خبر آنلاین - برقراری منطقه ممنوع پرواز بر فرار لیبی به معنای جنگ است و گویا آقایان فراموش کرده اند که دست ما در حال حاضر در افغانستان و عراق لای پوست گردو است.
دویل مک مانوس
هفته جاری که از راه برسد نمایندگان کنگره ایالات متحده برای تنبیه معمر قذافی ساده ترین و البته کوتاه ترین مسیر را انتخاب خواهند کرد: تحریم هوایی یا همان ممنوعیت پرواز بر فراز آسمان لیبی.
جان مک کین سناتور جمهوری خواه آمریکایی در این خصوص به واشنگتن پست گفت: ما 500 میلیارد دلار خرج سیستم هوایی خود کردیم و با این وجود هنوز نمی توانیم سیستم هوایی لیبی را تحت تاثیر قرار دهیم؟ تنها کافیست به خلبان های لیبی گوشزد کنید که از این پس شما حق پرواز بر فراز این آسمان را ندارید و آنها را خانه نشین کنید.
سناتور جان کری دموکرات هم گویا با مک کین موافق است و در این خصوص می گوید: قرار نیست ممنوعیت پرواز بر فراز آسمان لیبی دائمی باشد اما در حال حاضر این مساله برای ما از واجبات است .
با این همه یک مساله وجود دارد که نه مک کین و نه جان کری در جامه رئیس کمیته سیاست خارجی سنا به آن توجه نکرده اند: اعلام منطقه ممنوع پرواز در حقیقت اعلام جنگ است و ما در افغانستان و عراق هنوز حضور نظامی داریم.
در شرایطی که ایالات متحده بخواهد برای بررسی اوضاع جنگنده های خود را بر فراز لیبی به پرواز درآورد، باید با سیستم نظامی و هوایی این کشور درگیر شود و این حرکت هم به ذات به معنای آغاز جنگ است. واشنگتن نمی تواند حضور خود را در جنگ محدود کند. هر بار سخن از جنگ و نبرد نظامی به میان آمده حتی اگر بحث استراتژی کوتاه مدت و تنبیهی هم در میان بوده باز به جنگی تمام عیار بدل شده است.
واشنگتن همواره بر سر دو راهی در این قبیل شرایط گرفتار امده است. همین دو راهی است که به نوعی افسران و چهره های عالی رتبه پنتاگون را برای اعلام منطقه ممنوع پرواز دودل کرده است .
دریادار مایک مولن در این خصوص می گوید: ما در شرایط نظامی بسیار سختی گرفتار شده ایم.
رابرت گیتس وزیر دفاع هم در این خصوص به خبرنگاران گفته بود: شاید زمان آن فرا رسیده است که به توسل به گزینه نظامی علیه کشوری دیگر در خاورمیانه هم فکر کنیم.
خانم هیلاری کلینتون در جامه وزیر امور خارجه کشورش نیز ادعا می کند که امروز برای فکر کردن به توسل به گزینه نظامی علیه لیبی بسیار زود است. وی تاکید دارد که دگر کشورها نیز دخالت نظامی در لیبی را بهترین گزینه نمی دانند.
جان مک کین جمهوری خواه و تندرو که به دنبال بهانه ای برای کوبیدن دولت دموکرات نشسته در کاخ سفید هم است این سخنان را توجیه خوانده و در این خصوص می گوید: به باور من آنها بهانه تراشی می کنند تا به نوعی وارد عمل نشدن خود را توجیه کنند.
شاید حق با مک کین باشد. بله، امریکایی ها بهانه تراشی می کنند و چه کاری بهتر از این چرا که تا زمانی که جنگنده های در اختیار ارتش لیبی شهروندان غیرنظامی را در حجم بالا بمباران نکرده اند غرب توجیهی برای دخالت نظامی در چنته ندارد.
در شرایطی که حرف و حدیث ها در خصوص تحریم هوایی لیبی ادامه دارد، کم نیستند کسانی که با سرعت از احتمال توسل به گزینه نظامی علیه این کشور خبر می دهند. ایالات متحده دوشادوش ناتو تجهیزات نظامی خود را به صف می کند. جنگنده ها، ناوهای جنگی و رادارهای کنترل از راه دور اطراف مدیترانه را احاطه کرده اند. مقر هوایی در سیسیلی که در 350 مایلی شمال طرابلس است نیز آمادگی خود را برای حمله اعلام کرده است.
