خبر آنلاین - برای این جماعت امام مفقود بهتر است تا بازگشت چشم سبز بلند بالایی که اگر بازآید همچنان همان روحیه انقلابی را دارد و همان ذکاوت در عالم سیاست را.
سامی مبید
آگوست 1978 زمانی که هواپیمای حامل امام موسی صدر در طرابلس بر زمین نشست ، این روحانی لبنانی اما متولد ایران نمی دانست که چه سرنوشتی در انتظار اوست؟امام در تابستان گرمی وارد لیبی شد و گویا هرگز از آن کشور خارج هم نشد. آن روحانی بلندبالا با چشمانی سبز تنها و تنها برای میانجی گری میان سرهنگ معمر قذافی و رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین یاسر عرفات به لیبی سفر کرد. هیچ کس از آن روز امام را به چشم ندیده است. نه سال پیش از این تاریخ بود که قذافی بر مسند قدرت در لیبی نشسته بود. در آن برحه زمانی وی به صراحت تاکید کرد که درهای کشورش بر هر فرد یا نهادی که قصد ایستادگی در برابر اسرائیل و ایالات متحده را داشته باشد، باز است .
سازمان آزادی بخش فلسطین پایگاه های بسیاری در لیبی داشت. این نهاد از کمک های مالی بی حد و حصر قذافی هم بسیار بهره برده بود. قذافی و عرفات هم ظاهرا روابط دوستانه بسیار خوبی با هم داشتند. رابطه میان دو نفر در ابتدای 1978 با درخواستی از جانب قذافی و مخالفت یاسر عرفات شکرآب شد. قذافی از عرفات می خواهد که چند تن از اعضای اپوزیسیون لیبی را توسل عوامل خود به قتل برساند، عرفات در برابر این درخواست مقاومت می کند و همین مساله خشم سرهنگ را برمی انگیزد. سرهنگ فلسطینی ها را از لیبی اخراج می کند، دفاتر آنها را در طرابلس مهر و موم کرده و کمک 12 میلیارد دلاری نقدی و کمک های نظامی به آنها را قطع می کند.عرفات هم به حمایت مالی و هم به کمک معنوی لیبی در آن برحه زمانی نیازمند بود و به همین دلیل واسطه ای را برای آشتی راهی طرابلس می کند. عرفات از امام موسی صدر می خواهد که نقش میانجی را در این ماجرا بر عهده بگیرد. از همان روز که امام موسی درخواست عرفات را اجابت کرده و به لیبی می رود دیگر نه کسی او را می بیند و نه کسی از او خبری می شنود.
امام موسی صدر یک سیاستمدار معمولی لبنانی نبود. نه مفقود شدن وی عادی بود و نه حتی مرگش بعد این همه سال عادی می نماید. هیچ کس نمی تواند از حد و اندازه تاثیر امام موسی صدر بر جمعیت شیعه لبنان سخنی به میان آورد. امام موسی صدر در شهر مذهبی قم به دنیا آمد. از پدری که از آیت الله های به نام در ایران، عراق و لبنان بود. وی تحصیلات حوزوی را در قم پشت سر گذاشت و پس از آن از دانشگاه تهران در سال 1956، مدرک علوم سیاسی خود را گرفت. اواخر دهه 50 بود که امام موسی رسما جامه روحانیت را بر تن کرد.امام موسی رهبری بود کاریزماتیک و بسیار باهوش که با عقاید مذهبی بازی که داشت به سهولت جای خاصی در میان شیعیان لبنان برای خود دست و پا کرد.
همگان بیروت آن زمان را به سوئیس خاورمیانه تشبیه می کردند. سرزمینی که آغوش بر توریست ها گشوده بود اما شیعیان تنها هفت دهم درصد از بودجه ملی لبنان را به خود اختصاص داده بودند.در مسائل منطقه ای امام موسی صدر به سوریه و ایران نزدیک بود و البته به شدت منتقد انور سادات رئیس جمهوری وقت مصر بود. انور سادات چند ماه پیش از ناپدید شدن امام موسی در سرزمین های اشغالی حاضر شده بود.
