خبرگزاري فارس: نويسنده و فعال سياسي ضدصهيونيسم در مقاله خود با اشاره به سقوط قريب‌الوقوع رئيس‌جمهور مصر، باج‌گذار و بنده آمريكا در خاورميانه، به نقش بر آب شدن سياست‌ها و راهبردهاي آمريكا، كه در اصل پيش‌برنده اهداف رژيم صهيونيستي است، مي‌پردازد.
به گزارش فارس به نقل از پايگاه تحليلي – خبري "ردرس "، "گيلاد آتزمن " نويسنده و فعال سياسي ضدصهيونيسم در مقاله خود با اشاره به سقوط قريب‌الوقوع رئيس‌جمهور مصر، باج‌گذار و بنده آمريكا در خاورميانه شرقي، به نقش بر آب شدن سياست‌ها و راهبردهاي آمريكا، كه در اصل پيش‌برنده اهداف رژيم صهيونيستي است، مي‌پردازد.
آتزمن در اين رابطه استدلال كرده است كه تنها راه پيش روي آمريكا اين است كه با در نظر گرفتن منافع ملي خود، و نه اسرائيل، خود را از لابي اسرائيل جدا كند.
"استفان كينزر " نويسنده و روزنامه‌نگار آمريكايي در جديدترين مقاله خود كه در "نيوزويك "، هفته‌نامه خبري آمريكايي، به چاپ رسيد، در جواب به اين سؤال كه "در بحبوحه تظاهرات و ناآرامي‌هاي خاورميانه، آمريكا براي روي كارآمدن چه كسي سرمايه‌گذاري مي‌كند "، با اشاره به رژيم فرعوني "حسني مبارك " رئيس‌جمهوري مصر، "محمود عباس " و مقامات فلسطيني او، حكومت سلطنتي عربستان سعودي، و سياستمداران افراط‌‌گراي روبه رشد در اسرائيل، اينطور پاسخ داده است: همان دوستاني كه آمريكا دهه‌ها است كه روي آنها سرمايه‌گذاري كرده است.
* قدرت رو به رشد ايران در خاورميانه
كينزر در ادامه مقاله خود اينطور نتيجه‌گيري كرده است كه با وجود فروپاشي نظام تحميلي آمريكا در منطقه، جاي تعجبي ندارد كه قدرت ايران در خاورميانه رو به رشد باشد.
وي در مقاله خود، موضع آمريكا را اينگونه توصيف مي‌كند كه آمريكا، رئيس‌جمهور مصر را بر مسند قدرت حفظ مي‌كند و سال گذشته به دليل حمايت مبارك از سياست‌هاي مدافعانه آمريكا از اسرائيل و كمك او به حفظ پايگاه‌هاي اسرائيل در غزه، به رژيم مبارك كمكي معادل 1.5 ميليارد دلار مي‌كند.
كينزر با اشاره به حمايت آمريكا از "محمود عباس " مي‌نويسد: دليل حمايت آمريكا از رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين اين است كه محمود عباس خواهان مصالحه و سازش با اسرائيل است و بنابراين، مي‌تواند شريك مناسب و ايده‌آلي براي مذاكره به حساب آيد.
حمايت آمريكا از مبارك و محمود عباس ادامه دارد حتي با اينكه قدرتي كه آنها در دست دارند، مشروعيت و وجه قانوني ندارد.
مبارك با بي‌پروايي خود، انتخابات را سازماندهي مي‌كند و محمود عباس، كه تاريخ اعتبار حكومت وي در سال 2009 ميلادي به پايان رسيده است، نيز بدون تصويب و نظر پارلمان فلسطين، دستورات حكومتي خود را اجرا مي‌كند.
* سياست و راهبرد آمريكا در خدمت رژيم صهيونيستي
با توجه به اظهارنظرات كينزر، پاسخ به سؤالات زير بدون شك ضروري است؛
- علت حمايت آمريكا از رژيم‌هايي كه دستورات، ايدئولوژي و روش‌هاي حكومتي رهبران آنها كاملا و علنا با نظام ارزشي و معياري ادعا شده آمريكا ناهماهنگ است، چيست؟
- اگر آمريكا نگران ترويج اسلام است، پس چرا حكومت "صدام حسين " كه نوعي رژيم سكولار و غيرمذهبي بود، را ريشه‌كن مي‌كند؟
- اگر آمريكا، همان‌طور كه ادعا مي‌كند، علاقه‌مند به ترويج دولت‌هاي عربي سكولار و غيرافراطي است، چرا همواره در پي درگيري با "بشار اسد "، رهبر يكي ديگر از پايگاه‌هاي سكولار، است؟
- اگر آمريكا واقعا حامي و پشتيبان دموكراسي است، چرا از عربستان سعودي، "حسني مبارك " و "محمودعباس " حمايت مي‌كند؟
- چرا آمريكا خواستار دوستي با حماس نيست كه بر اساس اصول حكومت ملي بر مسند قدرت است؟
همه اين‌ها، آشفتگي در راهبرد آمريكا و پيوستگي علني سياست خارجي آمريكا را به منافع رژيم صهيونيستي نشان مي‌دهد.
