شبکه تلویزیونی الجزیره با تشبیه سقوط حسنی مبارک به غرق شدن فرعون دوره حضرت موسی ( ع ) به سران دیگر کشورهای عربی هشدار داد از سقوط روسای جمهور مخلوع تونس و مصر درس عبرت بگیرند .
الجزیره همچنین تصریح کرد احساس تحقیر ملت مصر به علت نوکری بدون چون چرای رژیم حسنی مبارک برای امریکا از دیگر علل سقوط مبارک بود. فوزی بشری گزارشگر شبکه الجزیره در گزارشی با استناد به آیه شریفه قرآن درباره فرعون زمان حضرت موسی (ع ) که به اذن الهی در دریا غرق شد اما به اذن الهی ، آب جنازه اش را به کنار دریا انداخت گفت خداوند فرمود quotation mark ما امروز بدنت را نجات می دهیم تا آیه و نشانه ای برای پس از تو باشد quotation mark . بشری افزود این سرنوشتی است که ماه گذشته بر سر زین العابدین بن علی رئیس جمهور مخلوع تونس آمد و چاره ای جز فرار ندید و او نیز بدنش را نجات داد و به مثالی تبدیل شد که ملتها ماندگارتر و قوی تر از طاغوتیان هستند.
مَثَل حسنی مبارک نیز مانند مثل زین العابدین است . بشری سپس با اقتباس از آیات قرآنی آنجا که خداوند به حضرت موسی ( ع ) فرمود برو نزد فرعون افزود: مردم تونس به زین العابدین گفتند: صالح شو اما نخواست که از صالحان باشد .
بشری سپس با اقتباس از آیات قرآنی افزود: دور باد مبارک و دور باد زین العابدین.
این گفته ملتهای تونس و مصر است . گزارشگر الجزیره افزود هنوز یک ماه از قیام مردم تونس نگذشته بود که مصر نیز انقلاب کرد .
این انقلاب همچنان غنچه ای روئید .
انقلاب از محله های فقیرنشین و از رویاهای بیکارانی که به آنها اجحاف شده است و از جوانان طبقه متوسط آغاز شد . انقلاب از بین ملتی آغاز شد که از وضع کنونی خود به تنگ آمده بود و از آینده اش نیز می ترسید و به تاریخ گذشته اش پناه می برد و به آن افتخار می کرد.
ملتی که لیاقتش آن بود که رهبر و پیشوا باشد اما در 30 سال گذشته جایگاهش تنزل پیدا کرده بود.
روشنفکران و اندیشمندان می گفتند این مصری نیست که ما آن را می شناسیم .
بشری با اشاره به اقدام شهید خالد اسلامبولی در ترور انور سادات رئیس جمهور سابق مصر گفت سی سال گذشته با یک لحظه برق آسا آغاز شد .
روزی که یک گروه به شیوه خودش خواست مسیر اشتباهی را که کشور وارد آن شده بود تصحیح کند.
این گروه انور سادات را ترور کرد.
مبارک که از سال 1975 میلادی معاون رئیس جمهور بود تصورش را نمی کرد که تقدیرش این گونه سخاوتمندانه باشد.
کودتاهای نظامی کلاسیک در مصر جایی نداشت.
افسران ارشد به غیر از سمت دیپلماتیک یا وابستگی نظامی در یک کشور دیگر به رویای دیگری نمی توانستند فکر کنند اما مبارک در اکتبر سال 1980رئیس جمهور مصر عربی شد.
مبارک در سی سال گذشته تنها آدرس سیاسی مهم در مصر بود. دوستان هم پیمان در غرب که دم از دموکراسی و حقوق بشر می زنند به مبارک توصیه نکردند که ده سال در قدرت کافی است و یا اینکه ربع قرن فراتر از تحمل ملت مصر است . مبارک بیش از هشتاد ساله تشنه قدرت بود و به راحتی از دوره ای به دوره دیگر می رفت.
انتخابات ناسالم و صندوقهای دروغین، تضمینی برای ادامه حکومت بود و همه اینها نیز در پوشش دموکراسی بود.
مبارک و اطرافیانش توانستند به فرمولی سحر آمیز برای سیطره بر حکومت دست یابند.
آنها نفوذ سیاست را با نفوذ پول در هم آمیخته بودند و دوره به حاشیه راندن سیاسی ملت و احزاب و تشکلهای مدنی آغاز شد.
حاکم مصر فکر می کرد تنها مرگ وی را از قدرت جدا خواهد کرد یا آن که در نهایت قدرت با منتقل شدن به پسرش از او جدا می شد. نظام حسنی مبارک در تضعیف مخالفان و ترساندن آنها حرفه ای شده بود .
مبارک قانون وضعیت فوق العاده را که از سال 1981 در مصر اجرا می شد به حالت خود حفظ کرد.
این قانون باعث محدودیت آزادی سیاسی بود. مجلس نمایندگان که می باید بر قوه مجریه نظارت و قانون وضع می کرد به عرصه ای برای به نمایش گذاشتن سیطره حزب حاکم تبدیل شده بود .
مجلسی که رای مردم در آن تاثیری نداشت .
اصلاحات قانون اساسی فقط در سال 2007 انجام شد که در این اصلاحات نیز برای احزاب هزار و یک محدودیت قائل شدند و احزاب با سختی تمام می توانستند در انتخابات شرکت کنند اما این اصلاحات راه را برای جمال مبارک برای آن که جانشین پدرش شود باز کرد.
نتیجه سی سال حکومت مبارک آن بود که سیاست مصر تنزل یافت و کشور و شهروندانش فقیر شدند و فقر بیشتر و بیشتر شد و بر ارتش بیکاران افزوده و آینده به روی میلیونها مصری بسته شد زیرا زیر خط فقر قرار دارند .
مصر در دوره مبارک مورد حمایت بین المللی به ویژه امریکا بود و حتی در بودجه امریکا یک بند ویژه مصر وجود داشت.
مصریها از این مسئله رنج می بردند و آن را مایه تحقیر کرامت ملی خود می دانند.
مصر در دوره مبارک به دریافت کمکهای بین المللی معتاد شده بود.
این کمکها بدون پرداخت بها به قاهره داده نمی شد. مصر در دوران مبارک بهای سنگین سیاسی بابت این کمکها پرداخت کرد و این کشور به همراه چند طرف دیگر به پیمانکار سیاسی معتمد روند صلحی تبدیل شدند که صلحی در پی نداشت.
مصر دوران مبارک بر گذرگاه رفح مسلط شد و این بر خلاف احساسات ملی مصریها بود زیرا مردم مصر با محاصره نوار غزه و همچنین موضع قاهره در قبال مسئله فلسطین مخالف بودند.
نقش ملی مصر در سی سال گذشته تنزل پیدا کرد و رویاهای مردم مصر در داشتن رفاه و پیشرفت و آزادی برباد رفت.
مبارک پس از سی سال فهمید که ملت مصر هیچ بهره ای نبرده است . مبارک در سخنانی گفت quotation mark من از انتظارات مشروع ملت آگاهی دارم و به خوبی از رنج و سختی هایش آگاهم quotation mark . بشری گفت همین حرفها را زین العابدین نیز گفته بود . گزارشگر الجزیره گفت آیا در بین سران و رهبران عربی ، کسانی هستند که هنوز درس نگرفته نباشند ؟