روزنامه لبناني'السفير' درمقاله اي تحت عنوان ' ايران شايسته پیمان است' به قلم نويسنده اي از مصر نوشت: ايران برغم خواست برخي ها، الگو و اسوه جديدي را براي كشورهاي ديگر منطقه ارائه داده است و به كشوري تبديل شده كه شايسته بيعت است.
به گزارش ايرنا از بيروت، روزنامه السفير روز چهارشنبه در مقاله اي به قلم'نزيهه صالح' با تشريح ارتباط بين انقلاب اسلامي در ايران و انقلاب اخير ملت مصر نوشت: آنچه از واقعيت امر ديده مي شود آن است كه ثمره شيرين جمهوري اسلامي ايران بعد از آن كه اين كشور در نظام شاهنشاهي ساليان سال در ظلم، جور و فساد غرق شده بود به بار نشسته است.
اين نويسنده با اشاره به سرنگوني شاه ايران نوشت: تاج شاهنشاهي به زوال رفت و منطقه شاهد ظهور مجدد چهره هاي آزادي خواه و تحرك نيروهاي مقاومت از جمله مقاومت در تونس است ؛ تحركي كه اثرات آن را در مصر و ديگر كشورهاي عربي منطقه شاهد هستيم.
نويسنده مصري ادامه داد: كساني كه امام خميني(ره) را به صدور انقلاب اسلامي به مصر متهم كردند، گمان مي كردند كه ايشان با روانه كردن گروههاي اسلامي و مراجع ديني، خواهان گسترش تشيع و حمايت از شيعه در آن كشورهاست و حكام مصر بارها مدعي شدند كه اسلام در مصر همان اسلام امام خميني(ره) است؛ اين درحالي است كه ما مي دانيم كه حضور گروه ' اخوان المسلمين' در مصر به زمان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي باز مي گردد و ما در مصر راه مقاومت و آزادگي را از امام آموختيم.
اين نويسنده ادامه داد: از اينجا است كه عامل اصلي تفرقه ميان مسلمانان آشكار مي شود. حكام عرب با پناه جستن به ابزار تفرفه به عنوان تنها وسيله ادامه حيات خود و نيز توسل جستن به سياست مشت آهني و سركوب قيام مردم مسلمان، نگران فرا رسيدن روزي هستند كه ملت ها، در آن به تحرك و شورش عليه جاه و جبروت آنها بپردازند.
وي در ادامه مقاله خود نوشت: ايران در نظر كسي كه به اين كشور سفر كرده است، با آنچه كه در رسانه هاي خبري كشورهاي عربي و غربي راجع آن مي گويند بسيار متفاوت است.
نزيهه صالح با اشاره به تحرك مردم در كشورهاي غربي ادامه داد: من شاهد قلع و قمع شورش هاي مردمي در كشورهاي آمريكا و كانادا بودم؛ آنجا مردم تنها به دنبال تحقق خواسته هاي شخصي خود با دل بستن به روابط خانوادگي و اجتماعي هستند؛ روابطي كه در زير انبوهي از گرد و خاك تمدن باصطلاح عصر امروزي دفن شده است.
نويسنده مصري نوشت: انسان در كشورهاي غربي تنها به ارقام و عددهايي تبديل شده كه در مؤسسه ها و شركت هاي انتخاباتي در راستاي تأمين سود كلان شركت ها كه به نام احزاب، سلطه و حاكميت مورد استفاده قرار ميگيرد؛ نه در راستاي خدمت به آزادي يا آزادي بيان.
اين نويسنده با اشاره به آزادي هاي غرب نوشت: آزادي در غرب، به معناي آزادي در هواپرستي ها و ايجاد هرج و مرج است؛ نه به معناي كسب آزادي واقعي و پياده كردن رفتار درست انساني نيست.
نويسنده مصري با اشاره به آزادي هاي موجود در ايران گفت: اما ما در ايران شاهد هستيم كه انسان به تمام معنا آزاده است؛ او در انسانيت خود آزاد است. آزادي به معناي واقعي در ايران وجود دارد و به درستي كه انسان ايراني، انساني آزاده است.