شفاف - در چنین حال و روزی ، خالد یوسف کارگردان مصری خود را به خبرنگار العربیه در ساحل رود نیل رساند و با صدایی گرفته گفت از مقامات دولتی هیچ کسی پاسخگو نیست از همین تریبون از ارتش می خواهم به سمت موزه مصر برود و از به غارت رفتن آن جلوگیری کند / رسانه ها و شخصیت های دولتی مصر که تا قبل از اعتراضات، حتی نام بردن از اخوان المسلمین یا اشاره به فعالیت های آنها را جرم می دانستند و آن را تقبیح می کردند به یکباره به بوق تبلیغاتی اخوان تبدیل شدند که " این راهپیمایی کار آنهاست."
عصر ایران ؛ رضا غبیشاوی - جنبش مردم تونس بر مردم مصر نیز تاثیر گذاشت و این خلاف اظهارات احمد ابوالغیط وزیر خارجه کارکشته مصر بود که در پاسخ به خبرنگاری درباره امکان تکرار حواث تونس در مصر گفته بود: این مقایسه بیهوده است!
اما حوادث روزهای اخیر در مصر نشان داد که این کپی برداری امکان پذیر و "ایمان به امکان تغییر" مهمترین چیزی است که در این کپی برداری ها، منتقل می شود.
امروز مردم مصر ایمان و اعتقاد دارند که می توانند تغییری را که مد نظر دارند اجرا کنند. انتشار و گسترش همین اعتقاد و ایمان است که مردم کشورهای دیگر مانند الجزایر، یمن و اردن را به واکنش وادار و دولت سوریه را از بیم انتقال این تجربه به قطع اینترنت سوق می دهد.
وقتی تک تک مردم قدرتمند می شوند
رسانه یک ابزار قدرت است. ابزار قدرت معمولا در اختیار قدرتمندان است اما با ظهور اینترنت، تک تک مردم از طریق این دنیای مجازی می توانند به رسانه تبدیل شوند تا این ابزار قدرت به راحتی در اختیار آنها قرار گیرد و فرد فرد آنها را قدرتمند سازد.
اینترنت و ایفای نقش مردم در آن ، محور مهم راهپیمایی ها و اعتراضات مردمی در تونس و مصر بوده و هست. البته در این شیوه به دلیل نبود رهبری واحد و متمرکز، امکانات تعامل سنتی دولت با معترضان نیز سلب می شود. از جمله بازداشت رهبران یا معامله و مذاکره با آنها.
اشتیاق رسانه ها برای پوشش خبری
جرقه اولیه انقلاب یک ماهه تونس یعنی خودسوزی یک جوان تحصیلکرده و اعتراضات بعد از آن که منجر به فرار رئیس جمهور زین العابدین بن علی شد، إز سوی اکثر رسانه ها مورد توجه قرار نگرفت و تنها رسانه های محلی غیر رسمی، شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها و شبکه الجزیره به آن پرداختند و زمینه آگاهی و حمایت بسیاری را در خود تونس و خارج از آن فراهم کردند.
در موضوع مصر، رسانه ها نمی خواستند اشتباه خود در تونس را تکرار کنند و از همان ابتدا به اصطلاح شش دانگ وارد ماجرا شدند. این وضعیت، وسیله ای برای محک رسانه های مختلف از سوی مخاطبان است. چه بسیار رسانه هایی که در این مقاطع مخاطبان خود را از دست می دهند و چه رسانه های دیگری که مخاطبانی به دست می آورند.
شبکه العربیه یکی از رسانه های حامی دولت مصر بود و قطعا مدیران آن راضی به سرنگونی حسنی مبارک نبودند اما دراین ماجرا چاره ای نداشتند که یا صحنه درگیری های مصر را به رقیب خود یعنی الجزیره بسپارند و مخاطبان خود را به یکباره از دست بدهند یا اینکه وارد ماجرا شده و به اطلاع رسانی بپردازند.
