بسيار روشن است که امام صدر تصفيه و ترور شد. اين قصه قطعى است و يقينا انجام شد و همه ليبيايىهايى که با آنها تماس داشتم بر اين موضوع تاکيد و يقين داشتند. بگذار مسئله را برايت روشن کنم، باجناق من موسوم به نجم الدين اليازجى، که آن موقع افسر نيروى هوايى بود خلبان شخصى قذافى بود.
ديپلماسى ايرانى: عبدالمنعم الهونى، از همرزمان معمر قذافى، ديکتاتور ليبى در انقلاب 1969 بوده است. وى پس از انقلاب ليبى از رهبران مجلس انقلابى بود و در ابتداى دهه هفتاد مناصب حساسى را بر عهده گرفت. از جمله مديريت سازمان امنيت ليبى، وزارت کشور و وزارت امور خارجه. اما پس از بروز اختلافهاى سنگينش با معمر قذافى در نيمههاى دهه هفتاد از حکومت ليبى جدا شد و تا به امروز از مخالفان سرسخت وى محسوب مىشود. البته در دهه گذشته معمر قذافى تلاش کرد با او وارد گفتگو شود و او را به نظام خود بازگرداند ولى در اين کار توفيقى نيافت. مسئوليت مذاکره با او را نماينده ليبى در اتحاديه عرب بر عهده داشت که اکنون او نيز از سمت خود استعفا داده و به جمع مخالفان معمر قذافى پيوسته است.
الهونى، بارها توسط عوامل وابسته به معمر قذافى مورد سوء قصد قرار گرفته ولى هر بار جان سالم به در برده و هر مرتبه نيز عوامل قذافى به دليل ناکام در ترور او مجازات شدهاند. روزنامه الحيات، چاپ لندن با الهونى گفتگويى انجام داده که از نکات برجسته آن افشاى سرنوشت امام موسى صدر، يکى از رهبران شيعى لبنانى است. خلاصهاى از اين گفتگو را در زير مىخوانيد:
آيا فکر مىکنيد نظام قذافى در حال فروپاشى است؟
انشاءالله. من معتقدم که مساله مساله چند روز است نه بيشتر. متاسفانه، اعتقاد دارم که موضوع به خود ليبيايىها بستگى دارد. چون اين مرد دست به هر کارى مىزند.
وضعيت فعلى را که به سمت فروپاشى نطام متمايل شده، چگونه ارزيابى مىکنيد؟
اجازه بده پس از 42 سال حکومت قذافى به تو بگويم حکومت او چگونه است. بهترين عبارت براى تفسير حکومت او اين عبارت است "نابودى سراسرى". ملت پيش از اين نمىتواند کارى از پيش ببرد. تا زمانى که امور در دست جوانان باشد، تغيير حتمى خواهد بود.
آيا متاثر از جوانان تونس و مصر است؟
موضوع بوعزيزى در تونس که اقدام به خودسوزى کرد به همه مظلومان قوت قلب داد و حتى بر جوانان مصر که ديديم دست به انقلاب زدند اثر گذاشت، اما تاثير خارجى تا زمانى که در داخل ظرفيتهاى لازم براى انتفاضه يا انقلاب نباشد کفايت نمىکند.
رابطه قذافى با بن على چطور بود؟
خيلى خوب بود. البته تفاوتهاى شگرفى با هم داشتند، بن على على رغم تلاش براى حفظ نظامش، به تاسيس موسسههاى آموزشى، بهداشتى و گردشگرى خيلى همت کرد اما در ليبى معمر قذافى هيچ کارى نکرد.
در روزهاى اخير چه کسى بر ليبى حکومت مىکرد؟
قذافى و پسرانش و شايد هم به آنها بتوانى 20 چهره مجرم ديگر را بيفزايي.
دوستان قذافى در دنيا چه کسانى هستند؟
سيلويو برلوسکونى، نخستوزير ايتاليا. برلوسکونى بر اساس مصالحش با معمر قذافى رفاقت دارد. با جاکوب زوما، رئيس جمهورى افريقاى جنوبى خيلى رفيق است. دوستيش با ننسون ماندلا که مشهور است. با هوگو چاوز، رئيس جمهورى ونزوئلا بسيار رفيق است. به همين دليل هم گفته مىشد که او يا به ونزوئلا يا افريقاى جنوبى خواهد رفت. اما من مىگويم که او يا همه را مىکشد يا کشته مىشود.
آيا قذافى را شبيه صدام حسين مىدانى؟
بدتر از صدام حسين است. باور کن، او بسيار از صدام حسين بدتر است. صدام حداقلى از عقل داشت اين مرد هيچ عقل و تعقلى ندارد.
آيا مال دوست است؟
نه، او مقام را دوست دارد و بر اين باور است که قدرت همه چيز را تضمين مىکند.
آيا ممکن است ليبى وارد جنگ داخلى شود؟
فکر نمىکنم که جنگ داخلىاى صورت بگيرد. من معتقدم که ما شاهد فاجعههاى انسانى خواهيم بود ولى معتقدم که ملت در نهايت پيروز خواهند شد.
آيا از اين که با قذافى در جنبش "فاتح از سپتامبر" همرزم بودى، پشيمانى؟
پشيمان نيستم ولى احساس مىکنم که در برابر ملت شرمندهام. بر ما واجب بود که در همه چيز قبل از خروج از کشور در دهه هفتاد موفق مىشديم. معمر قذافى فرزندان ما را کشت و ثروت کشور را بر باد داد و ظلمهاى زيادى مرتکب شد. نظام قذافى ليبىها را چه در داخل و چه در خارج مورد تعقيب و آزار و اذيت قرار داد و فضاى سراسر رعبآورى تشکيل داد، از همه ابزارها و لوازم و دانشش استفاده کرد تا هر کسى که اعتراض مىکند يا مىخواهد مناقشه کند از بين برود.
