يك پايگاه اطلاع رساني با بيان اينكه ترس و نگراني ديكتاتورها و مستبدان عربي را فراگرفته است و با اشاره به قيام مردم مصر براي سرنگوني رژيم خودكامه اين كشور،به وقوع پيوستن اين قيام را موجب بازگشت ملت مصر به جايگاه قدرتمند سابق خود دانست.
به گزارش گروه اخبار صوتي و تصويري ايرنا پايگاه اطلاع رساني 'گلوبال ريسرچ'، امروز (چهارشنبه) با اشاره به بحران سياسي در كشورهاي عربي به دليل سركار بودن حكومت هاي ديكتاتوري نوشت؛داستان ديكتاتوري هاي عربي مانند تار عنكبوت است. با آنكه عنكبوت در اين تار خود را كاملا امن مي پندارد، در واقع در شكننده ترين خانه جهان سكني گزيده است.
اكنون همه ديكتاتورها و مستبدان عربي از مراكش گرفته تا عربستان سعودي و امارات متحده عربي در ترس و نگراني به سر مي برند. مصر در آستانه انقلابي است كه مي توان از آن به مهم ترين واقعه 'ژئو پليتيك' قرن ياد كرد.
اين پايگاه اطلاع رساني ادامه داد، فرعون ها قديمي يا جديد، روزگارشان به سر آمده است. 'حسني مبارك'، رئيس جمهور مصر، نيز روزهاي آخر خود را بر مسند قدرت طي مي كند. با وجود اين، قدرت هاي پشت سر او هنوز از مبارك دفاع مي كنند يا نشان مي دهند كه دست از حمايت وي برداشته اند اما در واقع خواهان ادامه حكم راني مبارك هستند. مصر يكي از مهم ترين بخش هاي امپراتوري جهاني آمريكاست. دولت آمريكا، تل آويو، اتحاديه اروپا و سازمان پيمان آتلانتيك شمالي 'ناتو' همه منافع بي شماري در حمايت از رژيم فعلي مبارك دارند.
در ادامه اين مطلب آمده است: آمريكا و اسرائيل (رژيم صهيونيستي) مي خواهند با استفاده از ارتش مصر مردم اين كشور را كنترل كنند. وقتي تظاهرات در مصر آغاز شد مقامات و فرماندهان ارتش مصري با مراجعه به آمريكا با مقامات اين كشور مشورت و از آنها دستور خواستند. مصري ها به خوبي از اين واقعيت مطلع هستند كه رژيم مبارك آلت دست آمريكا و رژيم صهيونيستي است. به همين دليل شعارهاي معترضان مصري تنها در مورد مبارك نيست، بلكه آمريكا و اسرائيل را نيز در بر مي گيرد كه با برخي از شعارهاي زمان انقلاب ايران شبيه است.
به نوشته گلوبال ريسرچ، آمريكا در همه فعاليت هاي حكومت فعلي مصر دست دارد. قاهره بدون مشورت با كاخ سفيد و تل آويو قدم از قدم برنمي دارد.رژيم صهيونيستي نيز به ارتش مصر اجازه داده است تا به مناطقي از صحراي سينا لشگركشي كند.
واقعيت اين است كه آمريكا بر خلاف تمام اصول خود مبني بر آزادي و دموكراسي در جهان اسلام و فراسوي آن عمل كرده است.
در بخش ديگري از اين مطلب آمده است:وقتي 'باراك اوباما'،رئيس جمهور آمريكا، گفت كه بايد در مصر دوران گذار اتفاق افتد منظور وي اين بود كه بايد مبارك و رژيم فعلي بدون تغيير به كار خود ادامه دهد و حتي درصورت هر گونه تغييري بازهم آمريكا نمي خواهد در اين كشور حكومت مردم سركار بيايد.
'مارتين اينديك'،يكي از اعضاي شوراي امنيت ملي آمريكا در زمان 'بيل كلينتون'، رئيس جمهور اين كشور و مسئول امور خاورميانه، اخيرا به روزنامه آمريكايي 'نيويورك تايمز' گفت: آمريكا بايد تلاش كند تا ارتش مصر بتواند قدرت را در اين كشور به دست بگيرد تا وقتي كه يك رهبري سياسي مشروع و ميانه رو روي كار بيايد'. وي نه تنها خواستار كودتايي نظامي در مصر شد، بلكه از روش ديپلماتيك و دوگانه سخن گفتن ديپلماتيك آمريكا نيز استفاده كرده است.
منظور مقامات آمريكايي از 'ميانه رو'، رژيم هاي ديكتاتوري مانند عربستان سعودي، امارات متحده عربي، اردن، مراكش و تونس به رياست جمهوري 'زين العابدين بن علي'، است. مشروعيت نيز در نظر اين مقامات قابليت خدمت به آمريكا و حفظ منافع اين كشور از سوي كسي است كه روي كار مي آيد.