مهمترین و تاثیر گذارترین ماده اطلاع رسانی نیز فیلم است. فیلم هایی که نشان می دهند مردم علیه مبارک اعتراض می کنند و پلیس آنها را کتک می زند و بدین ترتیب امکان کتمان وقایع ، دروغ گویی یا تحریف واقعیت ها وجود ندارد و همین وضعیت به سود معترضان است.
مصر شبکه های دولتی و شبه دولتی بسیاری دارد. مثلا مجموعه نیل دارای شبکه های مختلف کمدی، درام، سینما، سریال، موسیقی و کلیپ است اما روز جمعه گذشته همه این شبکه ها به یکباره به صورت مستقیم تصاویری از قاهره و درگیری های این شهر را پخش می کردند و مواضع دولت را نیز به صورت زیرنویس منتشر می کردند.
این اقدام از یک سو به سود معترضان بود چرا که بخش های بیشتری از مردم مصر را به سمت اعتراضات خود جلب کنند ولی از سوی دیگر شاید باعث شد بخشی از مردم در خانه های خود بنشینند و تماشای اعتراضات از تلویزیون را به حضور در تجمعات ترجیح دهند و البته با پخش این اعتراضات ، اندکی از خشم مردم فروکش کند.
دولت مصر روز جمعه برای کنترل اعتراضات و منع مردم از حضور در تظاهرات و هماهنگی میان آنها، موبایل پیامک و اینترنت را به صورت کامل قطع کرد. این اقدام در حوادث تونس به هیچ عنوان اتفاق نیفتاد و تنها به فیلتر برخی سایت های خبری و تعامل اجتماعی بسنده شد.
با این حال این اقدامات هم سودی به حال دولت مصر نداشت انگار که دولت مصر می خواست با تمام دنیا بجنگند. تلفن های ثابت و موبایل های ماهواره ای جایگزین موبایل های محلی شد و شبکه های ماهواره ای به صورت نسبی جایگزین اینترنت شدند.
همچنین دفاتر شبکه های الجزیره و العربیه درمناطقی مهم و حساس از شهر قاهره و مشرف به خیابان و فضای باز قرار دارند که خبرنگاران می توانستند به راحتی از دفتر خود، اتفاقات را گزارش کنند.
البته در این زمینه العربیه نسبت به الجزیره، به پوشش بهتر اتفاقات پرداخت. علاوه بر دفتر العربیه، دو خبرنگار دیگر را در مکان های ثابت مستقر کرد تا در تماس هایی با مرکز شبکه، حوادث را بازگو کنند.
این روند تا عصر روز شنبه بیشتر دوام نیاورد و در پی اعلام حمایت و پشتیبانی ملک عبدالله پادشاه عربستان از مبارک شیوه خود را تغییر داد و به جای پوشش تظاهرات یا مردم حاضر در خیابان ها، تنها خیابان های خلوت و مراکز غارت شده را نشان می داد.
شیوه جالب برای حفظ موزه
جمعه گذشته به دلیل ایجاد حالت فقدان دولت و خارج شدن شهر قاهره از کنترل تعدادی از مردم، ساختمان بزرگ و مرتفع حزب حاکم را به آتش کشیدند. در کنار آن، شعبه بزرگ بانک العربی قرار داشت که این شعبه را هم غارتگران آتش زدند و به یغما بردند.
در چنین حال و روزی ، خالد یوسف کارگردان مصری خود را به خبرنگار العربیه در ساحل رود نیل رساند و با صدایی گرفته گفت: "از مقامات دولتی هیچ کسی پاسخگو نیست از همین تریبون از ارتش می خواهم به سمت موزه مصر برود و از به غارت رفتن آن جلوگیری کند."
شبکه العربیه هم چندبار این خواسته را تکرار کرد. نتیجه این شد که بلافاصله شمار زیادی از معترضین به سمت موزه رفتند و با تشکیل زنجیره انسانی خود را برای مقابله با غارتگران احتمالی آماده کردند. ارتش نیز پس از مدت زمان نسبتا طولانی به جمع مردم پیوست.
