بررسی استراتژیک - دیپلماسى ایرانى/ انقلاب مصر و تحولاتى که در این کشور رخ داد، بىشک تحولى شگرف بر کشورهاى عربى خواهد گذاشت. از هماکنون شاهدیم که یمن، الجزایر، اردن و لیبى همگى متاثر از تحولات مصر و کمى کمتر تونس در آستانه تحولات تازه اجتماعى و سیاسىاند. در این میان پرسشى که بسیارى مطرح است، تاثیر تحولات مصر بر مقاومت در فلسطین و لبنان است. فلسطینى که در طول تاریخ، مصر یکى از اثرگذارترین کشورهاى جهان عرب در تحولات و تصمیمگیرهاى آن بوده است و لبنانى که در زمان ریاست جمهورى حسنى مبارک رابطه جریان مقاومت به خصوص حزب الله با آن بسیار تیره و تار بود.
هنوز زود است که درباره آینده مصر نظر قاطع بدهیم. باید منتظر ماند و دید که تحولات به کدام سمت و سو پیش خواهند رفت و گرایش مصرىها به چه سمتى متمایل خواهد شد. آن گاه بهتر مىتوان درباره تاثیرات آن بر مقاومت تحلیل کرد. اما عجالتا باید بگوییم که با یک تحول بسیار مهم مواجهیم. این تحول علل و عوامل ویژه خود را دارد. کشورى مثل مصر که در جنگ، صلح و در اثرگذارىها فرهنگى در جهان عرب پیشتاز بوده، شاهد یک تحول اساسى شده است. این تحول تاثیر بسیار گستردهاى در جهان عرب خواهد گذاشت. ادامه…
طبیعتا فلسطین به عنوان یک موضوع عربى، از یک سو و به عنوان یک موضوع مرتبط به کشورى که در همسایگى مصر قرار دارد از سوى دیگر، در عین حال مصر به عنوان یک کشور مهم جهان عرب که از لحاظ اندیشه و منش سیاسى رهبرى جهان عرب را بر عهده داشته و در این زمینه اقدامهاى بسیارى را انجام داده، به خصوص این که از سویى از همسایگان مهم فلسطین اشغالى محسوب مىشود، هر گونه تصمیمگیرى در آن تاثیر مهمى بر تحولات فلسطین مىگذارد. اکنون نیز هر گونه موضعى از سوى آن بر روى تحولات عربى تاثیرگذار خواهد بود.
بر کسى پوشیده نیست که با ایجاد تغییرات در مصر باید شاهد تغییراتى در جهان عرب نیز باشیم. البته باید قبل از هر چیز به دنبال تاثیر این تحولات، عوامل و انگیزههاى آن باشیم و ببینیم که راهبرد و جهتگیرى آن چه خواهد بود در آن صورت بهتر مىتوانیم درباره اثرگذارىاش بر آینده موضوع فلسطین و بحث مقاومت بحث کنیم.
به هر حال مىتوان گفت که جهتگیرى آنچه در مصر اتفاق افتاد، به سمت مردمسالارى است. این مردمسالارى نقش مردم و احزاب و واقعیتهاى اجتماعى را در سیاستهاى مصر افزایش مىدهد. این خصوصیات در خود یک سرى ویژگىهاى متنوع دارد. قطعا در مصر کسانى هستند که موضعگیرىهایى متفاوت با حکومت سابق دارند. کسانى هم هستند که ممکن است همان مواضع سابق را داشته باشند. از این رو نمىتوان توقع یک سرى تغییرات سریع و بنیادین در مصر داشت. بلکه باید منتظر شکلگیرى دولت آینده در مصر بود که البته دولت آینده نیز با یک سرى سئوالهاى جدى مواجه است. یکى از این سئوالها این است که آیا دولت آینده در چارچوب توافقات صلحى که در زمان انور سادات امضا شد و حکومت حسنى مبارک در طول سى سال آن را حفظ کرد و بر اساس آن روابط خود را در منطقه و جهان تنظیم کرد، به یک باره و به صورت بنیادى تغییر موضع خواهد داشت؟ من تصور نمىکنم چنین چیزى رخ دهد. من فکر مىکنم که تحول در مصر سمت و سوى اصلاحطلبانه دارد تا سمت و سوى انقلابى و بنیادی. بنابر این تاثیرات آن هم به همین ترتیب خواهد بود.
