خبر آنلاین - رئیس جمهوری جدید کمتر از مبارک به امریکا و اسرائیل نزدیک خواهد بود و همین مساله وی را به فلسطینی ها نزدیک خواهد کرد.
سامی مبید
بازیگران متفاوت حوادث مصر را با انگیزه های متفاوت دنبال می کنند. برای جوانان عرب آنچه در مصر رخ داد، داستان حماسی یک پیروزی است . داستانی که جوانان عرب خواهان تکرار آن در بحرین، یمن و لیبی هستند. انچه در مصر رخ داد در حقیقت ایالات متحده را شوکه کرده است، واشنگتن نگران از دست دادن حسنی مبارک،متحد اصلی و سنتی خود در خاورمیانه است . اسرائیل هم نگران است. نگران آن میزان منافعی که از قبال وجود حسنی مبارک در خاورمیانه ، نوار غزه و بحث فلسطین عاید حضرات اسرائیلی شده است . اسرائیل کمپ دیوید 1978 را مدیون حضور حسنی مبارک است . ایران و حزب الله لبنان هم به شدت از رفتن حسنی مبارک شاد شده اند. مردی که در 32 سال گذشته تنها و تنها سیاست های این دو کشور را در منطقه به چالش کشیده و البته در بسیاری از این موارد این حرکت برخلاف میل و ارده مصری ها بوده است .
سقوط مبارک در یازدهمین روز از ماه فوریه به مذاق ایران و حزب الله لبنان بسیار خوش آمد . مبارک برای ایران همان نقشی را بازی کرد که فیدل کاسترو در نیم قرن گذشته برای ایالات متحده.مردی که در تمام این 32 سال حتی یک خاطره خوش از خود برای ایرانی ها و حزب الله لبنان به جا نگذاشت. اکنون که حسنی مبارک قدرت را در قاهره رها کرده و رفته همگان منتظر شکل گیری مثلثی جدید و یا ائتلافی نو در منطقه هستند. همگان منتظر ضلعی هستند که به ترکیه و سوریه در این روزهای حساس خاورمیانه بپیوندد. خیال همه در منطقه راحت است که تا شش ماه دیگر کسی در مصر نیست که در امور داخلی لبنان دخالت کند و یا انگشت خود را در چشم ساکنان در حصر نوار غزه فرو برد . در روزهایی که هم در قاهره و هم در تهران مردانی وابسته به ایالات متحده راس قدرت را در اختیار داشتند، رابطه میان دو کشور هم حسنه بود . در سال 1939، خواهر پادشاه مصر با پشاه ایران ازدواج کرد . در 1950 اما ورق برگشت، رئیس جمهوری وقت مصر جمال عبدالناصر شاه ایران را نماینده امپریالیسم آمریکایی خواند و شاه ایران هم وی را عروسکی در اختیار اتحاد جماهیر شوروی سابق دانست . عبدالناصر شاه ایران را به فتح استان خوزستان که عربستان خوانده بود ، تهدید کرد. وی به جای عنوان خلیج فارس از نام خلیج عربی هم یاد کرد .
در زمان انور سادات توافقنامه های تجاری و همکاری های سیاسی تا حد بسیاری از تنش موجود در رابطه دو جانبه کاست. این ماجرا اما تا زمان سقوط شاه ایران در سال 1979 میلادی ادامه داشت و نه بیشتر. ایرانی ها از پذیرایی خاندان سادات از شاه ایران س از ترک وطن به شدت اندوهگین شدند . بر همین اساس نام خیابانی در ایران به نام خالد اسلامبلی تغییر کرد، نام مردی که انور سادات را ترور کرد. تمام این تاریخ در ده سال گذشته بر روابط میان تهران و قاهره تاثیر گذاشته است . دلایلی که نشان داد چرا ایرانی ها از رفتن حسنی مبارک شاد شدند. مردی که هیچ سودی برای ایران نداشت تا زمانی که پرده ها برافتاد.تلاش های ایران برای نزدیک شدن به مصر همگی به شکست انجامید.
