خبر آنلاین - تحرکات خروشان و انقلابی مردم مصر و نتایج حاصل از تحقق مطالبات جنبش فعلی مردم این کشور، بیشک تأثیر گسترده و بسزایی در جهان اسلام و بهویژه در منطقه خاورمیانه برجای خواهد گذاشت.
تحرکات خروشان و انقلابی مردم مصر و نتایج حاصل از تحقق مطالبات جنبش فعلی مردم این کشور، بیشک تأثیر گسترده و بسزایی در جهان اسلام و بهویژه در منطقه خاورمیانه برجای خواهد گذاشت. شاید بتوان گفت نخستین نتیجه روی کار آمدن یک حکومت مردمی در مصر، بههم خوردن توازنات، ائتلافها و صفبندیهای موجود در خاورمیانه است که کشورها را به میانهرو (طرفدار آمریکا و طالب همزیستی با اسرائیل) و انقلابی (مخالف سلطه و هژمونی آمریکا و متخاصم با اسرائیل) تقسیم کرده است. بیشک مصر در دوران حاکمیت مبارک، سردمدار کشورهای همپیمان آمریکا و اسرائیل محسوب میشود.
اردن دومین کشور عربی که بعد از مصر، با رژیم صهیونیستی معاهده صلح امضا کرده است، در همین صفبندی قرار میگیرد. شمار دیگری از کشورهای عربی واقع در حوزه جنوبی خلیجفارس و شمال آفریقا در همین ردهبندی قرار میگیرند. در این میان تردیدی وجود ندارد که سقوط حاکمیت مبارک، تأثیر شگرف و بنیادینی در معادله موجود ایجاد کرده و حتی کفه را به نفع نیروهای متخاصم با اسرائیل، سنگین خواهد کرد. بهویژه اینکه باید درنظر گرفت کشورهای سازشکار عرب، از رویکردهای ذلتبار و تسلیمطلبانه رژیم قاهره الگوبرداری کرده و حکومت مبارک، بهمنزله گرانیکا و کانون سازش و تسلیم در خاورمیانه محسوب میشود. بنابراین میتوان حدس زد زوال رژیم قاهره، ضربه دردناک و جبرانناپذیر به پیکره این رژیمها وارد ساخته و آنها را دستخوش تلاطمات اجتماعی و سیاسی نموده و آیندهای مبهم و نامعلوم برای سران مادامالعمر این رژیمها رقم خواهد زد. قطعاً رژیم صهیونیستی و هیأت حاکمه آمریکا، آسیبهای جدی و غیرقابل پیشبینیای را متحمل خواهند شد که بهطور جداگانهای باید به آنها اشاره کرد.
اما تا آنجایی که به تحولات کنونی لبنان مربوط میشود، باید گفت فعلوانفعالات فعلی در مصر، گروه 14 مارس را از حمایتهای بیدریغ یکی از متحدین سرسخت خود محروم ساخت و این نکته پراهمیتی است که ولید جنبلاط یکی از رهبران دروزیهای لبنان، به صراحت به آن اشاره کرد.
جنبلاط بااشاره به لزوم یادگیری سعدحریری از جغرافیای سیاسی، به وی گوشزد کرد 14 مارس (که رهبری آن با حریری است) یکی از مهمترین حامیان منطقهای خود را از دست داده است و باید با اذعان به این واقعیت، سیاستهای خود را در لبنان تنظیم کند.
با این حال نکته مهم اینکه رژیم قاهره، جزو مدافعان و حامیان یک بخش از مسیحیان تندرو و افراطی لبنان بهنام «نیروهای لبنانی» به سرکردگی سمیر جعجع بوده است.
گفته میشود نیروهای وابسته به این گروه تندرو و مسیحی، بهوسیله نیروهای امنیتی مصر، تعلیم نظامی دیده و آموزشهای مربوط به جنگهای چریکی را با گذراندن دورههای ویژه در خاک مصر فراگرفتند. جعجع نیز بهطور مرتب با سران رژیم مبارک دیدار رده و در چند نوبت، با سفر به قاهره با حسنی مبارک گفتوگو کرده است. همین گروه تندرو مسیحی مارونی لبنانی، با صدور بیانیهای شدیداللحن، اعلام همبستگی گروههای لبنانی با مبارزات مردم مصر را محکوم کرده و علیه سخنان روشنگر سیدحسن نصرالله در مراسم همبستگی، موضعگیری نمود. این امر هم شدت وابستگی گروه تحت رهبری جعجع به مصر را نشان میدهد و هم دلهره و دغدغه فراوان آن را در قبال تحقق آرمانهای آزادیخواهانه مردم مصر مینمایاند.
در چارچوب چنین شرایطی است که میقاتی، نامزد تصدی نخستوزیری، اقدامات خود را برای تشکیل دولت جدید تسریع بخشیده و وقعی به خواستههای گروه 14 مارس که از شکلگیری انحصاری دولت بهوسیله گروه 14 مارس به شدت احساس ناامنی میکند، نمیگذارد. البته میقاتی، با گروههای شکلدهنده 14 مارس گفتوگو کرده و نظر آنان را جویا شده است اما این گروه که هنوز دچار سرگیجه ناشی از سقوط ناگهانی دولت حریری میباشد، خواهان کسب امتیاز بیشتری به لحاظ اختصاص وزارتخانههای افزونتر است، خواستهای که هیچیک از طرفهای 8 مارس مایل به تحقق آن نبوده و نیست. جریانات مصر، انگیزه قویتری به گروه 8مارس بخشیده که مطالبات 14 مارس را بهکلی نادیده بگیرد. بهویژه اینکه سعودیها نیز که دچار شگفتزدگی فراوان از تحولات مصر هستند، تا حدودی مهار سیاست خود را در لبنان از دست دادهاند. اکنون فضای لبنان، آمادگی کاملی در جهت استقرار دولت ملی مخالف با دادگاه بینالمللی و موافق با مقاومت ضداسرائیلی را داراست. در این راستا توفیق مردم مصر در مبارزات خود، گروه 14 مارس را عملاً زمینگیر خواهد کرد. در همینجاست که باید خطر متوسلشدن گروه افراطی جعجع به رژیم صهیونیستی برای برقراری معادله قوا را نمایان ساخت.