آيا براى ترور رهبران جهان در خارج نيز تلاش کرد؟
بله، توطئهاى براى ترور ملک عبدالله بن عبدالعزيز پادشاه عربستان طراحى کرد، عربستان دو نفر عربستانى را که در اين ترور دست داشتند، آزاد کرد و گفت که اين دو نفر بىگناهند. ولى قذافى دوباره تلاشهاى تازهاى براى ترور عبدالله کرد و باز هم اشخاصى در اين زمينه دستگير شدند. کما اين که در گذشته نيز براى ترور ملک حسين (پادشاه اردن) توطئهاى طراحى کرده بود.
رابطهاش با حسنى مبارک چگونه بود؟
مىگفت که مبارک مسن و خرفت شده و مصر بدون رهبر به سر مىبرد و مىگفت که ليبى نمىتواند بر توانايىهايش حساب کند. روابطشان با هم آرام و سرد بود و به اعتقادم مبارک بيشتر از قذافى مايل به رابطه بود.
از الآن پروندههاى طولانى قذافى يک به يک باز مىشوند. من به نامهاى از کارلوس (شخصيت مشهور ونزوئلايى) برخوردم که مىگفت کار ربودن وزراى اپک در سال 1975 در وين فکر خود قذافى بود. نظر تو چيست؟
من آن موقع در ليبى نبودم ولى معلوم بود که فکر قذافىوار است. تو نامه را از کسى که قرار بوده خودش مستقيما عمليات را اجرا کند، گرفتي. کارلوس در گفتههايش گفته که فکر اين کار از ليبى آمده بود، و حتى اين فکر مطرح بود که وزرا را به الجزاير ببرند تا شبههاى مبنى بر دست داشتن ليبى ايجاد نشود. همين موضوع را احمد زکى يمانى، که در آن موقع وزير نفت عربستان بود و در فهرست ربايندگان بود هم مىگفت.
در قضيه هواپيماى پان امريکن در لاکربى چطور؟
اطلاعات حقيقى که وجود دارد نشان مىدهد که عبدالباسط المقرحى که به ليبى بازگشت در پى تهديد جدى نظام ليبى که براى آزادىاش همه کار مىکرد، صورت گرفت. تمامى جزئيات اين جريان به زودى کشف خواهد شد. قطعا نظام بر سر مقرحى معامله کرد تا او از زندان آزاد شود.
بر سر ناپديد شدن امام موسى صدر و همراهانش در پى ديدارشان از ليبى که ديدار ناموفقشان با معمر قذافى هم در برنامه بود، چه؟
بسيار روشن است که امام صدر تصفيه و ترور شد. اين قصه قطعى است و يقينا انجام شد و همه ليبيايىهايى که با آنها تماس داشتم بر اين موضوع تاکيد و يقين داشتند. بگذار مسئله را برايت روشن کنم، باجناق من موسوم به نجم الدين اليازجى، که آن موقع افسر نيروى هوايى بود خلبان شخصى قذافى بود. پس از مدت کوتاهى از ناپديد شدن امام صدر، باجناق من ترور شد. افراد خانواده گفتند که ترور او با داستان صدر ارتباط دارد. وى کسى بود که مسئوليت انتقال جنازه امام موسى صدر را به جنوب ليبى در منطقه سبها بر عهده داشت. نزديکان او گفتند که وى به اين دليل ترور شد که وى از سرنوشت امام موسى صدر خبر داشت از اين رو براى مخفى نگه داشتن راز ترور امام موسى صدر، او را کشتند. از اين دست جنايتها در ليبى زياد وجود دارد.
هواپيماربايى "يوتا" فرانسه چه؟
به اين کار اعتراف کردند و هزينههايش را پرداختند. کسانى که دادگاه فرانسه محاکمه کرد و عليهشان حکم صادر کرد هنوز هستند و زندهاند.
کسانى که نظام براى ترورشان اقدام کرد، چه کسانى هستند؟
عمر المحيشى، که از جبهه پوليساريو حمايت کرد و به مغرب گريخت. قذافى از ملک حسن (پادشاه سابق مغرب) خواست که چهار نفر را تحويل دهد که يکى المحيشى بود. وى از رهبران مجلس رهبرى بود که متهم به تلاش براى کودتا شد و به مصر فرار کرد. با من به مصر پناهنده سياسى شد و سپس به بريتانيا رفت و اواخر که خسته شده بود خواست که در مغرب ساکن شود. المحيشى هزينههاى بسيارى دارد از جمله يک هنرمند ليبيايى نيز با او ترور شد.
آيا به گروههاى تروريستى نيز کمک مىکرد؟
بله. مجموعه ابو نضال، کارلوس، ارتش سرخ ژاپن، بريگادهاى سرخ، بادر ماينهوف و خيلى از گروههاى ديگر را به کار گرفت. از بسيارى از جريانهاى مخالف و جريانهاى شورشى حمايت مىکرد و در توطئههاى نظامى در چاد و جاهاى ديگر دست داشت. حتى از جريان «ابناء الله» در امريکا حمايت مىکرد.
نظرش درباره عبدالناصر چه بود؟
قسم مىخورم که حرفم راست است. در دسامبر 1969 با هم به ديدن عبدالناصر رفتيم. ديدار سرى و شامل چندين جلسه مىشد. عبدالناصر را دو بار هم در ليبى استقبال کرديم. در چندين مراسم در پايگاه امريکايىها نيز با عبدالناصر ديدار کردم. پس از آن نظرش را درباره ناصر پرسيديم، گفت: عبدالناصر مرد پليسى است. منظورش اين بود که مرد سرکوب است.