا سخنان و شعارهاي وحدت و اتحاد يكباره به تقسيم و جدايي تبديل شدند؟

* آمريكا و كشورهاي غربي سودان را به جدايي سوق دادند

پيش از هر چيز بايد در اينجا به اين نكته اشاره كرد كه سودان در برابر اين گردباد كه چون صاعقه‌اي بر سرش فرود آمد، تنها ايستاد و به نظر مي‌رسد با چالش‌هاي پس از جدايي نيز بايد به تنهايي سر كند و چشم اميد به همكاري و كمك هيچ كشور عربي نداشته باشد،‌ درحالي كه آمريكا و كشورهاي غربي و در پس آنها رژيم صهيونيستي و واتيكان و خيل گسترده‌اي از سازمان‌هاي بين‌المللي در كنار يكديگر شرايطي را خلق كردند تا سودان را بيش از پيش به جدايي و تقسيم سوق دهند.

در پاسخ به بخش اول سوال گفتند كه سوداني‌ها هميشه درگير جنگ و منازعه بوده‌اند و دولت اين كشور مجبور بوده، براي بيرون كردن فكر جدايي از سر جنوبي‌ها هميشه به آنها اميتازات بدهد و خواسته‌هاي آنها را برآورده سازد كه واكنش‌ها در برابر اين اميتاز دهي‌ها ميان رهبران جنوب نسبتا مساعد و مثبت بود و تا حدودي باعث شد، فكر جدايي را از سر آنها بدر كند كه در ميان اين رهبران بايد از ژنرال "جان گرانگ " و جانشينش "سلواكر " نام برد كه از "سودان جديد " متحد و يكپارچه سخن مي‌گفتند.

* افشاي نقش رئيس جمهور اوگاندا در تجزيه سودان

اما اين كه چه شد، سودان جديد و يكپارچه يكباره به سودان جدا و تكه تكه تبديل شد، حكايتي ديگر دارد و از مقامات و مسئولان بلندپايه سوداني شنيدم كه "موسويني " رئيس جمهور اوگاندا كه رابطه گرم و مستحكمش با رژيم صهيونيستي معروف خاص و عام است، در اين زمينه نقش بسزايي داشت و روايت موجود عنوان مي‌كند، موسويني همواره مخالف ايده سودان جديد "جان قرنق " بود و همين موجب اختلاف نظر اين دو مرد درباره سودان و امكان تحقق سودان متحد و يكپارچه در نشست كامپالا شد و پس از نشست و ديدارهاي صورت گرفته ميان اين دو مرد بود كه وقتي هواپيماي گرانگ، اوگاندا را به قصد سودان ترك كرد؛ سقوط كرد و كشته شد و دلايلي وجود دارد كه نشان مي‌دهد، موسويني در اين سقوط دست داشت. پس از كشته شدن جان گرانگ رهبري جنبش مردمي به "سلواكر " سپرده شد.

اين روايت در ادامه مي‌گويد: سلواكر سال گذشته از كامپالا ديدار كرد و در آن جا با موسويني در موضوع وحدت سودان كه منادي آن بود، گفت‌وگو كرد، اما رئيس جمهور اوگاندا او را از سرنوشت جان گرانگ برحذر داشت و به وي تاكيد كرد، در صورتي كه ايده وحدت را از سر بدر نكند، به سرنوشت ژنرال گرانگ دچار خواهد شد و سلواكر اين سخنان را تهديدي عليه خود بشمار آورد و از آن پس از سرنوشتي كه در انتظارش بود، نگران به نظر مي‌رسيد، به همين دليل تصميم به تغيير موضع گرفت، بويژه آن كه اين تهديدات با فشارهاي داخلي از سوي برخي از رهبران جنبش مردمي كه از همان ابتدا جدايي طلب بودند، مواجه گرديد و پس از آن بود كه هميشه به دوستان خود توصيه مي‌كرد، اگر كشته شد حق او را بستانند.

اين روايت ادامه مي‌دهد: سلواكر سپس راهي نايروبي و از آنجا واشنگتن شد و پس از آن بود كه اعلام كرد به جدايي شمال از جنوب راي خواهد داد.

بر اساس موافقتنامه صلحي كه در سال 2005 به امضا رسيد به دو طرف سوداني تا سال 2011 فرصت داده شد تا زمينه‌هاي وحدت را فراهم نمايند و مقرر گرديد،‌ پس از آن انتخاباتي در جنوب براي تعيين سرنوشت جنوبي‌ها برگزار خواهد شود و اگر 60 درصد آرا ريخته شده به صندوق‌ها خواهان جدايي باشد، فرصتي شش ماه كه دوره انتقالي بشمار مي‌آيد و ژوئيه سال‌جاري به پايان مي‌رسد، به جنوبي‌ها داده شود تا زمينه تاسيس دولتي مستقل را براي خود بوجود آورند، اين درحالي است كه مقامات خارطوم معتقدند، شش ماه براي بررسي چنين امري كافي به نظر نمي‌رسد و همين موضوع آتش جنگ ميان دو طرف را روشن خواهد كرد، چون شمال و جنوب بر سر 12قضيه اساسي اختلاف نظر دارند و حل اين اختلافات در اين دوره شش ماهه غير ممكن مي‌نمايد.