البته شنبه شب تعدادی از غارتگران وارد موزه شدند و به آثاری از آن صدمه زدند.
شبکه های ماهواره ای پیش از این نیز چنین نقشی را در وضعیت نبود کنترل دولت و بی اعتمادی کامل به رسانه های دولتی ایفا کردند. در ماجرای تونس در شب نخست پس از فرار بن علی، این شبکه های ماهواره ای العربیه و الجزیره بودند که ضمن اعلام مناطقی که شاهد غارت یا ناامنی بودند، ارتش را به آن جا هدایت می کردند. این دو شبکه همچنین شماره تلفن های ویژه و اضطراری ارتش را برای مردم زیرنویس کردند تا آنها بتوانند ناامنی ها، دزدی ها و غارت ها را در نبود کنترل دولتی و امنیتی، گزارش دهند.
تمایل دولت به غارتگری
دولت مصر در راستای مبارزه با معترضان و بدنام کردن آنها دو شیوه را در پیش گرفت که هیچ کدام به نتیجه نرسیدند. اول سعی کرد نقش حزب اخوان المسلمین را در سازماندهی اعتراضات پررنگ کند و جوانان حاضر در راهپیمایی ها را فریب خورده و آلت دست اخوان المسلمین نشان دهد تا با استفاده از بدنامی این حزب در جوامع اروپایی و غربی و ترس دیگر کشورهای منطقه از قدرت گرفتن آن، زمینه برای سرکوب اعتراضات فراهم شود.
رسانه ها و شخصیت های دولتی مصر که تا قبل از اعتراضات، حتی نام بردن از اخوان المسلمین یا اشاره به فعالیت های آنها را جرم می دانستند و آن را تقبیح می کردند به یکباره به بوق تبلیغاتی اخوان تبدیل شدند که " این راهپیمایی کار آنهاست."
این شیوه اما با واکنش هوشمندانه سران اخوان روبه رو شد. آنها با بیانیه ها و مصاحبه های متعدد تاکید کردند با وجود حمایت از راهپیمایی های اعتراض آمیز، حاضران در آن نه تنها عضو اخوان بلکه هواداران این حزب هم نیستند. آنها جوانان و مردمی فارغ از عضویت و تعلق به تشکلات سیاسی اند که به صورت خودجوش بر سر مبارک و استبداد او فریاد " آزادی و عدالت اجتماعی" را سر می دهند.
در شیوه دوم، دولت مصر به شدت خواهان آن بود که در تظاهرات معترضین، به اموال عمومی و خصوصی آسیب زده شود تا هم زمینه نارضایتی تعدادی از مردم از اعتراضات فراهم شود و هم به نام مقابله با آسیب زنندگان به امنیت و اموال مردم، سرکوب خشن تری را علیه مردم معترض تجربه کند.
این شیوه نیز با آگاهی و هشدار معترضین ناکام ماند تا جایی که شرکت کنندگان در اعتراضات، خود کمیته هایی مردمی را برای ایجاد امنیت ایجاد کنند و نیروهایی از پلیس را در حین غارت و دزدی و آسیب زدن به اموال مردم دستگیر و تحویل ارتش دهند.
پلیس مصر برای وادار کردن مردم به خشونت و خرابکاری از حربه دیگری هم استفاده کرد. در این شیوه سعی کرد برای مقابله با معترضین به شدت از شیوه های خشن و از جمله شلیک پرحجم گلوله های گاز اشک آور بهره ببرد تا هنگامی که مردم برای حمایت از خود در برابر گاز اشک آور ، آتش روشن می کنند یا از فرط خشم از برخورد شدید نیروهای پلیس، به تخریب مراکز این نیرو بپردازند و دولت هم آن را نشانه "خشونت معترضین" اعلام کند.
با همه این ها ، موج اعتراضات مصر همچنان ادامه دارد و تغییرات ظاهری مانند برکناری دولت یا استعفای جمال مبارک از حزب حاکم ، مردم را راضی و خانه نشین نکرده است.