اسلام تایمز - تحولات جهان اسلام و خاورمیانه نشان دهنده این است که سعی غربی ها برای جهانی سازی روشها و الگوهای موردنظر خود برای جنبش های اجتماعی، چندان همراه با موفقیت نبوده است،
- یکی ازموضوعات بسیارمهم اجتماعی، جنبش های اجتماعی هستند که موردتوجه محققان حوزه های گوناگون اجتماعی از قبیل تاریخ، جامعه شناسی سیاسی، روان شناسی، ژئوپلتیک و.... هستند.
- جنبش های اجتماعی به مثابه تلاش یا کنش جمعی آگاهانه برای ایجاد تغییرات مطلوب یا جلوگیری ازتغییرات نامطلوب اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی به طورعمده سپهر عمومی را درعرصه فعالیت خود قرارمی دهند و تقریباً درتمام جوامع معاصر، از ویژگی های حیات اجتماعی و سیاسی محسوب می-شوند.
- جنبش های اجتماعی ممکن است به اشکال مختلف بروز پیداکنند ، مانند اصلاح طلبی، نافرمانی مدنی، شورش، نهضت و یا انقلاب
- رویدادهای اخیرکشورهای شمال آفریقا ، پدیده ای بسیارمهم درعرصه های اجتماعی و سیاسی درسطوح منطقه ای وجهانی است که نیازمند تحلیل و تفسیرمی باشد.
- منابع موجود پیرامون نظریه های محققین جنبش های اجتماعی که در مراکز علمی و دانشگاهی مطرح بوده و به عنوان متون درسی ارائه می شوند ، بیشترمنابع غربی بوده ودرآنها سیرتحول جنبش های اجتماعی درجوامع غربی و یا ازنگاه غربی تحلیل می شود.
- ازدید این منابع جنبش ها را می توان به دو دسته متعارف یا کلاسیـــک و مدرن تقسیم کرد که ویژگی های آنها ازاین قرارند:
1- جنبش های جدید کلان نگرنیستند و برای همه امور نسخه نمی پیچند و به حوزه های محدودی ازحیات اجتماعی توجه می کنند. درحالی که جنبش های کلاسیک درپی انقلاب کامل درهمه ابعاد زندگی بوده اند.
2- درجنبش های جدید هویت یابی و جنبه های شخصی زندگی مهم است ،درحالی که در جنبش های کلاسیک منافع قشرهای اجتماعی موافق ومخالف مطرح است.
3- سازمان هادرجنبش های جدید اغلب غیرمتمرکز ، پراکنده و کوچک هستند وعضوشدن و خارج شدن ازآنها به راحتی صورت می گیرد امادرجنبش های کلاسیک سازماندهی متمرکز و سخت است و هرکس به راحتی نمی تواند عضوشود.
4- روش مبارزاتی جنبش های جدید بیشتر سمبلیک است و کمتربه شیوه های خشونت آمیز منجرمی شود و مرحله آخرآن نافرمانی مدنی است امادرجنبش های کلاسیک این روشها تا مبارزه مسلحانه پیش می رود.
5- شیوه ارتباطی درجنبش های جدید، استفاده از رسانه ها است ، درحالی که جنبش های کلاسیک مبتنی بر ارتباطات پنهانی درون سازمانی بوده¬اند.
- درمجموع کشورهای غربی توانسته اند، جنبش های اجتماعی خود را از مطالبه تحولات اجتماعی کلان وانقلاب های اجتماعی وسیاسی دورکرده و توجه آنها را به حوزه های کوچکتری مانند امورزنان ، محیط زیست و...محدودنمایند. همچنین توانسته اند از آنها ایدئولوژی زدایی کنند وآنها را درمسیر قراردهند که درپی کسب قدرت سیاسی نباشند و بیشتر به ابعاد فردی زندگی انسانها بپردازند.
بدین ترتیب این کشورها به نوعی ثبات نسبی سیاسی پیداکرده اند و احتمال تغییرات سیاسی و اجتماعی بزرگ درآنها کاهش یافته است.
- غربی ها تلاش کرده اند که این وضعیت را دردیگر مناطق جهان نیزگسترش دهند و ازاین طریق ثبات حکومتهای متحد خود را تامین کرده و خطرانقلاب های مردمی راازآنها دور نمایند،
اما تحولات جهان اسلام و خاورمیانه نشان دهنده این است که سعی غربی ها برای جهانی سازی روشها و الگوهای موردنظر خود برای جنبش های اجتماعی، چندان همراه با موفقیت نبوده است، انقلاب اسلامی ایران با ارائه یک الگوی تازه ازانقلاب، آغازگری ر اهی بود که اکنون به جنبش های مردمی درمنطقه شده است.
- نظریات محققین غربی نیز برای تحلیل این جنبش ها ، کارایی و قابلیت نداردونمی توان آنها را در دسته-بندی ها وتقسیمات این صاحب نظــران جای داد.
- جنبش های مردم تونس و مصر که تا زمان نگارش این سطور می توان آنها را «نهضت» به حساب آورد و ممکن است در ادامه تبدیل به انقلاب شوند، دارای ویژگی هایی هستند که هم درجنبش های کلاسیک وجود دارد و هم درجنبش های جدید دیده می شوند.
ویژگی های جنبش های کلاسیــــک درنهضت های مردمی تونس و مصـــر :
1- کلان نگـــری وتوجه به امور عمومی جامعه ازجمله سیاست ، اقتصاد و....
2- تلاش برای سرنگونی حکومت موجود دستیابی به قدرت سیاسی
3- حضور احزاب وگروههای سیاسی درنهضـــت
4- توجه به منافع اقشار پایین جامعه
ویژگی های جنبش های جدید در نهضت های مردمی تونس و مصــر :
1- عدم تمرکز سازمانی و هدایت و رهبری دریک فرد یا گروه خاص
2- حضور و فعالیت گروههای متعدد کوچک و بزرگ
3- استفاده از شیوه های غیرخشونت آمیز مانند تظاهرات و اعتصاب
4- استفاده از رسانه های جدید برای برقراری ارتباط
- خیـزش مردم تونس ومصر وحرکتهای مردمی در دیگرکشورهای منطقه نشان داد که عصرانقلاب ها پایان رسیده ، دوران حاکمیت دولت های استبدادی وابسته به غرب است. آمریکا سالها شعار آزادی خواهــی و دمکراسی طلبی سرداده و هنوزخود را مدافع حقوق بشر درجهان معرفی می کند، امادرهمانحال برای حفظ منافع نامشروع خود ، از بدترین نقض کنندگان حقوق بشر واستبدادی ترین حکومت ها حمایت کرده است و به آنها کمک مالی مستقیم نموده و انواع سلاحها را عرضه کرده است این جنبش ها می توانند حضورونفوذ آمریکادرخاورمیانه اسلامی را کم کرده و یا ازمیان بردارند، به شرطی که مراحل پایانی نهضت را با موفقیت بگذرانندومردم منطقه دیگردولتهای وابسته موجود را تغییر دهند.