اشاره؛ مجتبی باجلانی: قیامهای مردمی اخیر در شمال آفریقا و خاورمیانه عربی این روزها در صد اخبار و محافل سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی منطقه و جهان قرار دارد. این قیامها که بیشتر دارای ماهیتی اسلامی و ضد نظام سلطه است و دقیقا به همین سبب قدرتهای جهانی سعی در انحراف ان و یا دست کم با استفاده از الفاظی چون دمکراسی و ازادیخواهی سعی در القای ماهیت غربی بودنش را دارند از جهات امنیتی و اقتصادی نیز دارای اهمیتی بسیار است.
اکثر کشورهایی که در آنها قیامهای مردمی درجریان است به لحاظ ارتباط با پرونده فلسطین تاثیرات امنیتی بالایی بر مناسبات و معادلات منطقه یی و بین المللی گذاشته اند. نظر به اینکه کشورهای یاد شده اغلب به لحاظ دارا بودن ذخایر انرژی نفت و گاز نقش مهمی در تامین منابع انرژی غرب ایفا می کنند از حیث تاثیرات اقتصادی نیز پر اهمیت هستند. در این بین خصوصا تحولات در مصر بواسطه مجاورت این کشور با فلسطین و همچنین وجود کانال استراتژیک سوئز در آن، تاثیرات مهمی بر اینده رژیم صهیونیستی دارد. تا جاییکه ناظران سیاسی تغییر نظام در مصر را ضربه مهلک و جبران ناپذیری بر بقای این رژیم می دانند. برای آشنایی با ریشه ها ، عوامل و ساختار قیامهای اخیر در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا خبرگزاری قدس(قدسنا) گفتگویی تفصیلی با سید هادی سید افقهی کارشناس ارشد مسایل شمال آفریقا و خاورمیانه انجام داده است که در پی می آید:
س: ارزیابی شما به طور کلی از ماهیت انقلابها و حرکت های اعتراضی اخیر در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا چیست؟
ج: دایره تقابل اسلام و غرب است . مبنای تحولات را اگر بخواهیم پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در نظر بگیریم . با پیروزی انقلاب سلامی به مرور زمان یکسری صف بندیهای جدید ایجاد شد و منطقه به لحاظ جغرافیای سیاسی طور دیگری شکل گرفت. اگر از ناحیه استکبار جهانی هم بخواهیم نگاه کنیم برای محاصره انقلاب اسلامی آنها در دو فاز تا حدودی متمایز از هم با هدف نابودی انقلاب و اگر نتوانست منحرف کردن انقلاب و اگر نتوانست محاصره و محدود کردن و به اضمحلال بردن انقلاب با ما وارد جنگ شدند . در مرحله و فرایند جنگ سخت استکبار جهانی در 5 مرحله وارد رویارویی با ما شد .شورش در مناطق مرزی به تحریک قومیتها و فرهنگ های مختلف به خاطر تنوع نژادی و قومی کشور را ایجاد کرد. از شورشها نتیجه نگرفتند به سمت ایجاد جنگهای داخلی رفتند .مجاهدین خلق و چریکهای فدایی و منافقین وارد کار شدند و اوج رویارویی با انقلاب نیز در 30 خرداد سال 60 بود که منجر به اضمحلال و فرار منافقین شد . بعد از ان مرحله دخالتهای مستقیم نظامی امریکا در طبس بود که برای ازادی گروگانها به دستور شخص اقای جیمی کارتر اقدام کردند. از حمله نظامی هم نتیجه نگرفتند تا به اوج تهاجم نظامی در فرایند جنگ سخت و جنگ 8 ساله رسیدند. پس از پایان جنگ در حوزه جنگ نرم و با تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی وارد شد و ان را گسترش داد که این فرآیند نیز حدود 20 سال طول کشید. همه این تلاشهای نظام سلطه برای جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی ایران بود. در راستای محدود کردن انقلاب اسلامی و عدم صدور انقلاب و عدم الگو شدن انقلاب برای ملتهای دیگربود که مقام معظم رهبری نیز درسخنان اخیر خود نیز به این نکته اشاره کردند .
س: آقای سید افقهی ممکن است کمی درباره جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی ایران توضیح دهید؟
ج:در خلال این رویارویی هم در فرایند سخت و هم در فرایند نرم که شامل رفرم یا اصلاحات بود و بعد از ان جنگ نرم در ان دو گزاره تعریف شده انقلابهای مخملی و رنگی وجود داشت . ما می بینیم که در یک نگاه کلی این درگیری در 2 محور خلاصه می شود یکی محورش جمهوری اسلامی ایران به همراه یکی دو کشور مانند سوریه و نهضتهای ازادیبخش منطقه و مردم منطقه و در سوی دیگر قضیه استکبار جهانی با محوریت امریکا در منطقه و رژیم صهیونیستی با حمایتهای غرب .
