'ماسيمو دسانتي' رييس كميته بين المللي تربيت براي صلح ايتاليا با تاكيد بر اينكه نبايد پيامد صدور دمكراسي غربي از طريق جنگ عليه عراق و افغانستان را فراموش شود، گفت: نمي توان آتش برافروخته شده از سوي ديكتاتور ليبي در اين كشور را با پرتاب بمب خاموش كرد.
رييس كميته بين المللي تربيت براي صلح ايتاليا در گفت و گو با خبرنگار ايرنا در رم، در خصوص اوضاع ليبي و قيام مردمي شمال افريقا به اعمال تحريم يكجانبه آمريكا و در ادامه تصميم شوراي امنيت سازمان ملل و اتحاديه اروپا عليه ليبي اشاره كرد و گفت: هم اكنون بيش از هر زمان ديگر نياز به ارزيابي اوضاع و ماموريت هاي بشر دوستانه در ليبي احساس مي شود.
وي در ادامه با اشاره به واكنش جامعه بين المللي در قبال تهديد آمريكا و ناتو به 'مداخله بشردوستانه' در ليبي و دامن زدن به يك جنگ ديگر در مديترانه گفت: به نظر من مداخله ناتو در ليبي مي تواند شعله هاي تروريسم را بلندتر كند، به نظر من نمي توان اتش ليبي را با پرتاب بمب خاموش كرد .
وي گفت: روند دمكراسي بسيار پيچيده است و نياز به زمان و صبر دارد. هر ملت بايد با استقلال راه خود را براي يك همزيستي مسالمت آميز مدني پيدا كند. هم اكنون بيش از هر زمان ديگر نياز به ارزيابي اوضاع و گشودن درهاي گفت و گو، ايجاد پل هاي صلح، ماموريت هاي بشردوستانه و اعزام هيات هاي كارشناسي و عقلايي است كه بتوانند يك نقش ميانجي هوشمندانه و با وجدان را بازي كنند و شرايط را براي تعيين سرنوشت ليبيايي ها به دست خود مردم ايجاد كنند.
وي افزود: ما نياز به جنگ ديگري در مديترانه نداريم، جنگي كه بر شمار قربانيان بي گناه مي افزايد و سيل مهاجرت هاي ميليوني را سبب مي شود و باعث افزايش قيمت نفت وگاز مي شود كه تاثيرات ان فاجعه بار خواهد بود.
دسانتي گفت: براي جلوگيري از اين مساله، كميته بين المللي تربيت براي صلح، آماده ايفاي نقش و ايجاد پل هاي صلح است، همانطور كه از نخستين جنگ در خليج فارس اين نقش را ايفا كرده است.
رييس كميته بين المللي تربيت براي صلح همچنين اظهار داشت: ايتاليا كه در منطقه مديترانه، خاورميانه و افريقا فاقد راهبرد است در چنين اوضاعي به دفاع از منافع عظيم اقتصادي شركت هاي نفتي 'اني' و ساير گروه هاي صنعتي در ليبي پرداخت بدون اينكه مورد بشردوستانه را ارزيابي كند. به همين دليل ايتاليا در قبال ليبي و سركوبي مردم اين كشور فورا موضع گيري نكرد و قذافي را محكوم نكرد و تنها پس از گذشت چند روز با اتحاديه اروپا و امريكا هم صدا شد.
وي اظهار داشت: اوضاع شمال افريقا و بويژه كشورهاي مديترانه اي بسيار انفجاري شده است. ابتدا قيام مردمي در تونس كه به سقوط بن علي كشيده شد و سپس قيام بزرگ مردمي در مصر و سرنگوني مبارك و حالا در كشور ليبي شاهد وقايعي هستيم كه وجدان جهاني را به لرزه در مي آورد.
دسانتي گفت: انقلاب ليبي در سال 1968 با سقوط شاه 'ادريس' و ملي كردن منابع نفتي و اخراج پايگاه هاي نظامي امريكا آغاز شد كه خود باعث ايجاد نتايج بزرگ براي آن ملت بود.
وي افزود: بايد ياداور تراز تجاري فعال ليبي شد كه 27 ميليارد دلار در سال است و درآمد سرانه اين كشور نيز 12 هزار دلار در سال اعلام شده است كه خود 6 برابر درامد سرانه مصر است. علاوه براين 90 درصد جامعه ليبيايي باسواد است كه خود بالاترين در تمام جهان عرب محسوب مي شود. حال اين سوال مطرح مي شود كه اگر دلايل اقتصادي و اجتماعي قوي وجود نداشت چرا در ليبي قيام برپا شد. يقينا مهمترين دليل آن مربوط به رفتار قذافي است كه به همراه اعضاي خانواده اش ثروت كشور را در دستان خود متمركز كرد.
وي گفت: بايد ديد كه سقوط احتمالي قذافي به نفع چه كسي تمام مي شود. آيا ملت ليبي كه حاكم سرنوشت خود خواهد شد، بيشترين سود را مي برد و يا شركت هاي چند مليتي نفتي و گازي كه در انتظار مبادلات بزرگ هستند؟ آيا مطمئن هستيم دراين صورت آمريكا و ناتو به فكر نصب تاسيسات و پايگاه هاي راهبردي براي كنترل منطقه ژئوپليتيك مديترانه و خاورميانه و تمام افريقا از جمله ليبي نيستند؟
وي گفت: قذافي كه آمادگي مقابله با اين قيام مردمي را نداشت به جاي مذاكره با ملت تصميم به سركوب آنان گرفت و خود را در مقابل جامعه بين المللي قرار داد.