بررسی استراتژیک - پرس تی وی/ بسیاری از حامیان مقاومت در سراسر منطقه خاورمیانه معتقد بودند، وقتی سخن از منازعه اعراب و اسرائیل به میان میآید، مصر به عنوان یک کشور عربی، از اذهان به دور است.این درحالی است که رویدادهای اخیر در مصر، اهمیت این کشور کهن و باستانی را در معادلات منطقهای و جهانی نمایان کرد.
قیامهایی که به تازگی در مصر به وقوع پیوسته و توجه جهان را به اوضاع این کشور جلب کرده است، بر این احتمال میافزاید که نقش مصر در منازعه اعراب و اسرائیل شاید به زودی دستخوش دگرگونی شود. شبکههای تلویزیونی ماهوارهای و رسانههای منطقهای و فرا منطقهای، به ویژه شبکههای تلویزیونی غربی، حوادث مصر را لحظه به لحظه تحت پوشش رسانهای خود قرار میدهند، چرا که برخلاف انقلاب تونس، تحولات مصر نقشه ژئوپولتیکی خاورمیانه را تغییر خواهد داد. آنچه مصر را از دیگر کشورهای جهان عرب متمایز میکند، این واقعیت است که مصر بزرگترین کشور جهان عرب محسوب میشود که با اسرائیل پیوند و رابطهای نزدیک برقرار کرده است؛ این همان نکتهای است که باید از آن به عنوان برزخ امریکا یاد کرد. ادامه…
دولت امریکا برخلاف همیشه به صراحت اذعان نمیکند که از همپیمان دیرینه خود یعنی حسنی مبارک، حمایت میکند یا از معترضان.
در شرایط فعلی، دولت امریکا نمیتواند آشکارا از حسنی مبارک حمایت کند، چون در آن صورت به حمایت از کسی متهم خواهد شد که تظاهرکنندگان را سرکوب و حقوق اولیه و اساسی آنها را پایمال میکند (شایان توجه است که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه امریکا، از رئیس جمهوری مصر خواسته است خطوط ارتباطی این کشور از جمله تلفن و اینترنت را آزاد کند.)
از سوی دیگر، امریکا نمیتواند به حمایت از معترضان بپردازد، چرا که این امر به از دست دادن مهمترین همپیمان آن در ارتباط با اسرائیل و نیز مهمترین متحد واشنگتن برای تشکیل جبههای منطقهای علیه ایران منجر خواهد شد.
عواملی در این میان دخیل هستند که شاید اوباما را بر آن میدارد، بیشتر از حسنی مبارک حمایت کند. نخستین و مهمترین عامل مقامات رژیم اسرائیل هستند که حمایت خود را از مبارک اعلام کردهاند و این امر به طور حتم در قالب درخواست نمایندگان حامی اسرائیل کنگره امریکا مبنی بر حمایت اوباما از رژیم مبارک مطرح خواهد شد.
عامل دوم ایران است که مقامات آن مواضع خود را درباره اوضاع مصر مطرحو حمایت صریح و قاطع خود را از معترضان مصری اعلام کردهاند.
بنابراین از دیدگاه امریکا، سقوط دولت حسنی مبارک به منزله پیروزی مجدد جناح مقاومت خواهد بود که از جانب ایران و سوریه رهبری میشوند. در حقیقت این پیروزی به مثابه شکست بعدی امریکا پس از سقوط کابینه سعد حریری به شمار میآید که جبهه مقاومت در قالب جنبش ۸ مارس توانست با استفاده از ابزار قانونی، دولت حریری را منحل کند.
همزمان، تاکید مبارک بر استفاده از زور برای مقابله با معترضان با توجه به افزایش شمار تظاهرکنندگان، فشار بیشتری را بر اوباما وارد میکند تا مواضع خود را در حمایت از مبارک اعلام کند.
از این رو، احتمالا امریکا از چیزی حمایت میکند که از آن به عنوان انتقال آرام و صلحآمیز قدرت نام برده میشود؛ انتقال قدرت به فردی که ضمن حفظ و پاسدرای از منافع امریکا، پیوندهای مصر و اسرائیل را حفظ کرده و افزون بر آن سیاستی مشابه دولت فعلی مصر را در قبال نوار غزه درپیش گیرد.
احتمالا این هدف در پس دیدار فرستاده ویژه امریکا از مصر و نیز در پس اقدام اخیر حسنی مبارک مبنی بر مامور کردن معاون اول تازه منصوب خود برای گفتوگو با جناحهای مخالف، نهفته است.
به همین علت، برای معترضان تشخیص سناریوهای سیاسی و ادامه روند اعتراضات بدون توجه به این که آیا برخی از مطالبات اقتصادی آنها محقق خواهد شد یا خیر، مسالهای بسیار حیاتی و مهم است.