دلیل اصلی امتناع از جنگ را رابرت گیتس اینگونه بر زبان می آورد: اگر بتوانیم مانع از نبردی دیگر شویم بهتر است که این کار را بکنیم.
نگاهی به سه تجربه اخیر اعمال تحریم هوایی، محدودیت ها و سختی های این استراتژی را نشان می دهد. محدود نگاه داشتن این امر بسیار سخت است . در سال 1991 ایالات متحده و همراهان غربی اش منطقه ممنوع پرواز را بر فراز عراق لحاظ کردند. همگان امیدوار بودند که این حرکت منجر به سقوط دولت صدام حسین دیکتاتور وقت عراق شود . اما این خوش بینی به ثمر ننشت. تنها ثمره این حرکت هم انهدام دو جنگنده امریکایی بود که در سال 1994 به اشتباه جنگنده عراقی شناسایی شده و هدف نیروهای خودی قرار گرفتند.
در سال 1993 ، سازمان ملل منطقه ممنوعه پرواز بر فراز بوسنی هرزگوین اعمال کرد. در اثتای همین ماموریت بود که چهار جنگنده صربستان توسط واشنگتن هدف قرار گرفت. مناقشه میان بوسنی و صربستان در نهایت با میانجی گری ایالات متحده به پایان رسید و بسیاری از آن با عنوان موفقیتی برای واشنگتن نام بردند. البته این توافقنامه منجر به استقرار نیروهای نظامی امریکا در بوسنی به مدت هشت سال هم شد .
در 1999 ناتو باز بر سر مناقشه کوزوو با صربستان درگیر شد. مناقشه ای که بسیار فراتر از تحریم هوایی صربستان رفت . در ان زمان بیل کلینتون رئیس جمهور امریکا بود و وعده محدود نگاه داشتن مانورهای هوایی امریکا را در این منطقه داد. اما زمانی که هیچ کدام از این حرکت ها جواب نداد در نهایت راهی باقی نماند جز آنکه امریکا نیروی زمینی به کوزوو اعزام کند.
اکنون نیز باراک اوباما در شرایط بسیار پیچیده ای گرفتار شده است . وی رسما در این روزها بر لزوم توجه به " مسئولیت حمایت" تاکید دارد . این عبارت در عرف بین الملل به معنای این است که اگر مردم کشوری به تیر خودی و حاکمیت در حجم بالایی قتل عام شوند، دخالت نیروهای بین المللی برای مهار بحران امری لازم الاجرا خواهد بود.
سال 2009 میلادی را به یاد آورید و باراک اوبامای جوان را هنگام دریافت جایزه صلح نوبل: زمانی که در دارفور ما شاهد قتل عام بودیم، روزهایی که در کنگو تجاوز بیداد می کرد، شب هایی که بی گناهان در برمه سلاخی شدند باید مسببان این جنایت های از سوی جامعه جهانی به جزای کار خود می رسیدند. بله، قرار است تعامل در کار باشد. بله، قرار است دیپلماسی را معیار قرار دهیم اما توجه داشته باشید که زمانی که تعامل جواب نمی دهد باید به گونه ای دیگر برخورد کرد.
اما باراک اوباما باید بداند که بهترین راه در حال حاضر و بعد از تجربه عراق؛ بوسنی و کوزوو نمی تواند اعلام منطقه ممنوع پروازی باشد. دولت باراک اوباما ادعا می کند که به دنبال راهکار دیگری برای ممانعت از حمله جنگنده های ارتش لیبی به شهروندان غیرنظامی است . برخی کارشناسان نظامی هم هشدار می دهند که می توانند حملات از راه دور را پیشه راه خود کنند.درش رایطی که اپوزیسیون در لیبی دولت موقت تشکیل دهد و درخواست کمک خارجی کند، بی شک میزان فشار بر دولت باراک اوباما دو برابر خواهد شد. در آن فضا بی شک دست کمک مخالفان را پس زدن بزرگترین اشتباه خواهد بود. با تمام این تفاسیر بهتر است سریع عمل نکنیم و تا ده بشماریم.
لس آنجلس تایمز سوم مارس