در حال حاضر با توجه به نوع حکومتهاى جهان عرب مهمترین چیزى که وجود دارد، این است که در گرایشهاى سیاسى جهان عرب چه خواهد گذاشت. در جهان عرب حکومتها، حکومتهاى سورى، نظامى، پادشاهى، پادشاهىهاى نظامى، جمهورىهاى پادشاهاى یا نظامى حاکم است. از این رو اولین تاثیر تحولات بر روى چنین ویژگىهایى خواهد بود که البته فلسطین نیز مستثنى نیست. به هر حال مشکل فلسطین یا به عبارت دیگر مشکل مقاومت در این است که متاسفانه فلسطینىها به دو شاخه تقسیم شدهاند. دولت آینده مصر اگر گرایش اصلاحطلبانه داشته باشد، در درجه نخست به دنبال این هدف خواهد رفت که یک وحدت فلسطینى ایجاد کند. چرا که بدون وحدت فلسطینى مقاومت هر چقدر هم تلاش کند نمىتواند به نتیجهاى برسد.
در حال حاضر نمىتوان فهمید که دقیقا گرایش مردم چیست. شاید عدهاى بگویند مردم خواستار حضور پررنگتر دولت مصر در تحولات عربى هستند اما باید صبر کرد و دید در انتخابات آزاد جامعه مصر دقیقا چه خواست و رویکردى اتخاذ خواهد کرد. ما نمىتوانیم از هماکنون بگوییم که مردم چه رویکردى دارند.
در این جا باید قبل از هر چیز به این هم اشاره کرد که جامعه فرهنگى و مطبوعاتى ایران شناخت کافى از تحولات مصر ندارند. البته دلیل آن هم روشن است، رفت و آمد به مصر بسیار کم بوده و ما تحولات اجتماعى مصر را چندان از نزدیک لمس نکردهایم. بنابراین تصویرى که از جامعه مصر در ایران وجود دارد مبنى بر این که احیانا مردم مصر منتظرند تا یک نفر دستور دهد تا به اسرائیل حمله شود و همه مىخواهند بسیج شوند تا این رژیم نابود شود، تصویر صحیحى نیست. مصرىها یک جامعه بسیار متنوع دارند و مردم از گرایشهاى مختلفى برخوردارند. بسیارى از مردم بیش از آن که اولویتشان مسائل منطقهاى و فلسطینى باشد موضوعات داخلى و اقتصادى برایشان مطرح است. در نتیجه طبیعتا گرایشها را تا زمانى که انتخابات آزاد برگزار نشود به طور دقیق و قطعى نمىتوان پیشبینى کرد. البته مردم حقیقتا به دنبال حقخواهى و حقطلبى هستند و طبیعتا آنچه دولت مبارک و قرارداد کمپدیوید ایجاد کرده بود، به طور کامل شاید مورد تایید دولت بعدى نباشد اگر چه بسیار بعید است که دولت بعدى مصر به دنبال لغو این قراردادها باشد یا برخوردهاى تندى را انجام دهد.
اگر همان طور که پیشبینى مىشود دولت بعدى گرایشهاى اصلاحطلبانه داشته باشد و بخواهد براى مسئله فلسطین کارى از پیش برد در درجه اول با توجه به نقش ویژه در تحولات و جامعه فلسطینى و جامعه عربى مىتواند در جهت وحدت فلسطینىها و یکپارچگى آنها حرکت کند.
مصر و حزب الله
در لبنان اوضاع به گونه دیگرى است. تاثیراتى که تحولات مصر بر لبنان خواهد گذاشت چندان زیاد نخواهد بود. تحولات در مصر بر اساس آنچه تا کنون مشاهده شده بیشتر سمت و سوى نوعى دموکراسىخواهى و دموکراتیزیشن و رسیدن به یک دولت مدرن را دارا است. البته باید دید اراده مردم مصر چه خواهد بود. این مردم هستند که تعیین کننده سرنوشت آینده مصر هستند.
در حالى که لبنان تفاوتهاى عمدهاى با جهان عرب دارد. در لبنان آزادىها، مطبوعات آزاد، آزادى بیان و مشارکت حداقل به آن شکل خاصى که در لبنان وجود دارد، بر قرار است. اگرچه تاثیرات عمدهاى بر جهان عرب نمىگذارد ولى تحولات دیگر کشورهاى عربى نیز تاثیرات عمدهاى بر آن ندارد.
حال از این زاویه که احیانا اسرائیل تضعیف شود و کمتر بتواند در لبنان دخالت کند، از این زاویه شاید اوضاع قابل بررسى باشد ولى باید منتظر ماند و دید که چه پیش خواهد آمد.