نظام سلطه برای جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی ایران در منطقه ارام ارام چند گروه و محور و یا به عبارت ساده تر دیوار شکل داد. اوایل انقلاب برای حفاظت از منافع خودشان در منطقه شورای همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس را تشکیل دادند . پس از آن دامنه و گستره انقلاب مرزها را در نوردید تا جاییکه در لبنان حزب الله در اوج پیروزیها و اقتدار خود قرار گرفت . انتفاضه اول(سنگ و چوب) و دوم فلسطین(انتفاضه الاقصی) شکل گرفت. حماس از درون انتفاضه متولد شد. تشکیلات حماس اگرچه در غالب اخوان المسلمین فلسطین به رهبری مرحوم احمد یاسین بود لیکن این حماس که امروز ما می بینیم از فاز امنیتی وارد فاز نظامی شد و از فاز نظامی به بار نشست و وارد حیات سیاسی فلسطین شد و رقیب فتح شد و فتح را از حالت یکه تازی خارج کرد . پس از آن جنبش جهاد اسلامی شکل گرفت که با مرحوم شهید فتحی شقاقی متولد شد و امروز عبدالله شلح ان را اداره می کند . از اینجا بود که این قطب بندی ها شکل گرفت استکبار جهانی وقتی دید که این رویارویی و گروه بندی شورای خلیج فارس فارس کافی نیست امد و اقدام به ایجاد جبهه جدیدی تحت عنوان محاصره و جلوگیری از شکل گیری به اصطلاح هلال شیعی کرد. جبهه کشورهای اعتدال (میانه روی) اسلامی را مطرح کردند که محور اصلی این جبهه مصر بود و سمت راستش عربستان سعودی بود و سمت چپ ان هم اردن و دیگر کشورهای عربی که انها را هم در بر گرفت و تحت چتر جبهه اعتدال قرار گرفتند. ماموریت این جبهه رسواتر بود. اوج رسوایی این جبهه برای تقابل با انقلاب اسلامی و سازمانها و خیزش و بیداری اسلامی در منطقه در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی بر علیه مردم لبنان تجلی یافت . بعد از ان هم جنگ 22 روزه حماس بود که خوشبختانه انجا هم حزب الله و هم حماس سر افراز و پیروز از این جنگ خارج شدند .
س: پس از ناامیدی ازمقابله با ایران یعنی به سراغ منطقه خاورمیانه و طرح های رنگارنگ رفتند؟
ج:بله بعد از این مرحله امدند بحث خاورمیانه جدید را مطرح کردند چونکه معتقد بودند فرهنگ انقلاب اسلامی و گفتمان ان در کشورهای مختلف با نسبت و تناسبهای متفاوت راه خود را باز کرده و به مرور زمان بیدارگری و نهضت بیدارگر به خصوص در عصر و برهه اینترنت به عرصه جهان ارتباطات، انفجار اطلاعات و دسترسی اسان به معلومات و شبکه های ماهواره ای که ابتکار عمل را بدست گرفتند، یک بستر بسیار مناسبی برای بیداری ملتها شکل داده بود و از سوی دیگر دو پدیده نیز در حال شکل گرفتن بود و هنوز هست .
پدیده اول تقابل رژیم صهیونیستی با جهان اسلام بود که در رویارویی ها و نبردهای حزب الله به نمایندگی از جهان عرب و با حمایت های جمهوری اسلامی و فرهنگ سازی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی تجلی یافت. هسته مرکزی این گفتمان در حمایت از مردم فلسطین اعلام روز جهانی قدس از سوی امام خمینی - ره- بود که خبرگزاری شما واقعا سنگ تمام می گذارد در این مناسبت که جای تشکر و سپاس است. امواج این بیدار گری و مناسبت عظیم سال به سال رو به گسترش است . یعنی حضرت امام (ره) چیزی را پایه گذاری کردند که اگر مبالغه نشود شبیه معجزه بود و دستاورد نبود. ما که خود را در قلب حادثه می دیدیم تصور نمی کردیم روزی روز جهانی قدس با این شکوه در بعضی کشورها برگزار شود که با همان حرارت در ایران برگزار می شود و این واقعا اثر خود را می گذارد . پس مرحله اول تقابل جهان اسلام با رژیم صهیونیستی با این محوریت بود. نبردهای حزب الله و پیروزیهای شرافتمندانه این جنبش عقده های فروخورده جهان عرب را گشود و امید را مجددا در کشورهای عربی و مخصوصا کشورهای خط مقدم در خود سوریه که حتی مدتی وارد روند مذاکرات سازش شد و بعد پس گرفت، بازگرداند. امروز در مصر و فردا ان شاء الله در اردن می بینید که این اعاده حیثیت و انگیزه بازگشت کرامت جهان عرب و جهان اسلام با خونهای پاک فرزندان حزب الله باعث شد ملتهای دیگر به خود امیدوار باشند و امید و آرزو در بسیاری از این کشورها زنده شد و با حیات مجدد فرهنگ امید، مقاومت نیز احیا شد .این در حالی بود که وضعیت جهان عرب به گونه یی بود که از یک سو دیوار ترس حالت بی اراده گی و خمودگی به امید و نشاط را در جهان عرب و اسلام باعث شده بود و از سوی دیگر حکام کشورهای عرب از مردمشان به دلیل سرسپردگی به امریکا،حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم، دلداده گیها و دلباخته گی مستقیم و غیر مستقیم بعضی کشورها نسبت به رژیم صهیونیستی فاصله گرفته بودند. طبیعتا این دلدادگی نرخی دارد و نرخ ان سرکوب ملتهاست. براین اساس معترضان را با اتهام های تروریست، اشوبگر و وابسته به خارج سرکوب کردند .
س: اعتراضهای مردمی امروز در جهان عرب چه ارتباطی با طرح های امریکایی که گفتید دارد؟ و بفرمایید اصولا ماهیت این قیامها و اعتراضات چیست ؟ زیرا پرسشها و تردیدهای فراوانی در این رابطه که ماهیت قیامها فی المثل اسلامی نیست بلکه دمکراتیک و یا صرفا اقتصادی است ، مطرح می شود؟
ج: خب مخالفت با این دلدادگی ها و وابستگی ها به آمریکا و رژیم صهیونیستی باعث تراکمات مختلف شد که این تراکمات را درسه لایه می توان تعریف کرد و آنها را در اعتراضات و قیامهای مردمی امروز مشاهده نمود. تراکم اول که سبب این حرکت و جرقه انقلاب مثلا در تونس شد یک مسئله معیشتی ساده بود اما پشت این حرکت صنفی و معیشتی مظلومیت ناشی از خودسوزی محمد بو عزیزی در تونس بود . وی وقتی اقدام به خود سوزی کرد همه چیز خود را لگد مال شده می دید چون فاصله رفاهی یک طبقه اقلیت که در حاشیه بن علی بودند و بقیه ملت که اکثریت محروم بودند، بسیار زیاد شده بود.
این لایه اول بود که مردم همراهی کردند و حتی اگر دقت کرده باشید انقلاب تونس جرقه انقلاب مصر شد . زمینه دو انقلاب همزاد تونس و مصر اول مطالبات صنفی بود بعد به مرور زمان که دایره انقلاب گسترش پیدا کرد یک لایه عظیم تری از مطالبات و معنا دار تری مطرح شد که همان بحث ازادیها بود، کرامت انسانی، دمکراسی، ازادی بیان و اندیشه بود که عمیق تر از لایه اول شد . لایه سوم که هسته مرکزی انقلابها و قیامها در تونس، مصر و حتی در یمن و بحرین و لیبی و سایر کشورها واقع شد لایه عقیدتی و اخلاقی به عنوان ارزشمندترین لایه های یک جامعه بود. در واقع این لایه شکل دهنده هویت فردی یک مسلمان و فرهنگ اجتماعی و تاریخی جامعه اسلامی و عربی است.
س: شما می فرمایید آنچه امروز در کشورهای عربی و شمال افریقا می گذرد از مطالبات صنفی و معیشتی گرفته تا مطالبات آزادیخواهی و عدالت طلبی ناشی از الهام گیری آنان از انقلاب اسلامی است، می شود کمی بیشتر توضیح دهید؟
ج: بله پایه های اصلی شکل گیری این لایه – لایه عقیدتی - در جامعه عربی و اسلامی کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا که این روزها شاهد قیامهای مردمی در آن هستیم بدون شک پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 33 سال پیش بود. امروزه روز به روز همگرایی جهان اسلام و عرب با محوریت انقلاب اسلامی که امام خمینی از ان به نام انقلاب معنوی و صدور انقلاب به معنی صدور ارزشها تعبیر فرمودند، افزوده می شود. امروز می بینیم که بعد از 33 سال کلام نورانی امام به بار می نشیند . دقیقا بعد از 33 سال در نگاه کلان که موج عظیمی که سراسر جهان عرب و اسلام را فراگرفته و امیدواریم جهان غرب و امریکا را هم بگیرید در قالب ازادی خواهی و عدالت طلبی صادر شد. این محورها ی صدور انقلاب دارد به بار می نشیند به این معنا که انقلاب الهام بخش شد برای کشورهای هدف . در خلال این 33 سال کشورها ما را خیلی تحت نظر داشتند. ملتهای اطراف ما حتی ملتها دور دست به طور مداوم ما را رصد می کردند که بالاخره این انقلاب می خواهد با این همه محاصره و تحریم ها و توطئه ها و با این حجم تهاجم از شرق و غرب و در ابعاد مختلف در لایه و شیوه های مختلف جان سالم به در می برد؟ که دیدند جان سالم به در برد و امروز این انقلاب دیگر بسیاری از این خطرات را پشت سر گذاشته و دارد به مرحله شکوفایی علمی، نظامی، فن اوری و فرهنگی می رسد . امروز انقلاب دارد تئوریهای کلان برای مدیریت جهان را مطرح می کند که همان بحث عدالتخواهی و ازادیخواهی نهفته در گفتمان اسلامی انقلاب است .
یکی از سوژه های جالب ما برای کشورهای عربی پرونده هسته ای بود. بسیاری از شخصیتهای عربی به ما می گفتند پرونده هسته ای ما برایشان محک بود . زمانی باورشان این بود که بالاخره در مقابل فشار غرب و امریکا تسلیم می شویم و امتیاز می دهیم و عقب نشینی می کنیم . اما این مواضع و سخنرانیها و دستاوردهای هسته ای و صداقت جمهوری اسلامی ایران و مسئولین جمهوری اسلامی ایران و بازگذاشتن دست اژانس هسته ای برای مسئله هسته ای تفتیش های گاه و بیگاه، دوربینهای مدار بسته ، نمونه برداریها، گزارشها علی رغم تمام نفاقی که سعی می کردند در این گزارشها اعلام کنند، خدشه دار کردن و غبار الود گزارش کردن، باز یک نوع صداقت و شفافیت در منطق هسته ای ایران و گفتمان هسته ای ایران ثابت شد و به هر جهت وقتی ایران موفق شد غنی سازی اورانیوم را به 20 درصد برساند دیگر از فاز اکستاکس نت به فاز خشونت رفتند و ترور اساتید دانشمندان هسته ای ما را کلید زدند. وقتی انها روی اوردند به ویروس جاسوس اما وقتی کنترل کردند مردان سایبری ما انها دیگر چاره جز ترور فیزیکی دانشمندان ما را در دستور کار قرار دادند.
س. جناب سید افقهی بازگردیم به تحولات اخیر منطقه بفرمایید جایگاه تحولات مصر در تقابل بین جریان مقاومت و جریان سلطه کجاست ؟
ج: طبیعتا به دلیل اهمیت کشور مصر و نقش ان در حیات سیاسی منطقه هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ تمدن باستان که صاحب یک تمدن 7 هزار ساله فراعنه است سزاوار است که ما بیشتر بر انقلاب مصر ما متمرکز شویم .
جایگاه مصر جایگاه شاخصی است. درست است که انقلاب اسلامی ایران بسیاری از ارزشها، نگاهها و معادلات را در منطقه تغییر داد ولی استکبار جهانی و ایادی خبیث او در منطقه مجموعه و منظومه کشورهای مرتجع عربی، انقلاب ما را سعی کردند مشوه جلوه بدهند و متاسفانه تا حدودی هم موفق شدند . مثلا گفتند که این انقلاب ایدئولوژی اش شیعه است و ما اهل تسنن هستیم و اختلافات عمیق و اشتی ناپذیر با اهل تشیع داریم و این بر روی قشری امت اسلامی اثر گذاشت . حتی ما در تعاملاتمان با برخی از شخصیتهای اندیشمند و متفکر اخوانی و غیر اخوانی در مصر، تونس، الجزایر و سوریه و کشورهای مختلف که بحث می کردیم واقعا این بحث برای آنها مسئله بود . یک مسئله دیگر بحث "عروبیت" و "عجمیت" بود که شما عجم هستید و ما عرب . به هر جهت این دو محور اثر گذاشت. لیکن این گونه تبلیغات منفی نمی تواند درباره انقلاب اسلامی مصراثر گذار باشد.
س: انقلاب مردم مصر چه تاثیری بر فرهنگ انقلابی سایر کشورهای عربی منطقه خاورمیلانه خواهد گذاشت؟
ج: مصر اگر حرکت کند درواقع می شود بال دوم ایران یعنی یک بال می شود انقلاب اسلامی ایران و بال دیگر انقلاب اسلامی مصر. حالا یک عده ممکن است بگویند که شما به چه حقی این قیام را می گویید انقلاب اسلامی مصر. مردم که هنوز شعار اسلام را بالای دست نبردند . در پاسخ بایسد بگوییم که ما اصلا نیازی به مشاهده پلاکارت که نام اسلام روی ان باشد، نداریم. ما حتی نیازی به شعارهایی که در میدان التحریر در اسکندریه و جاهای دیگر سرداده شد نداریم چون هویت و ماهیت مردم مصر یک هویت اسلامی است .
حداقل 93 درصد از مردم مصر مسلمان هستند . اینها الان برای چه قیام کردند؟ و خواستگاه قیام انها چیست ؟ قطعا خواستگاه اسلامی است. لدا خروجی طبیعی این قیام اسلام است .نشانه ان نماز جماعت مردم پس از سقوط نظامهای تونس و مصر است. این نماز میلیونی چه معنی دارد؟ این یک شاخص و علامت بسیار معنی داری است که نشان می دهد مردم دارند به هویت اسلامی خودشان برمی گردند. بن علی، حسنی نامبارک و قذافی نمادهای چه طرز تفکری هستند؟ اسلامی هستند ؟ اگر اینها نمادهای تفکر اسلامی هستند که غرب از انها حمایت نمی کرد انها را ساپورت مالی نمی کرد . بنابراین مردم مصر باید از این بترسند که یک حکومت لائیک با رویکرد غربی سرکار بیاید. چون انها واقعا رنج و محنت این حکومت های وابسته را دیدند و حالا می خواهند اسلام را تجربه کنند . ممکن است که جمهوری اسلامی مصر نباشد . به هر جهت جهان اسلام یک میلیارد و ششصد میلیون نفر است. اکثر برادران ما اهل تسنن هستند و از این اکثریت تسنن سیصدو پنجاه میلیون نفر عرب هستند . مصر وقتی به سمت رویارویی با رژیم صهیونیستی درسالهای 1967 و 1973 رفت خیلی از کشورها نیز به تبع این کشور به سمت رویارویی با رژیم صهیونیستی رفتند . و وقتی مصر به سمت کمپ دیوید رفت حرکت کرد، اکثر جهان عرب به سمت کمپ دیوید حرکت کردند. امروز مصر وقتی حرکت کند و به سمت شکل گیری یک حکومت کاملا مردمی و مستقل برود بقیه کشورهای عربی نیز بههمان سمت خواهند رفت. تا همین جا هم خیر و برکت مصر دارد به کشورهای مختلف می رسد مخصوصا مردم فلسطین و بازگشایی گذرگاه رفح که ننگ بزرگ و خیانت مبارک بود . او مرز را به سوی هم کیشان، هم مسلکان و هم زبانان فلسطینی خودبست . من فکر می کنم امتداد فرهنگ انقلاب اسلامی در انقلاب مصر دیده خواهد شد و کشورهای دیگر هم قطعا تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و روز به روز دامنه این انقلاب گسترده تر خواهد شد .
س: جناب سید افقهی برخی ها معتقدند انقلابهایی که اخیرا در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا روی داده به نوعی هدایت شده توسط آمریکا و نظام سلطه و در چارچوب طرح های رنگارنگ آمریکایی ها از جمله طرح خاورمیانه بزرگو جدید است آیا شما به این تحلیل قائل هستید؟
ج: اگر ما کل تحولات منطقه را حداقل از سال 2000 به این سو اگر بخواهیم رصد کنیم و با همان رویکرد تقابل میان انقلاب اسلامی و نظام سلطه غربی در نظر بگیریم می بینیم که در کشورهای مختلف روز به روز شجره طبیه انقلاب اسلامی رو به تنومند تر شدن و گسترده تر شدن می رود. اما این نگاهی که برخی ها معتقدند ممکن است جاهایی دچار سکته شود. چون اگر ما نقشه راه خانم رایس برای تحقق خاورمیانه جدید یا بزرگ را که نقشه هایش هم منتشر شد و حتی ریشه این جنگها برای تحقق خاورمیانه جدید برمی گرداند را مورد مطالعه قرار دهیم به یک نگاه توراتی اخر زمانی می رسیم. نگاهی که می گفت ما باید یک نوار ایمنی پیرامون اسرائیل که میخواست نقش عمده در اخر الزمان با بازگشت مجدد حضرت مسیح ایفا کند، ایجاد کنیم . و یااینکه می گفت تا زمان بازگشت حضرت مسیح ما اسرائیل را از هر گزند و خطری باید محفوظ بداریم . یک نگاه این است که امریکا چون همپیمان استراتژیک یا فوق استراتژیک رژیم صهیونیستی است اجازه نمی دهد قطعنامه هایی بر علیه اسرائیل در شورای امنیت مطرح شود . این یک نگاه سیاسی است . یک نگاه دیگر این است که امریکا از جانب خدا مامورحمایت و حراست از اسرائیل است و این نقش الهی را هیچ کس نمی تواند خدشه وارد کند لذا از منظر سیاسی فقط این وجه ها نیست . امریکا اگر این قطعنامه را وتو نکند مورد خشم خدا قرار خواهد گرفت . این به طور جد باور این حضرات است . کشیشان مسیحی صهیونیست که به شدت در کاخ سفید در کنگره و جاجای مناطق نبض قدرت حاکمیت امریکا نفوذ دارند شستشوی مغزی شده اند. حالا ایا واقعا اینها مومن هستند؟ بحث ایمان و غیر ایمان نیست. بحث یک طرح و دکترین است. ببینید! شما وقتی نقشه راه خاورمیانه را با رویکرد جنگهای مقدس واکاوی کنید می بینید که امده اند برای تجزیه هر کشور نقشه ای تهیه کردند . مثلا کشور عراق را با استفاده از اختلافات قومی و دینی تقسیم کردند که قوم کرد با یک فرهنگ و اداب و رسوم است و کردستان عراق می شود یک کشور . وسط سنی هستند اغلبش می شود ایالت دوم و جنوب هم می شود شیعه .
کشور اسلامی ما را به 7 تکیه تقسیم و اسم برده اند .کشور کوچک لبنان را 6 یا 7 تکه تقسیم کردند دروزیها، علویها، مارونی ها، سنی ها و شیعیان و... . اینکه خاورمیانه جدید در این حوادث دیده و تعریف شده، با این "نقشه راه" قطعا نمی خواند. اما اینکه حالا انها با پیروزی حزب الله و حماس و خنثی شدن نقشه رژیم صهیونیستی هزینه شان در حال سنگین شدن بود دوباره به سراغ عراق رفتند و آنجا را بحرانی کردند. مدتی دیگر وقتی جنگهای 33 روزه و 22 روزه در منطقه خاورمیانه اوج می گیرد در عراق ارام می شود. اما دوباره وقتی از این دو جنگ فارغ شدند عراق را به اشوب کشاندند که به حمدلله با هوشیاری مسئولین عراقی و مخصوصا مرجعیت بزرگوار در عراق جلوی طرح تجزیه را گرفتند.
بنا براین این نگاه محتمل هست اما نه به این معنا که از صفر تا 100 این تحرکات و خیزشها و قیامها دست امریکا و با مدیریت امریکا صورت بگیرد. امریکا ممکن است اینجا بیاید و سوار موج شود و اگر بتواند مصادره و مدیریت کند .
س: از نگاه شما قیام مردم مصر به کجا کشیده خواهد شد؟ آیا انقلابیون به مطالبات اصلی خود خواهند رسید؟ آیا همچنان انقلاب خود را دنبال خواهند کرد؟ مخالفان چه گزینه هایی پیش رو دارند؟ ممکن است به نقطه برخورد برسند؟
ج: در مصر شاید این شبهه ای که برخی ها مطرح می کنند رواج داشته باشد اما در این فراز و فرود حضور مردم و بالا بردن سطح مطالبات و دمیدن در اتش انقلاب و طرح مطالبات این شبهه را کم رنگ تر می کند . شبهه این است که امریکا امده است یک سناریوی رفرم حداقلی و یک سناریوی رفرم حداکثری تعریف کرده است. در رفرم حداقلی با انحلال مجلسین و ایجاد تغییراتی در قانون اساسی به دنبال نتیجه است که اگر انها قانع شدند که همه چیز حل می شود. اما رفرم حداکثری چیست؟ تغییر چهره ها، انحلال مجلسین، تغییر قانون اساسی، تدوین قانون اساس جدید و انتخابات پارلمانی .
این رفرم حداکثری باز مطالبات اصلی و محوری انقلابیون را پاسخگو نیست . مطالبات اصلی انقلابیون چیست ؟ آنها می خواهند ساختار سلطه(قدرت) را عوض کنند . یک اندیشمند الجزایری در زمان استقلال تونس از فرانسه و زمانی که شنید حبیب بورقیبه که وابسته به فرانسه بود قرار است رییس جمهور تونس شود در جمله یی زیبا گفت: در انقلاب تونس علیه استعمار فرانسه جسم استعمار از تونس خارج شد اما روح استعمار در تونس باقی بود . این دکترین را امریکا در مصر دنبال می کند و لذا امد در اولین بیانیه شورای نظامی حاکم بر مصر به رهبری اقای طنطاوی گفت که تمام معاهدات و تعهداتی که مصر زمان مبارک داشته الان محترم شمرده می شود. از جمله قرارداد کمپ دیوید. اقای طنطاوی شخصا تلفنی با ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی صحبت کرده و به او اطمینان داد که شما نگران اینده کمپ دیوید نباشید . بنابراین انقلابیون کاملا هوشیار هستند و می دانند که چه می خواهند. انها انقلاب به معنای کامل می خواهند اما نظام حاکم رفرم می خواهد. حال این در کجا به تقابل نهایی می رسد کاملا محتمل است . اما اگرانقلاب مردم مصر به نقطه ای رسید که ارتش مجبور به تقابل با مردم بشود پیامدهای نامطلوبی به همراه خواهد داشت. این پیامدهای نا مطلوب ان منطقه را به انفجار و اشوب می کشاند و اولین طرفی که متضرر خواهد شد، اسرائیل است . چون اولا قطعا در ارتش شکاف ایجاد خواهد شد . یعنی گارد قدیمی ارتش که اقای طنطاوی و دیگران هستند قطعا نخواهند توانست کل ارتش را هدایت کنند و ارتش را پشت سر خود نگه دارند . بعد از فرماندهان لایه ی افسران ارتش و افسران جزء قطعا با مردم خواهند بود. این درگیری اگر رخ دهد قطعا شاهرگ نفتی منطقه یعنی کانال سوئز تا مدتی قطع خواهد بود . اگر اشوب و جنگ داخلی بین مردم و ارتش رخ داد قطعا این اشوبها به مناطق مرزی خصوصا کانال سوئز که هم بحث اسرائیل مطرح است و هم بحث انرژی جهان کشیده می شود. معنای آن این است که اسرائیل به مخاطره می افتد و تبعات دیگری نیز دارد.
س: انقلاب مصر بفرمایید الان در چه موقعیتی است؟
ج: در اینجا ما بحث گزینه های پلکانی را پیش رو خواهیم داشت . در تعریف علوم استراتژیک می گویند که انقلابها معمولا از هسته های اولیه یا تکنیکال شروع می شود بعد به تاکتیکال می و سپس به طبقه استراتژیکال می رسد. الان انقلابیون دارند نشان می دهند که وارد فاز دوم انقلاب شده اند. مطالبات انها براورد نشده مثلا دو مطالبه حساس را مطرح می کنند 1 – چرا زندانیان سیاسی را ازاد نمی کنید ؟ چون ازاد کردن زندانی ها سیاسی چهره سیاسی انقلاب را عوض خواهد کرد این زندانیان که در زمان حکومت سی ساله پلیسی – امنیتی مبارک زندانی شده بودند فقط مسلمان که نبودند پتانسیل عظیمی از شخصیتهای انقلابی با گرایشهای مختلف در زندان به سر می برند. اینها که ازاد شوند انرژی مثبتی به بدنه انقلاب و جوانان کم تجربه انقلاب تزریق خواهند کرد . 2- مطالبه حساس تر عدم لغو شرایط فوق العاده است . چرا تا به حال ارتش مقاومت کرده و ان را لغو نکرده است . مردم انقلاب کرده اند شرایط زمان ترور انور سادات که نقطه اغازین شکل گیری شرایط فوق العاده بود برطرف شد. حسنی مبارک که سرنگون شد ارتش چرا هنوز پایبند به این مسئله است؟ و ان را برطرف نمی کند .3- مطالبه بعدی ساختار امنیتی نظامی و حتی سیاسی دوره دیکتاتوری مبارک هنوز پا برجاست. احمد شفیق جزو گارد اقای مبارک است . اقای عمر سلیمان که به چهره پشت پرده شورای عالی نظامی تبدیل شده و تمام مسائل توسط او مدیریت می شود نفر دوم حسنی مبارک بود. خوب این چه انقلابی است که هیچ اتفاقی حتی در شکل ظاهری اش هم صورت نگرفته است؟
س: آقای سید افقهی آمریکا و غرب دقیقا در "مصر پس از وقوع انقلاب" به دنبال چه هستند؟
ج: انقلابیون دقیقا می دانند که چه می خواهند و نقطه نهایی را هم همان گونه که پیشتر ذکر کردم مشخص کرده اند. از سوی دیگر آمریکا هم می داند که از شرایط کنونی مصر چه می خواهد؟
مطالبات آمریکا کاملا مشخص است یکی حفظ موجودیت اسرائیل به هر طریقی و دیگری حفظ منافع خودش . پس از قیام ملت مصر قرار نبود که نظامیان با این سرعت و شتاب بر سر کار ایند. قرار بر این بود که در صورت سرنگونی حسنی مبارک ایجاد خلای قدرت شود . خلای قدرت را رئیس دادگاه قانون اساسی به عنوان کفیل ریاست جمهوری پر کند. شورای 4 نفره متشکل از 3 عضو مدنی و یک عضو نظامی تشکیل گردد که شان ارتش هم حفظ شده باشد. اما سرعت بالای انقلاب و دستپاچگی اتاق فکر امریکا و اتاق فکر تل اویو و هراس و وحشت سران عرب باعث شد که سریع قدرت از مرحله حاکمان سیاسی به نظامی ها منتقل گردد.
با این وجود ما می بینیم که باز اینجا ابتکار عمل هنوز دست انقلابیون مصری است. چون آنان هنوز قانع نشده اند .رفرمهایی که از سوی بقایای حکومت مبارک ارائه شده آنها را متقاعد نکرده است . زیرا هیچگونه دگرگونی اساسی در ساختار حکومتی چه در بعد نظامی - که بسیاری از سران خائن ارتش باید عوض شوند- چه در بعد امنیتی - هم سازمان امنیت و هم پلیس امنیت و هم استخبارت نظامی- باید منحل شوند . دگرگونی در ساختارها یکی از شاخص های انقلاب کلاسیک است که این دگرگونی در حال حاضر از دید انقلابیون مصری رخ نداده است .
س: بفرمایید جریانهایی که الان در انقلاب ملت مصر مشارکت دارند چه جریاناتی هستند؟
ج: حالا باید به این نتیجه رسید که راس این انقلاب کجاست ؟ هنوز کسی نتوانسته است که این گزاره را تعریف کند و بگوید این انقلاب یک حرکت خود جوش تصادفی است؟ یا نه یک انقلاب کاملا با مهندسی و با نقشه راه مشخص و با اهداف تعریف شده است؟. الان دو فرض موجود است . فرض اول اینکه اگر بگوییم که این یک حرکت خود جوش بود و یک عده جوان و دانشجو به ستوه امده بودند و یاس و نا امیدی و بیکاری و خفقان باعث شد که شورشی ایجاد کنند اگر این بود با ان سیستم جهنمی امنیتی مبارک و با همدستی سازمان موساد باید خیلی زودتر از اینها متلاشی می شد و یا منحرف می شد . کما اینکه تلاشهایی هم شد . که اول کمیته حکیمان تشکیل شد و گفتند که اقای مبارک برود اشکالی ندارد و شما به خانه های خود باز گردید و ما هم به نیابت از شما می رویم با عمر سلیمان مذاکره می کنیم. رفتند و صحبت هم کردند وقتی از مذاکرات فارغ شدند بچه های انقلاب 25 ژانویه گفتند که ما هیچ نماینده ای در کمیته حکیمان نداریم و انها و مذاکرات انها را به رسمیت نمی شناسیم و با ما هم کسی مشورت نکرده است. اخوان المسلمین هم به نظرم کمی دچار شتابزدگی شد و رفتند وبی احتیاطی کردند و مذاکره کردند. همه دیدند که این انقلاب یک عقل جمعی بسیار هوشمند دارد و یا به تعبیری "سر" دارد . احزاب فکر کردند که جوانان انقلابی بی تجربه اند امدند و خواستند سوار برموج شوند. تصور بنده از صحنه ای که با مذاکرات اخیر رخ داد این گونه است که انقلاب مردمی مصر مانند یک بدن حقیقی و بسیار عضلانی و فربه است و که قصد داشتند با آوردن برخی اشخاص باصطلاح سرشناس یک سر مصنوعی بر روی آن ایجاد کنند. واقعا حکم تناسب بازیگردانی این احزاب در مذاکرات فاشل و بی حاصل هم حجم حقیقی این تلاش غرب را نشان داد و فاش کرد که چگونه می خواستند این سر مصنوعی را بر این بدن حقیقی سوار کنند . لذا یکی پس از دیگر کنار کشیدند که من به صحبت اقای حسنین هیکل- نویسنده شهیر مصری- استناد می کنم که گفت : " تاریخ از ما عبور کرده اجازه بدهیم جوانان کار خود را انجام دهند که تا کنون بدرستی ماموریت خود را انجام داده اند.شما نگران انقلاب نباشید جوانان فهیم ما تا اینجا به خوبی امدند از این به بعد هم خواهش می کنم که ما پیرها در کار این بچه ها دخالت نکنیم که دوران ما گذشته است .
حلقه محاصره اسراییل هر روز تنگ تر می شود
اشاره؛ مجتبی باجلانی: قیامهای مردمی اخیر در شمال آفریقا و خاورمیانه عربی این روزها در صد اخبار و محافل سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی منطقه و جهان قرار دارد. این قیامها که بیشتر دارای ماهیتی اسلامی و ضد نظام سلطه است و دقیقا به همین سبب قدرتهای جهانی سعی در انحراف ان و یا دست کم با استفاده از الفاظی چون دمکراسی و ازادیخواهی سعی در القای ماهیت غربی بودنش را دارند از جهات امنیتی و اقتصادی نیز دارای اهمیتی بسیار است. اکثر کشورهایی که در آنها قیامهای مردمی درجریان است به لحاظ ارتباط با پرونده فلسطین تاثیرات امنیتی بالایی بر مناسبات و معادلات منطقه یی و بین المللی گذاشته اند. نظر به اینکه کشورهای یاد شده اغلب به لحاظ دارا بودن ذخایر انرژی نفت و گاز نقش مهمی در تامین منابع انرژی غرب ایفا می کنند از حیث تاثیرات اقتصادی نیز پر اهمیت هستند. در این بین خصوصا تحولات در مصر بواسطه مجاورت این کشور با فلسطین و همچنین وجود کانال استراتژیک سوئز در آن، تاثیرات مهمی بر اینده رژیم صهیونیستی دارد. تا جاییکه ناظران سیاسی تغییر نظام در مصر را ضربه مهلک و جبران ناپذیری بر بقای این رژیم می دانند. برای آشنایی با ریشه ها ، عوامل و ساختار قیامهای اخیر در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا خبرگزاری قدس(قدسنا) گفتگویی تفصیلی با سید هادی سید افقهی کارشناس ارشد مسایل شمال آفریقا و خاورمیانه انجام داده است که در پی می آید:
قسمت سوم و پایانی ...
س: طبق گفته های شما انقلاب مصررا یک عقل جمعی رهبری می کند حال فرض می گیریم این عقل جمعی در نهایت موفق شد و نظامیان را کنار زد چه برنامه های برای اداره کشور دارد؟
ج: فرض کنیم که فردا روزی قرار است حکومت تشکیل شود؟ رهبر انها کیست ؟ در پاسخ باید بگویم اینها وقتی یک بستر متعادل قابل قبول و منطقی و عامه پسند فراهم کردند بدون شک از همه جریانهای مشارکت کننده در انقلاب ممکن است دعوت کنند از جمله اخوان المسلمین ، البرادعی و دیگران. از آنها برای ارائه برنامه هایشان دعوت می شود . انقلابیون نیز بدون شک اعلام خواهند کرد که ما جوانان نیز برنامه داریم. برنامه هایمان را به رای مردم می گذاریم تا مردم رای بدهند . این نگرانی بیش از حد که انقلاب مصر رهبری ندارد به نظر من مغالطه امیز است. زیرا تلاش فراوانی برای به انحراف کشاندن این انقلاب صورت گرفته است و هیچ کس هم نمی تواند تضمین کند که این انقلاب به سرقت نرود . اما ما می گوییم تا اینجا جوانان خوب پیش رفتند چرا چون این جوانان فضای سایبری هستند نسل پرورش یافته در دامنه انفجار اطلاعات و معلومات اند . یعنی هویت و کارنامه و عملکرد تمام نظام ها را بررسی کرده اند . انقلابهای شکست خورده و تجربه شکست خورده احزاب را اینها بدون شک مطالعه کرده اند. کشورشان را از حیث نقاط قوت و ضعف آن خوب اسیب شناسی کرده اند. این داده ها را از کجا می فهمیم؟ از مصاحبه هایشان . خیلی صریح صادقانه و شفاف حرفها و مطالبات خود را مطرح می کنند.
س: آقای سید افقهی لطف کنید کمی در باره بیوگرافی انقلابیون جوان مصری بفرمایید؟
ج: این جوانان از سه سال قبل در فضای سایبری هسته های گفتمانی تشکیل داده بودند و در اتاق فکرهای شان شما می توانستید از همه مذاهب و طوایف مشاهده کنید. اینها با هم گفتگو می کردند تا به یک منطق مشترک رسیدند که این منطق مشترک بر ازادی، دمکراسی و عدالت استوار بود منطقی که روح اسلام هم برهمانها استوار است. انقلابیون مصری طوری رفتار کرده اند که مثلا قبطی ها سهم خود را در این انقلاب می بینند، سکولارها سهم خود را و مسلمان هم اگر بستر برایش فراهم شود سهم خود را در این انقلاب می بینند. این گفتمان جدید را نمی شود گفت امریکایی است .من می گویم روح اسلام همین سه مولفه است . حالا شاید نمی خواهند آشکارا به دلایلی با تابلوی اسلامگرایی حرکت کنند. چون دشمن روی این مقوله دارد کار می کند. خود اخوانیها قبلا در هر تظاهرات می گفتند " الاسلام هوالحل" اما الان دست کم این شعار را عملی نمی کنند چرا ؟ چون شرایط کمی فرق کرده است و فضا هم سنگین است . اصولا نیازی نیست در این فضا اعلام کنند. اگر صراحتا جوهره اسلام خواهی این قیام مشخص شود خب اینجا قبطی ، لائیک ، ملی گرا خطش را جدا می کند ولی وقتی بگوید ما همه مصری هستیم و می خواهیم طبق قوائد مردم سالاری و دمکراسی در این کشور زندگی کنیم فضا راحت تر پیش می رود. دمکراسی مد نظر آنها هم یک مردم سالاری بومی شده مصری است نه دمکراسی مانند قوائد غربی که برایشان تعریف شده است. یکسری قوائد کلی را ممکن است از غرب بگیرند و ان را بومی سازی کنند . نظیر همان مقوله مردم اسالاری دینی که اصلاح طلبان مطرح کردند و رهبری معظم انقلاب نیز فرمودند که بله ما با مردم سالاری دینی کاملا موافق هستیم . ما خوفی از مقوله دمکراسی نباید داشته باشیم اگر بومی شود .
س: تغییر در مصر چه پیامدهایی برای رژیم صهیونیستی دارد؟
ج: بله این سوال ممکن است مطرح شود که واقعا تکلیف رژیم صهیونیستی چه می شود اگر در مصر نه یک حکومت صد در صد شبیه جمهوری اسلامی ایران و با گفتمان انقلابی حتی چیزی شبیه ترکیه یا مالزی بر سر کار اید اینجا باز ما برنده ایم چرا ؟ چون با وقوع پیروزی مبارک انقلاب اسلامی در ایران یکی از دیوار های حفاظتی رژیم صهیونیستی فرو ریخت ما روابط بسیار مستحکم ، صمیمی و فراگیر رژیم پهلوی با اسرائیل را فراموش نمی کنیم. دیوار دوم دیوار ترکیه بود. تل آویو و آنکارا زمانی منافع مشترک با هم داشتند. داد و ستد بازرگانی، اقتصادی، نظامی و امنیتیداشتند. مساحت های مشترکی را با هم به برپایی مانور دریایی و هوایی اختصاص می دادند. اما بعد از حادثه کشتی ازادی مرمره می بینیم که ارام ارام شکاف در دیوار مستحکم روابط اسرائیل با ترکیه هم ایجاد شد . این در حالی بود که هرچه عمق این شکاف بیشتر می شد ترکها از ان طرف به جمهوری اسلامی در حال نزدیک تر شدن بودند. اما جدی ترین و حیاتی ترین دیوار حفاظتی برای اسراییل در منطقه مصر بود به چند دلیل:1- همجواری مستقیم مصر با رژیم صهیونیستی 2- اگر در این دیوار شکافی ایجاد شود به نفع حماس و گروههای دیگر جهادی فلسطین است . امری که الان دارد حاصل می شود . 3- بحث منافع رژیم صهیونیستی و حضور جدی ان در چرخه اقتصادی مصر بود که متاسفانه روی ان کار نشد . رژیم صهیونیستی قرار دادهای وحشتناک و پنهانی با رژیم مبارک داشت. با سقوط مبارک بدون شک این قرار دادها هم متنفی خواهد شد. پس هم ضرر اقتصادی هم ضرر سیاسی و هم ضرر نظامی و هم ضرر امنیتی و حیثتی به اسرائیل وارد خواهد شد. اگر ما اردن را هم دیوار حفاظتی برای اسراییل همانند ایران دوره پهلوی ، ترکیه پیش از جنگ 22 روزه غزه (2008) و مصر دوره رژیم مبارک فرض کنیم که من اردن را امتداد مصر می دانم این کشور هم وضعش خیلی مطلوب نیست بنا بر این واقعا اسرائیل در یک عزلت حقیقی و در یک محاصره واقعی قرار گرفته است. اضافه کنید به این موارد از دست دادن یک همپیمان دیگر آن هم در لبنان را . در لبنان جریان 14 مارس و در راس آن سعد حریری به حاشیه رانده شده اند. تجسم کنید پس از این حاشیه نشینی جریان 14 مارس، دولت لبنان به طرف حزب الله متمایل شد از سوی دیگر موضع سوریه تقویت شد . در پی ان مواضع جنبش های جهادی فلسطین از جمله حماس و جهاد اسلامی نیز تقویت گردید. گشایش در مصر حاصل شد . سایر پایگاهها ومهره های چیدمان شده غرب و استکبار جهانی به سر کردگی امریکا در منطقه وضع راحتی ندارند . در اردن، یمن و بحرین که بزرگترین پایگاه های دریایی ناوگان پنجم امریکا در بحرین است . انها هم وضع نامناسبی دارند . آقای قذافی که پشت پرده با امریکا و اسرائیل هم پیمان است ولی خود را انقلابی ترین فرد در جهان می داند نیز در حال سقوط است. بحث خاورمیانه اسلامی هم که خود یک مقوله دیگری است . حالا خاورمیانه اسلامی یک نوع رد فعل و عکس العمل است و خاورمیانه اصولا خود اسلامی است و الان نیز به سبب این قیامها می خواهد به هویت قبلی اش بازگردد.