دیدار میان مبارک و محمد خاتمی رئیس جمهوری ایران در 2003 میلادی هم نتوانست کاری از پیش ببرد . ایرانی ها حسنی مبارک را به تهران دعوت کردند اما وی به صراحت تاکید کرد که تا زمانی که نام خیابان خالد اسلامبولی تغییر نکند، امکان این دیدار وجود نخواهد داشت .ایران حتی برای خرسند کردن مصری ها یک بار نام این خیابان را تغییر داده اما باز به حالت نخست برگرداند. در 2007 میلادی، علی لاریجانی از قاهره دیدار کرذ. در این سفر وی با وزیر امور خارچه احمد ابوالغیظ و عمر سلیمان دیدار کرد .در ژانویه سال 2008 میلادی ، حسنی مبارک با حداد عادل رئیس وقت مجلس ایران دیدار داشت. پس از این دیدار ، حسنی مبارک با محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران گفتگویی تلفنی داشت. مبارک در گفتگوی تلفنی با منوچهر متکی وزیر امور خارجه وقت ایران، تاکید کرد که رابطه دو جانبه هم مثبت و هم لازم است . متکی هم به خبرنگاران گفت که حسنی مبارک بر حق برخورداری ایران از تکنولوژی هسته ای تاکید کرده است .
البته یخ حاکم بر روابط میان ایران و مصر هیچ گاه کامل آب نشد. موضع خصمانه مبارک نسبت به حماس و حزب الله لبنان هیچ گاه تغییر نکرد و همین مساله چالشی بر سر راه ایران بود . به چشم مصر، ایران در حقیقت حامی حزب الله لبنان و حماس بود. یکی از دلایل موضع خصمانه اسرائیل در قبال حماس در سال 2008 میلادی این بود که مصر در زمامداری مبارک اندکی تمایلی نداشت که در بیخ گوش خود حمله اعراب با اسرائیل را تحمل کند.علاوه بر این اگر مصر به اسرائیل در مهار غزه کمک نمی کرد ، اتحاد میان حماس و ایران به ضرر مصر تمام می شد. مبارک اندک تمایلی نداشت که به جای همجواری با اسرائیل ، ایران را در کنار خود ببیند.بر اساس همین دلایل بود که مصری ها با مشت آهنین در مقابل ساکنان غزه ایستادند. در جریان سال 2006 میلادی و هنگام جنگ حزب الله لبنان با اسرائیل ، حسنی مبارک تعارف را به کناری نهاد و سید حسن نصرالله را ماجراجویی خواند که با به دامن آتش انداختن لبنان در حقیقت کشور را به سمت ناامنی سوق داده است . مبارک در حقیقت با این سخنان تریبون خاندان سعودی هم شد .
وی در مصاحبه ای با شبکه العربیه در سال 2006 میلادی در اظهاراتی بی سابقه تاکید کرد که شیعیان در جهان اسلام بیش از آنکه به دولت های خود وفدار باشند به ایران وفادار هستند. این اظهارات نیز بسیار شبیه به سخنان ملک عبدالله اردن بود . در سال 2008 میلادی ، سید حسن نصرالله تلویحا خواستار خیزش عمومی علیه حسنی مبارک به دلیل بسته نگاه داشتن گذرگاه رفح شد. مبارک هم با بازداشت عاملان حزب الله لبنان در مصر این سخنان را تلافی کرد.
ایرانی ها نیز به شدت از حمایت های حسنی مبارک از تشکلات خودگردان فلسطین به ستوه آمده بودند. علاوه بر این رابطه نزدیک میان خاندان مبارک با سعد حریری در لبنان هم چندان به مذاق ایرانی ها خوش نیامده بود .تا زمان انقلاب مصر در ماه ژانویه تمامی درها برای گفتگو میان تهران و قاهره بسته شده بود. اکنون در ایران چشم همه به کاخ ریاست جمهوری مصر است که خالی مانده و باید پر شود. سپتامبر که از راه برسد، ساکن آتی کاخ ریاست جمهوری مصر هم تعیین هویت می شود. ایرانی ها به هیچ وجه متوهم نیستند. ایرانی ها می دانند که رئیس جمهوری آتی مصر حتی اگر بخواهد هم نمی تواند کمپ دیوید را نادیده بگیرد. این حرکت مصر را در تقابل کامل با ایالات متحده قرار خواهد داد .با این همه ایرانی ها و آمریکایی ها به خوبی می دانند که رئیس جمهور آتی اندک شباهتی به حسنی مبارک نخواهد داشت . مبارک هشتاد و چند سال سن داشت و این در حالی است که رئیس جمهوری آتی جوان تر خواهد بود . مبارک دیکتاتوری تمام عیار بود و این در حالی است که رئیس جمهوری جدید بی شک از طریق انتخابات پارلمانی برگزیده خواهد شد . این رئیس جمهور بیش از دو دوره نمی تواند بر مسند قدرت تکیه بزند . مبارک با حماس و حزب الله لبنان مخالف بود و البته رئیس جمهوری آمریکایی و اسرائیلی بود . رئیس جمهوری جدید اما کمتر از مبارک به امریکا و اسرائیل نزدیک خواهد بود و همین مساله وی را به فلسطینی ها نزدیک خواهد کرد .
آسیا تایمز هجدهم فوریه