بررسی استراتژیک -
American Enterprise Institute / مصریهای کمی هستند که از سقوط حسنی مبارک اندوهگین میشوند. سه دهه حضور او در قدرت بر همگان سخت گذشت. مبارک نه تنها در تامین اقتصادی مردمان خود ناکام بود بلکه به سخنان آنها حتی گوش هم نداد. من در نشست حزب دموکرات ملی به رهبری حسنی مبارک در سال ۲۰۰۶ میلادی شرکت کردم و به چشم دیدم که نزدیکان به مبارک میکروفن اعضایی را که منتقد اوضاع اقتصادی و معترف به بیکاری و نابسامانی مالی هموطنان بودند را قطع کردند.
مبارک حتی انتقاد دوستان هم حزبی خود را هم به مخالفت تعبیر کرد. درست است که در جهان عرب فاصله میان طبقه مرفه و نیازمند بسیار اندک است اما رشد جمعیتی در مصر این حقیقت تلخ را زودتر و البته بیشتر نمایان میکند. ۸۰ میلیون نفر در حاشیه رود نیل تجمع کرده اند و در این فضای اندک نمیتوان ثروت طبقه مرفه را از تیررس نگاه نیازمندان دور نگاه داشت. مصریها به چشم هلیکوپترهای خصوصی را میبینند که از بالای سر آنها پرواز میکنند. مرسدس بنزهایی را میبینند که از مقابل آنها رژه میروند.حتی ارتش هم از رفتن حسنی مبارک ناراحت نمیشود چرا که وی خلاف میل ژنرالها فرزندش را به عنوان جانشین خود نشانه کرده بود.ادامه…
مبارک برای ایالات متحده هم متحد خوبی نبود. در سال ۲۰۰۹ میلادی، تعداد آرای همخوان مصر با ایالات متحده در سازمان ملل کمتر از آرای برمه،کوبا، سومالی و حتی ویتنام بود. مبارک در برابر آزادی کویت در سال ۱۹۹۱ مقاومت کرد. وی دولت جدید عراق را هم در سال ۲۰۰۳ میلادی به بهای اندکی فروخت. مخالفت حسنی مبارک با ایران هم خوش رقصی برای آمریکا نبود بلکه در ذات وی نهفته بود. تنها ارزش مصر برای ایالات متحده دوستی مبارک با اسرائیلیها بود. هنوز پیروزی اخوان المسلیمن در این هیاهو هم قطعی نیست. مصریها از تندرویهای اسلامی در دهه نود خاطره بسیار بدی دارند. کاخ سفید دلیلی برای گریستن برای وداع مبارک از قدرت ندارد. اما نگرانیها بسیار به جا هستند.
بهترین سناریو برای مصر آن است که دولتی موقت و انتقالی تا انتخابات ماه سپتامبر زمام امور را در دست بگیرد. بدترین سناریو برای ایالات متحده هم روی کار آمدن اخوان المسلمین است که بیشترین میزان مخالفتها با ایالات متحده را در پرونده خود دارد. در ۱۹۹۲ معاون وزیر امور خارجه وقت هنگام لغو شدن انتخابات الجزایر نسبت به سقوط کشور به دامان هیاهو و آشوب هشدار داده بود. وی در همان زمان هم به امریکاییها هشدار داد که نمیتوانید مادام العمر از یک رهبر حمایت کنید. ترس آمریکا از اخوان المسلمین هیچ امر تازه ای نیست. حقیقت این است که در حالی که بسیاری از تحلیلگران از دوربین مناقشه میان فلسطین و اسرائیل به تمامی تحولات در خاورمیانه نگاه میکنند، آمریکاییها در سال ۱۹۴۶ نسبت به تولد اخوان المسلیمن هشدار داده بودند. این تاریخ یعنی دو سال پیش از به وجود آمدن اسرائیل. در همان زمان هم امریکاییها هشدار دادند که گروهی در حال شکل گیری است که میتواند امنیت و منافع آمریکا را تحت شعاع قرار دهد. در همان زمان هم تحلیلگران هشدار دادند که اخوان المسلیمن گروهی است که فقر و نابرابری در مصر را به رخ میکشد.
مصریها از چندی پیش و با رونق گرفتن بازار توریسم در کشور متوجه سبک شدن کیفهای پول خود شدند. اخوان المسلیمن در این سالها همواره از احتمال خیزش مردم مصر علیه اسرائیل سخن گفته بود و این در حالی بود که بسیاری از مردم علاقهای به حضور در ناآرامی دیگر نداشتند. بسیاری از تحلیلگران انقلاب امروز مصر را به انقلاب اسلامی ایران علیه شاه در سال ۱۹۷۹ میلادی شبیه میدانند. یک شباهت در این میان بیش از همه به چشم میخورد: اگر مبارک فرار را بر قرار ترجیح دهد، پایان یک آغاز خواهد بود و نه آغاز یک پایان.
میان بازگشت امام خمینی به ایران تا گروگانگیری سفارت ایالات متحده قریب به نه ماه فاصله بود. درست همان گونه که ایرانیها خواهان بلوکه اموال شاه شدند، اخوان المسلمین هم میتواند دست به همین حرکت بزند. نهادهای غربی میزان ثروت مبارک را بیش از ۲۵ میلیارد دلار تخمین میزنند. اگر آمریکا میخواهد اشتباهی را که در قبال جریان انقلاب ایران در ۱۹۷۰ انجام داد در مصر و با اخوان المسلمین تکرار نکند باید یک گام جلوتر از این جریان سیاسی حرکت کند. آمریکا نباید تنها ناظر جریانها در مصر باشد. باید امنیت و سلامت انتخابات ماه سپتامبر را تامین کند.