* آمريكا منافع مردم خود را قرباني اهداف اسرائيل مي‌كند
دهه‌ها است كه سياست خارجي آمريكا از سوي نيروهاي رژيم صهيونيستي و با توجه به منافع اين رژيم، در دولت آمريكا تعيين مي‌شود. دهه‌ها ست كه آمريكا منابع و ذخاير خود را در راستاي نابودي دشمنان رژيم يهود به كار مي‌گيرد.
آمريكا حتي، در راستاي تحقق بخشيدن به منافع رژيم صهيونيستي، نظاميان جوان خود را سپر جنگ‌هاي اين رژيم، از جمله جنگ دوم عراق، مي‌كند.
به اين ترتيب كاملا مشخص است كه تصميم‌گيرندگان آمريكايي منافع مردم خود را در راستاي تحقق منافع رژيم صهيونيستي، قرباني مي‌كنند.
* انتقاد اسرائيل از پيشنهاد قطع كمك‌هاي مالي آمريكا به اين رژيم
در روزهاي گذشته، در تاريخ 28 ژانويه سال جاري ميلادي و زمانيكه "راند پائول "، سناتور جمهوري‌خواه و نماينده تي‌پارتي آمريكا، به منظور كاهش كسري بودجه آمريكا پيشنهاد قطع كمك‌هاي مالي آمريكا به اين رژيم را مطرح كرد، و رژيم صهيونيستي به شدت او را مورد انتقاد قرار دادند.
حتي گروه "جي استريت " كه از لابي‌هاي يهودي مدعي صلح‌جويي و حامي اسرائيل در آمريكاست، نيز به شدت پائول را به خاطر چنين پيشنهادي مورد انتقاد قرار داد.
در بيانيه‌اي كه گروه "جي استريت " در اين رابطه صادر كرد، اينطور نوشته شده است: پيشنهاد سناتور پائول، اجماع اتفاق‌نظر قديمي دو حزبي در زمينه حمايت آمريكا از اسرائيل را زير سؤال مي‌برد. هرگونه تحليل در حمايت آمريكا از اسرائيل، باعث نگراني دوستان و حاميان اسرائيل مي‌شود و ما از رهبران حزب سناتور پائول مي‌خواهيم كه اظهارنظرات اين سناتور جمهوري‌خواه را تكذيب كنند و تضمين دهند كه با با چنين اظهارنظر نامعتبر و غيرمسئولانه‌اي، تهديدي براي حاكميت آمريكا در سراسر جهان به وجود نخواهد آمد.
*ميان منافع آمريكا و منافع خارجي لابي يهودي، تضاد و مغايرتي واضح وجود دارد
"ديويد هريس "، مدير اجرايي و رئيس شوراي دموكراتيك ملي يهود، در اين‌باره گفت: پيشنهاد مطرح شده از سوي سناتور پائول، اشتباهي كوته‌بينانه بوده است. چنين اظهارنظري از طرف سناتور پائول، نشان‌‌دهنده فاصله‌گيري فزاينده حزب جمهوري‌خواه از ارزش‌ها و معيارهاي اكثريت آمريكايي‌هاي جامعه يهود است.
اين در حاليست كه پيشنهاد سناتور پائول، تاكيدي است بر اين اصل كه ميان منافع آمريكا و منافع خارجي لابي يهودي، تضاد و مغايرتي واضح و روشن وجود دارد.
* آمريكا بايد موضع مقابله‌اي خود در قبال ايران را تغيير دهد
كينزر در مقاله خود به طور دقيق عنوان كرده است كه آمريكا نيازمند راهبردهاي جديد و شركاي جديد است و همكاري آمريكا با تركيه، كه نزديك‌ترين هم‌پيمان آمريكا در خاورميانه است، مي‌تواند شروع خوبي باشد.
كينزر در ادامه مقاله خود مي‌نويسد: آمريكا بايد در مرحله دوم راهبرد و سياستي كه در قبال ايران پيش گرفته است، را تغيير دهد و از موضع تقابل كنار بكشد و به دنبال راهي براي مصالحه و سازش باشد.
اما آنچه واضح است، اين است كه بدون شك آمريكا توانايي گنجاندن اين پيشنهادات منطقي كينزر در سياست خارجي خود را ندارد، مگر اينكه در ابتدا خود را از چنگ لابي يهود نجات دهد.
كينزر در ادامه مي‌گويد: ثابت شده است كه براي سياستمداران آزمند و حريص آمريكا آسان نيست كه آزادانه خود را از چنگ لابي يهود نجات دهند و در صورتيكه سياستمداران آمريكايي جرأت قطع رابطه با اسرائيل را پيدا كنند، لابي‌هاي يهودي در آمريكا راهبردي شبيه آنچه در قبال سناتور پائول اتخاذ كردند، را در پيش خواهند گرفت.
* آشفتگي سياست خارجي آمريكا، علت بحران و كسري بودجه اين كشور است
كينزر در پايان مي‌نويسد: به‌هرحال، به‌دنبال بحران مالي حاكم در آمريكا من قانع شده‌ام كه روز به روز بيشتر مردم آمريكا به علت ريشه‌اي اين بحران كه ريشه در آشفتگي سياست خارجي آمريكا دارد، پي خواهند برد و شايد با آگاهي مردم از علت بحران مالي حاكم در اين كشور، بتوان به آزادي آمريكا از دست چنگال‌هاي رژيم صهيونيستي اميدوار بود.