* اختلاف‌نظر شمال و جنوب درباره مرزها و درآمدهاي نفتي

اين اختلاف نظرها در موضوعاتي چون مرزها نمود پيدا مي‌كند كه بطول 2300 كيلومتر ميان دو طرف كشيده شده و در دو سوي آن ده‌ها ميليون دامدار سوداني قرار دارند كه براي يافتن چراگاه براي دام‌هاي خود در طول سال از اين طرف مرز به آن طرف آن كوچ مي‌كنند، همچنين موضوع آب‌ و استفاده هريك از دو طرف از منابع آبي و بار بدهي‌هاي 40ميليارد دلاري كه بر دوش دولت سودان متحد سنگيني مي‌كند، مطرح است،‌ بويژه آنكه بخشي از اين بدهي‌ها به خاطر اجراي طرح‌هايي در جنوب بر دوش دولت سودان افتاده است، همچنين بايد به قضيه نفت جنوب اشاره كرد كه شمال از نيمي از عايدات آن استفاده مي‌كند و با جدايي جنوب به نظر مي‌رسد، شمال بايد دل از عايدات فروش نفت بكند، همچنين نبايد اين احتمال را از نظر دور داشت كه تاسيس دولت جنوب ممكن است حساسيت‌ها و بحران‌هايي در ميان خود جنوبي‌ها ايجاد كند، بويژه در شهر "ابيي " و در ميان دو قبيله "المسيريه " (عربي) و "دينكا نقوك " يا وضعيت مسلمانان كه 20 درصد جمعيت جنوبي‌ها را تشكيل مي‌دهند و در اين اواخر جنبش مردمي يك شاخه از دانشگاه اسلامي "ام درمان " در جوبا را نيز تعطيل كرد.

* تجزيه جنوب سودان، سرآغاز تجزيه دارفور

اختلافات ميان شمال و جنوب به موارد فوق‌الذكر ختم نمي‌شود، چون هر طرف بي‌شك درگير بحران‌ها و مشكلات داخلي مخصوص به خود نيز خواهد شد و موفقيت جنبش مردمي و تاسيس دولت جنوب و استقلال از سودان ديگر گروه‌ها و قبايل سوداني شمال را تشويق و تحريك خواهد كه راه جنوب را پيش گيرند، اين درحالي است كه بايد به اين نكته هم توجه كرد كه مسئله دارفور نيز همچنان مطرح است.

به عنوان مثال شبح منازعات و اختلافات در جنوب همچنان بر اين منطقه ميان رهبران قبيله "دينكا " سايه افكنده و "جرج اطور " از رهبري ارتش ملي كناره گيري نموده است يا اختلافاتي كه ميان قبيله دينكا و قبايل ديگر مطرح است و بسياري از قبايل جنوب سرفرود آوردن در برابر قدرت‌هايي چون "نوبر " و "شلك " را نمي‌پذيرند.

در خارطوم همچنين از نگراني‌ كشورهاي همجوار از جدايي جنوب سخن مي‌گويند، چون معتقدند جدايي جنوب زمينه را براي جدايي ديگر گروه‌ها و قبايل دو قوميتي و دو مليتي جهت تعيين سرنوشت خود به دست خود فراهم مي‌نمايند، بسان آنچه كه در اتيوپي حاصل شد و قانون اساسي اين كشور حق تعيين سرنوشت هر قبيله و گروه را به آن گروه ‌سپرد و همين موضوع عاملي است كه مي‌تواند احساسات قبايل "اوگادين " و "اورومو " را براي جدايي بسان جنوب تحريك كند.

همان طور كه گفته شد، سودان به تنهايي خود را آماده رويارويي با چالش‌هاي جديد و آينده مي‌كند و تجربه‌هاي گذشته به اين كشور آموخت كه نبايد چشم انتظار كمك و ياري برادران خود از جمله مصر باشد كه بي‌شك از وضعيت حاكم بر سودان بي‌بهره نخواهد ماند.

به هر روي آنچه در حال حاضر در سودان بسيار نگران كننده به نظر مي‌رسد، وضعيت گروه‌ها و احزاب سياسي آن است كه همچنان با يكديگر در اختلاف و بده و بستان بسر مي‌برند و از جمله اختلافات ميان حزب حاكم بر پارلمان با احزاب ديگر پارلمان كه 17حزب و تجمع را دربرمي‌گيرد و با توجه به اين كه استحكام و يكپارچگي جبهه داخلي مهمترين عامل در امكان رويارويي با چالش‌هاي كنوني و آينده است، به همين دليل به نظر مي‌رسد حفظ وحدت اين جبهه بر هر امر ديگري اولويت داشته باشد،‌ ‌اما برخي از سياستمداران سوداني به اين موضوع بي‌توجهند و تصور مي‌كنند، پافشاري ايشان بر يك موضع و عدم توجه به وحدت ملي راه مناسبي براي نجات وطن از بحران‌هاست.


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران