خبر آنلاین - انتخاب عمر سلیمان چیزی جز ایجاد تزلزل در ارداه ملت نیست. انتخاب او فقط برای ادامه ظاهر فعلی نظام و احیای آن است.
حیدر بوذرجمهر
مصر روزهای سختی را میگذراند. نزدیک به 30 سال است که مصر چنین روزهایی را به چشم خود نداده است. دیکتاتور 82 ساله مصر برای نخستین بار با تمام وجود میشنود که شهروندان مصری به جز کنار رفتن او از قدرت و سرنگونی نظامی که او رهبریاش را بر عهده دارد به چیز دیگری راضی نیستند. اگر هر بار خواسته آنها را جدی نمیگرفته این بار خواسته مردم مصر بسیار جدی است. این در حالی است که فشارهای خارجی به حسنی مبارک نیز روز به روز افزایش مییابد اگر چه در عین حال نگرانیهای بسیاری نسبت به مصر پس از مبارک نیز وجود دارد. خبر در این رابطه گفتگوی اختصاصیای با شیخ غازی حنینه یکی از رهبران جبهه عمل اسلامی لبنان انجام داده که در زیر میخوانید:
تحولات مصر را با توجه به انتفاضه ملی مردم مصر و انقلابی که همچنان جریان دارد و خواستار سرنگونی نظام است، چگونه ارزیابی میکنید؟
ملت مصر مجددا صلابت و مواضع ثابت خود را هم امروز، هم روز جمعه و هم قبل از آن روز سهشنبه و کلا در هفتههای اخیر نشان داده است. آنها فهمیدهاند که هیچ راهی پیش رویشان نیست جز این که نظام دیکتاتوری و طاغوتی حسنی مبارک سرنگون شود و همه عوامل وابسته به آن که نزدیک به 30 سال است در راس قدرت حضور دارد نیز باید برچیده شوند. زمانی مصر با مواضع ملی، قومی و اسلامیاش در تمامی عرصههای عربی، آفریقایی و آسیایی تصمیمساز بود. امروز ملت مصر دوباره به پا خواسته تا ساختار شکنی کند و مصر را مجددا احیا سازد. آنها میخواهند فضای خیانت و مزدوری امریکایی و صهوینیستی را از کشور پاک کنند و میگویند که مواضع مصر روشن است و این دیگران هستند که میخواهند حقایق را تحریف کنند.
آیا اقداماتی که نظام در عرصه سیاسی انجام میدهد از قبیل این که برای رئیس جمهور معاون تعیین میکند آیا کمک به حل بحران جاری میکند یا این که به نظر شما این تصمیمها صرفا جنبه امنیتی دارد و نظام از طریق آن میخواهد حیات 30 ساله خود را تداوم بخشد؟
انتخاب عمر سلیمان چیزی جز ایجاد تزلزل در ارداه ملت نیست. انتخاب او فقط برای ادامه ظاهر فعلی نظام و احیای آن به واسطه حضور چنین افرادی است که به اعتقاد برخی به رغم این که کفایت دارند ولی در امتداد این نظام هستند چرا که اغلب آنها کسانی هستند که سابقه نظامی و امنیتی دارند. بر کسی هم مخفی نیست که عمر سلیمان خود یک پروژه اسرائیلی است و همه نقش او را در جنگ غزه و مقاومت و روند مذاکرات صلح یا بهتر بگوییم سازش با دشمن اسرائیلی میدانند. نقش او واقعا در تمامی این تحولات پررنگ بود. عمر سلیمان خود فرزند این نظام است و مورد حمایت امریکا و اسرائیل و پشت همه توافقنامههایی که حسنی مبارک امضا کرده، است. از طریق سلیمان بود که دشمن صهیونیستی هر چه میخواسته به دست آورده و سیاستهای خود را پیگیری کرده است. برای همین هم اکنون رژیم صهیونیستی از فروپاشی نظام مصری بسیار نگران است و از این که ایالات متحده پشت همپیمانش را خالی کرده خشمگین است چرا که مبارک و سلیمان همپیمانان استراتژیک رژیم صهیونیستی هستند.
حسنی مبارک تلاش کرده تا اندازهای مطالبات ملت را برآورده کند و تشکیل دولت جدید نیز در همین راستا بوده است. به نظر شما آیا او توانسته با این کار در تظاهرات مردمی مصر و مطالبات آنها خلل ایجاد کند و جلوی انقلاب را بگیرد؟
لازم به یادآوری است که دولت جدید همان دولت تشریفاتی احمد نظیف است که جای وزرای سابق را ژنرالهای سابق ارتش مصر گرفتهاند. همه آنها تلاش میکنند که از طریق عملکرد این ژنرالها نظام را حفظ و از ورود مصر به مرحله جدید خودداری کنند. به خصوص این که ثابت شد که ارتش از طریق درجهداران رده پایین و سربازانش توانسته رابطه قویای میان ارتش و مردم برقرار کند. برعکس دستگاه امنیتی به ویژه سازمان امنیت مرکزی و گارد جمهوری و پلیس که علیه مردم کلی جنایت مرتکب شدند. کسانی که مردم را به گلوله بستند و ماشینهای نظامی را به خیابانها آوردند و با تظاهرکنندگان همچون حیوان رفتار کردند و آنها را با باتوم و چاقو قلع و قمع کردند و صدها کشته و شهید و زخمی بر جای گذاشتند.
پس از شکست همه سیاستهایی که مبارک اتخاذ کرد به خصوص تصمیمهایی که اخیرا گرفت و خواستار مذاکره با اپوزسیون شد و عمر سلیمان و شفیق، نخستوزیر را مامور این کار کرد آیا گمان میکنید که اتخاذ این شیوه نتیجهای در بر خواهد داشت؟
حقیقت این است که مواضع اپوزسیون تغییری نکرده است. آنها بر دو نکته توافق دارند یکی سرنگونی نظام و برکناری حسنی مبارک و دیگری کنار گذاشتن همه وابستگان او از قدرت. پس از آن اپوزسیون در ابتدا با خودش وارد مذاکره شد و پذیرفت که مجموعهای از مطالباتش را به رهبران مصری بدهد و تا آنجا که در توان داشته تلاش کرده که این مطالبات منعکس کننده خواستههای ملت باشد تا بتواند جامعه مصری را به عدالت و پیشرفت برساند.
به نظر شما مصر چگونه میتواند به جایگاه گذشته خود در درگیریهای عربی و اسرائیلی بازگردد و بتواند جایگاه مستقل خود را به دور از دستورالعملهای امریکایی و خارجی به دست آورد؟
شاهدیم که کاخ سفید و مجموعهای از کشورهای غربی بر این هدف کار میکنند که مردم را از صحنه خارج کرده و صحنه تازهای برای خدمت به پروژه امریکایی و رژیم صهیونیستی به وجود آورند. چرا که هر شعاری که شهروندان مصری سر میدادند در حقیقت بازگوکننده جایگاه اصلی مصر بود. شعارهایی که در جای جای مصر میشنویم حاکی از آن است که خواستههای مردم مصر فراتر از مطالبات نان و حقوق بیکاری است. این مردم در هفتههای اخیر تاکید کردند که میخواهند مصر به جایگاه اصلیاش بازگردد و خود صاحب اراده باشد و رهبرانش نقشی محوری در درگیریهای صهیونیستی - امریکایی ایفا کنند و این حاصل نمیشود مگر این که رژیم فعلی و رئیس فاسد و یاغیاش سرنگون شود و نظامی شکل بگیرد که مبتنی بر عدالت و برابری باشد و به طور واقعی دولتی ملی باشد. دولتی که همه هم و غمش لغو توافقنامههای ذلت بار با دشمن صهیونیستی باشد و اهتمام ویژهای به اوضاع اقتصادی، اجتماعی و زندگی شهروندان مصری دهد که البته این موضوع نیازمند زمان، صبر و تحمل است تا بتواند کشور با بحرانها و سختیها به خوبی برخورد کند و همانند انقلاب امام خمینی در ایران نمونه خوبی برای کسانی که به آن اقتدا کنند، باشد.
به نظر شما چرا نظام اقدام به سرکوب، ضرب و شتم، درگیری، ترور، آدمربایی و زیر کردن مردم توسط خودروهایش همان طور که در تلویزیونها دیدیم، کرد؟
پناه بردن به این شیوه به این معنا است که وضعیتش به مرز انفجار رسیده است. نزدیک به دو هفته است که نظام فهمیده است که تنش جامعه مصری افزایش یافته، خفقان همه را به ستوه آورده و کشور به جایی رسیده که نظام کاری جز برخورد نظامی با مردم از دستش بر نمیآید و به همین دلیل هم به قلع و قمع مردم پرداخت. از این رو معتقدم که از روز جمعه از نظر نظام امور به جایی رسید که پیش خود راهی جز سرکوب مردم ندید. برای همین امروز روزی مهم و سرنوشتساز در تحولات مصر محسوب میشود. روزی که ملت مصر مجبور شد دهها کشته و زخمی دهد که همه آنها نشان از جهل حاکمیت در درمان مشکلاتی از این دست است.
اگر امور به گونهای پیش رود که مبارک در راس قدرت باقی ماند، به نظر شما چه پیش خواهد آمد؟
نه ادامه نخواهد داشت. غیر ممکن است که ادامه داشته باشد. مبارک سرنگون شد و این یک موضوع انفعالی یا عاطفی نیست. اکنون همه رهبران جهان با مبارک و معاونش عمر سلیمان تماس میگیرند تا او را راضی کنند که از سمتش کنار رود. او در وضعیت احتضار به سر میبرد و آنچه اکنون تلاش میکند این است که چگونه رئیس جمهور از کاخش خارج شود. آیا سرنوشت مبارک هم همانند زین العابدین بن علی خواهد بود که با هواپیما از کشور گریخت و مجبور شد با اوباما و سارکوزی و قذافی تماس بگیرد که به او پناه دهند و در آخر هم مجبور شد به عربستان سعودی برود؟ آنچه اکنون از مبارک انتظار میرود که این است که تضمین دهد که از قدرت کنار میرود در برابر به او اجازه داده میشود که در کشور بماند.
نظر شما درباره انفجار لولههای گاز در العریش که از سینا به رژیم صهیونیستی گاز انتقال میدادند، چیست؟
نظام مصری خود دست به این کار زد و اقدام به انفجار لولههای گاز کرد. کسانی که دست به این کار زدند همگی عوامل دولت و نظام بودند. هدف از آن دادن این پیام سیاسی و امنیتی به اسرائیل و امریکا و غرب بود که اگر به خواسته افکار عمومی و تظاهرات مردمی تن دهند ممکن است که نتوانند به تعهدات خود در صادرات گاز و نفت به اسرائیل عمل کنند. در حقیقت آنها تلاش کردند بدین ترتیب نسبت به سرنگونی نظام هشدار دهند تا غرب بیش از پیش از آنها حمایت کند. مبارک در آخرین گفتوگوهای تلویزیونیاش با شبکه ایبیسی امریکا گفت که من 30 سال خدمت کردم و حالا آمادگی دارم که از قدرت کنار روم ولی از این میترسم که اخوان المسلمین کشور را به دست گیرد و شورش همه مصر را فرا بگیرد. اما باید بداند اگر که به دنبال ثبات در کشور است لازم است که فورا از قدرت کنار رود چرا که میلیونها مصری از طبقات و درجههای مختلف اجتماعی خواهان رفتن او هستند. مبارک مصر را به مرحلهای رساند که نه رنگی دارد، نه بویی و نه طعمی در حالی که مدعی است از قدرت کنار میرود چرا که از بیثباتی در مصر میترسد. عامل که همه شورشها و درگیریها و گزینه مجهول معادله آتی مصری خود اوست.