از خیل هواداران دو آتشه امام موسی صدر دو نفر در امروز لبنان همچنان حرف های بسیاری برای گفتن دارند. نبیه بری رئیس پارلمان لبنان و سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله. مردانی که هنوز به صدر عشق می ورزند و همچنان تاکید دارند که او بعد این همه سال زنده است. هر دو نه یک بار که بارها تاکید کرده اند که ارام نخواهند گرفت مگر زمانی که امام موسی به لبنانش بازگردد.
پرونده امام سبز چشم لبنانی ها این روزها در صدر اخبار بین المللی قرار دارد. سرزمین معمر قذافی روزهای آشوب را تجربه می کند. شیعیان لبنان از 1978 تا کنون هنوز چشم انتظار امام خود هستند و اکنون فرصت را برای پاسخگویی قذافی بسیار مناسب می دانند. در 1984 دو دیپلمات لیبیایی ربوده شدند تا شاید اهرم فشاری باشد برای معمر قذافی. این کار هم جواب نداد و در نتیجه سفارتخانه لیبی در لبنان در جولای همان سال منفجر شد.
در ابتدای دهه نود بود که نبیه بری در سخنانی که رنگ و بوی عشق به امام موسی صدر را داشت به صراحت گفت: می خواهیم بدانیم چه بر سر امام ما آوردید؟ هم نصرالله و هم دیگر وفاداران به امام موسی در این سالها از کوچکترین ارتباط گیری با رژیم قذافی سرباز زده و بارها هشدار داده اند که این روند تا معلوم شدن وضع امام موسی صدر ادامه خواهد داشت. در سال 2000 میلادی طرفداران امام موسی پرونده را مجددا در رسانه های داخلی و منطقه ای باز کرده و از دادگاهی در لبنان دستور بازداشت قذافی را گرفتند. در 2003 در نهایت راهی برای قذافی نماند جز متوقف کردن فعالیت سفارتخانه کشورش در بیروت. زمانی که انقلاب مردمی در لیبی آغاز شد شبکه المنار متعلق به حزب الله لبنان و ان بی ان مورد حمایت نبیه بری ،بیست و چهار ساعته از لیبی گفتند. محور تمامی برنامه ها هم یک چیز بود: تلاش برای سرنگونی مردی که امام را میزبان بود اما آیین میزبانی ندانست. العربیه مورد حمایت خاندان سعود هم در این ماجرا بسیار بر معمر قذافی تاخت. همین نسخه در الجزیره قطر هم پیچیده شد. خاندان سعود از رفتن قذافی شاد هستند چرا که سه سال پیش سرهنگ برنامه ترور ملک عبدالله را در سر داشت که لو رفت.
آنچه که به این پرونده جانی دوباره بخشیده رفتن قذافی نیست بلکه این خبر نسیم وار است که احتمالا امام موسی زنده است. برخی منابع ادعا می کنند که مخفیگاه صدر در جریان این ناآرامی ها تغییر کرده است . این خبر برای شیعیان لبنان به مثابه انفجار شادی بود. باز پوسترهای حاوی تصویر امام موسی کوچه و خیابان های بیروت را پر کرده است . صدر اگر زنده باشد 83 سال سن دارد. همگان در ظاهر از بازگشت صدر ابراز خرسندی می کنند اما چه کسی می داند که در دل سیاستمدارن امروز لبنان واقعا چه می گذرد؟ چه کسی می داند که بازگشت امام پس از سی سال ترس را در دل چه کسانی می اندازد؟ سیاستمدارانی که همین امروز نمی توانند در کنار هم قرار گرفتن نبی بری و سید حسن را ببینند چگونه می توانند مثلث سه گانه آنها را کنار هم تاب بیاورند؟ کم نیستند کسانی که در این سالها برای جمع آوری آرا از امام گفته اند و خود را وفادار به او نشان داده اند. برای این جماعت امام مفقود بهتر است تا چشم سبز بلند بالایی که اگر بازگردد همچنان همان روحیه انقلابی را دارد و همان ذکاوت در عالم سیاست را.
آسیا تایمز 26 فوریه