تل آويو نيز به همين اندازه از شرايط پيش آمده در مصر مي هراسد و به همين دليل رژيم مبارك را تشويق كرده است تا به ارتش مصر دستور دهد با تمام قوا در برابر مخالفان بايستند. از طرف ديگر رژيم صهيونيستي در صحنه هاي بين المللي نيز از رژيم مبارك دفاع كرده است. در اين مورد نقش اوليه ارتش مصر اين بوده است كه مردم مصر را كنترل و همچنان مبارك را بر قدرت نگه دارد. كمك نظامي آمريكا به مصر نيز تنها به همين دليل صورت مي گيرد.
گلوبال ريسرچ ادامه داد؛ در صورتي كه مردم مصر بتوانند حكومت جديد را با قدرتي مستقل تشكيل دهند، مصر نيز به ايران دومي در منطقه تبديل مي شود. اين امر قطعا به معناي تغييري منطقه اي و ژئوپليتيك است و منافع آمريكا، انگليس، اسرائيل، فرانسه، اتحاديه اروپا و ناتو را به شدت در منطقه تحت تاثير قرار خواهد داد.
به نوشته اين پايگاه خبري، اگر حكومت انقلابي جديدي در قاهره روي كار آيد، مذاكرات به اصطلاح صلح رژيم صهيونيستي و فلسطيني ها پايان مي پذيرد، گرسنگي مردم تحت محاصره نوار غزه خاتمه خواهد يافت و امنيت نظامي اسرائيل نيز از بين خواهد رفت و احتمالا كشورهاي بيشتري عضو ائتلاف ايران و سوريه خواهند شد؛ ائتلافي كه در آينده منطقه، نقش بسيار مهمي را بازي خواهد كرد.
به همين دليل بعد از قيام مردم مصر،'بنيامين نتانياهو'، نخست وزير رژيم صهيونيستي، نگراني تل آويو را از هم پيماني مصر با ايران و گشوده شدن دروازه جديدي در برابر نفوذ ايران ابراز كرد و گفت: ' تهران منتظر روزي است كه در مصر نيز حكومتي انقلابي روي كار آيد'.
گلوبال ريسرچ در ادامه نوشت: سخنان نتانياهو از يك جهت درست است و آن اينكه وزارت امور خارجه ايران به دقت مشغول رصد وقايع مصر است و ايراني ها خواهان استقرار يك حكومت جديد انقلابي در مصر هستند كه بتواند در جبهه مقاومت به آنها بپيوندد.
در حاليكه كشورهاي عربي عضو جبهه مقاومت درخصوص اعتراضات در مصر كم تر سخن گفته اند، ايران عجم به طور روشن از اعتراضات در كشورهاي عربي حمايت كرده اند. سوريه اظهارات مهمي در اين مورد ابراز نكرده است، زيرا از اين مي ترسد كه مردم اين كشور نيز عليه حاكميت به پا خيزند. حزب الله و حماس نيز به دليل اينكه نمي خواهند از سوي كشورهاي عربي به دخالت در امور داخلي مصر متهم شوند، در رابطه با وقايع قاهره تاكنون نظر خاصي اظهار نظر نكرده اند.
از ديگر سو، دولت تركيه كه با كشورهاي عربي روابط قوي اي دارد، نيز درخصوص اعتراضات در كشورهاي عربي بيشتر از راهبرد توصيه و سفارش هاي غيرمستقيم استفاده كرده است.
اما در اين ميانه وضعيت رژيم صهيونيستي از همه بدتر است و خود را براي اين واقعيت محتمل آماده كرده است كه حكومتي غيردوستانه در قاهره روي كار بيايد. تل آويو طرح هاي عملياتي امنيتي و نظامي براي مصر در نظر دارد.
نتانياهو اخيرا به اعضاي مجلس رژيم صهيونيستي موسوم به 'كنيسه' گفت:'معاهده صلح لزوما صلح بين مصر و اسرائيل را تضمين نمي كند، بنابر اين براي حفاظت از اين صلح و خودمان در صورتي كه پيمان صلح به دليل تغيير رژيم نقض شود يا ديگر مورد توافق نباشد،با تمهيدات امنيتي زميني از مرزهايمان با مصر محافظت مي كنيم'.
در همين راستا،احتمال رويارويي مصر و رژيم صهيونيستي نيز با مداخله آمريكا و ناتو ممكن است.
البته بايد، تهديد مداخله نظامي در مصر را جدي گرفت. در سال 1956، انگليس، فرانسه، و رژيم صهيونيستي در يك جنگ نابرابر به مصر در زمان 'جمال عبدالناصر'، رئيس جمهور پيشين مصر، و ملي شدن كانال سوئز حمله كردند. به همين دليل حمله يكبار ديگر ناتو و آمريكا به مصر تعجب برانگيز نيست.
