پایگاه خبری البشیر در مطلبی به قلم دکتر یاسر سعد و با عنوان(نقش جهان غرب در فاجعه علیه مردم لیبی) جهان غرب را شریک جنایات امروز معمر قذافی خواند.

در این تحلیل امده است: نقش جهان غرب را نباید تنها در جنایات جنگی قذافی علیه مردمش خلاصه کرد بلکه مشکلات این روزهای مردم لیبی نتیجه سیاست های گذشته جهان غرب در حمایت از سیاستهای معمرقذافی است. به نظر می رسد زشت ترین رفتار پس از وقوع حوادث اخیر لیبی، رفتار سیلویو برلوسکنی نخست وزیر ایتالیا بوده است، برلوسکنی گفته بود، quotation mark دوست ندارد قذافی را رنجیده خاطر کند quotation mark ضمن اینکه مواضع ایتالیا حتی پس از سخنان تهدید آمیز قذافی علیه ملتش که در آن مردم کشورش را به جنگی ویرانگر تهدید کرده بود هم مواضع سخیفی بود زیرا مسئولان ایتالیا از قذافی خواسته بودند راه گفتگو را در پیش بگیرد اما مشخص نبود که با چه کسی یا به چه صورت بایدگفتگو کند زیرا در برابر قذافی مردمی قرار دارند که علیه نظامش به پاخاسته اند و در چنین شرایطی دعوت به گفتگو به منزله دادن فرصت بیشتر به قذافی برای کشتار مردم است. نفاق در سیاست های غرب و نگرش دوگانه به تحولات امر جدیدی نیست،آمریکایی که مردم عراق و افغانستان را به زانو درآورد و بدون ارائه تصویر خاصی از تحولات سودان، به بهانه نسل کشی در دارفور، عمر البشیر را تحت پیگرد قرارداد در برابر تصاویر هر روزه از جنایات علیه مردم لیبی که بی شباهت به جنایت اسراییل علیه نوار غزه در جنگ 22روزه نبود واکنش سردی نشان داد، واکنشی که هیج سنخیتی با حجم جنایات در لیبی نداشت. گویا سخنان قذافی و هشدارهایش مبنی بر امکان شکل گیری دولت اسلامی در لیبی، خطر تجزیه کشور و به خطر افتادن سرمایه های نفتی بر روی مسئولان کاخ سفید تاثیر گذاشته است زیرا این سخنان منطبق با سیاست بازاریابی غرب در زمینه مبارزه با تروریسم است چنانچه با شعارهای اسلام هراسی در غرب منطبق است. پاپ بندیکت شانزدهم که بارها و بارها درباره خطر اسلام هشدار داد هم در برابر جنایات قذافی لب فروبسته است. ادعای قذافی درباره تروریسم، حوادث سال 2008 را در ذهن تداعی می کند یعنی آن زمانی را که دیوید ولش از مسئولان وقت وزارت امور خارجه آمریکا فاش ساخت طرابلس موافقت کرد تا یک و نیم میلیارد دلار به قربانیان تروریسم کمک کند. ولش این اعلام آمادگی را گزینه خوبی برای برداشته شدن چالش ها در مسیر روابط طبیعی میان واشنگتن و طرابلس خوانده بود تا بلافاصله پس از این سخنان وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه ای لیبی را شریک مهمی در جنگ با تروریسم اعلام کند چنانچه در این بیانیه از لیبی به عنوان الگویی یادشد که دوست دارد با اتخاذ سیاست های درست خود را از انزوا خارج کند. رفتار آمریکا در پرونده انفجار هواپیمای مسافربری بر فراز لاکربی نیز نوعی دهن کجی به عدالت و ارزش های انسانی بوده است. پس از آنکه قذافی مسئولیت انفجار هواپیما بر فراز لاکربی را که 157 کشته بر جای گذاشته بود پذیرفت و متعهد شد به خانواده قربانیان این حادثه خسارت پرداخت می کند آمریکا از این اقدام استقبال کرد بدون آنکه اندیشه کند که این خسارت از اموال مردمی پرداخت خواهد شد که در لیبی در شرایطی سخت وناگوار زندگی می کنند. رفتار آمریکا در این قضیه رفتاری نفاق گونه بود تا یک بار دیگر مفهوم تروریسم از نگاه آمریکا مشخص شود زیرا قذافی که روزگاری خود از نگاه آمریکا یک تروریست بود تنها با پرداخت مبلغی پول آن هم از کیسه مردم کشورش، جایگاهش را در سیاست خارجی کاخ سفید تا حدی ارتقا داد که به یکی از هم پیمانان آمریکا در مبازره با تروریسم تبدیل شد. قذافی که راه را پیدا کرده بود پس از مدتی اعلام کرد حاضراست از برنامه های تسلیحاتی خود دست بکشد تا این اعلام آمادگی جایگاهش را همچنان در نگاه کاخ سفید رشد دهد و این بار به گزینه ای مهم برای دیدار با مسئولان غربی تبدیل شود چنانچه به گزینه ای برای مدح و ثنای غرب تبدیل شده بود. جک استراو وزیر امور خارجه سابق انگلیس قذافی را رهبری شجاع خوانده بود و تونی بلر نخست وزیر پیشین انگلیس در دیدار بهار سال 2004 از طرابلس پس از دیدار با دیکتاتور لیبی از قذافی با واژه شخصیت شجاع تعریف کرد و گفت: quotation mark در حال حاضر میان لندن و طرابلس در بخش های دفاعی و مبارزه با تروریسم همکاری های سازنده ای وجود دارد quotation mark . در سال گذشته یک سیاستمدار انگلیسی به سمت مشاور قذافی منصوب شده بود اما هنوز مشخص نیست که آیا بلر هم در صف مشاوران قذافی جای دارد یا خیر؟ نیکولا سارکوزی رییس جمهوری فرانسه نیز در دفاع از دیدار جنجالی قذافی از پاریس، از مرزهای منطق و ادب دیپلماتیک و حتی ادب انسانی خارج شده بود و در مصاحبه با روزنامه quotation mark نوول اوبسرواتور quotation mark گفته بود: quotation mark نگاه ما به قذافی به عنوان یک دیکتاتور در جهان عرب نیست...

هر چند او از نظر سابقه قدیمی ترین حاکم عرب است اما این مسئله در جهان عرب امری جا افتاده است. از نگاه غرب سیاست های اخیر قذافی در چارچوب تامین منافع غرب بوده است در نتیجه باید با چنین دیکتاتوری در تعامل بود، قراردادهای تسلیحاتی سودآور امضاکرد و از مجازات یا حسابرسی او فاصله گرفت زیرا می توان از تجربه نظام سلطانی او در خدمت اهدافی به نام مبارزه با تروریسم سود جست همانگونه که می توان از این تجربیات برای مبارزه با مهاجرت های غیر قانونی به اروپا بهره گرفت.