ژنرال 'جيمز ماتيس'، فرمانده فرماندهي مركزي نيروهاي آمريكا در خاورميانه و آسياي مركزي، در اين مورد گفت: 'در صورتي كه كانال سوئز بر روي آمريكا و متحدانش بسته شود، آمريكا راهكارهاي گوناگون را از نظر ديپلماتيك، اقتصادي و نظامي در برابر مصر بررسي مي كند'.
گلوبال ريسرچ در ادامه با بررسي تاريخي عقايد جنگ افروزانه مقامات آمريكايي ادامه داد، در سال 2008، 'نورمن پودهورتز'، يكي از بنيانگذاران نو محافظه كاري، راهكار عجيبي را پيشنهاد كرد. در اين راهكار كابوس گونه رژيم صهيونيستي بايد بندرها و پالايشگاه هاي موجود در خليج فارس را اشغال مي كرد تا بتواند امنيت انرژي را در دست بگيرد و همزمان حمله اي پيشگيرانه را به ايران، سوريه و مصر صورت مي داد.
در آن سال و با توجه به رابطه بسيار خوب قاهره و واشنگتن مهم ترين سوال اين بود كه با اين حمله امنيت انرژي چه كشوري تامين مي شود و دليل حمله به مصر چيست؟ زيرا حكومت مبارك يكي از متحدان ثابت قدم رژيم صهيونيست نيز به شمار مي آمد.
اما اكنون اين سوال مهم تر است كه آيا رژيم صهيونيستي در صورت روي كار آمدن حكومت انقلابي در مصر به قاهره حمله خواهد كرد يا خير؟ اين همان اتفاقي است كه چند سال بعد از روي كار آمدن جمال عبدالناصر، رئيس جمهور پيشين مصر، نيز روي داد. افزون براين، آيا چنين حمله نظامي به مصر به طرح هاي احتمالي امنيتي رژيم صهيونيستي بستگي دارد كه نتانياهو پارلمان رژيم صهيونيستي را از آن بابت مطمئن ساخت.
اين پايگاه اطلاع رساني در ادامه نوشت؛ با همه اينها بايد دانست كه مبارك ديگر نمي تواند مصر را كنترل كند، آمريكا، اسرائيل و ديگر متحدنشان نيز از عهده اين امر بر نمي آيند. بنابر اين همه آنها براي بي ثبات ساختن و تقسيم مصر تلاش مي كنند، در اين فرآيند تغيير راهبردي از قاهره آغاز خواهد شد و آنها مي توانند دولت جديد را نيز به سليقه خود شكل دهند.حمله به تظاهركنندگان مسالمت آميز در ميدان التحرير قاهره توسط هواداران مبارك نيز حركتي هدايت شده توسط دولت اين كشور براي ايجاد حمايت بين جهان عرب در جهت ابقاي ديكتاتوري قاهره بود. علاوه بر اين، انتشار اطلاعات و گزارش هايي مبني بر حضور نيروهاي وابسته به ايران، حزب الله و حماس نيز در ناآرامي هاي قاهره از سوي رسانه هاي دولتي اين كشور و دست نشانده هاي رژيم مبارك در همين راستا صورت گرفت.
اما آنچه روشن است كاخ سفيد و تل آويو نمي خواهند ايران دومي در منطقه استقرار يابد، به همين دليل براي پرهيز از ظهور مصري قدرتمند و مستقل دست به هر كاري مي زنند. مصر آزاد مي تواند تهديد بزرگ تري نسبت به ايران عجم در دنياي عرب باشد.
گلوبال ريسرچ همچنين نوشت:مصر در گذشته، يكي از بزرگ ترين چالش هاي راهبردي براي آمريكا، اسرائيل، انگليس در دنياي عربي و آفريقايي بوده است. در زمان ناصر،مصر به نهضت مقاومت الجزاير عليه فرانسه كمك كرد، همچنين آشكارا به فلسطيني ها در برابر اشغال خانه هايشان از سوي رژيم صهيونستي امداد مي رساند، مبارزه مردم يمن در برابر انگليس را نيز سامان مي داد. همچنين مشروعيت خاندان پادشاهي اردن و عربستان سعودي را كه به حمايت امريكا و انگليس روي كار آمده بودند مورد چالش قرار مي داد.
در پايان اين مطلب آمده است:اكنون حكومت انقلابي در قاهره خواه اسلامي و خواه غيرديني مي تواند رهبري جديدي به كشورهاي عربي عرضه كند كه مانع از قلدري هاي تل آويو و ظلم و تعدي به حقوق ساكنان منطقه با جنگ هاي بسيار و متحد ساختن كشورهاي عربي و ديگر جوامع در برابر توطئه هاي آمريكا و ديگر متحدانش در جهان خواهد شد و همين امر پشت واشنگتن و تل آويو را لرزانده است.