خبرگزاري فارس: بر رسانهها و موسسات حقوقي است كه با درايت كامل به جاي زمينه چيني براي فرار ديكتاتورها از دست عدالت، بايستي ساز و كارهايي اتخاذ كنند كه علاوه بر تشويق جوامع بينالمللي براي جلوگيري از كشتار گسترده مردم، با مستند سازي زمينه حضور ديكتاتورها در پيشگاه عدالت را مهيا ساخته و پيامدهاي مقابله با انقلابهاي مردمي را همه روزه به ديكتاتورها يادآوري كنند.
به گزارش فارس، با به درازا كشيده شدن انقلاب مردم ليبي كه از 17 فوريه آغاز شده است و با افزايش شمار قربانيان اعتراضات مردمي به بيش از شش هزار كشته و دهها هزار مجروح و آواره ديگر، بسياري از رسانههاي منطقه و جهان با مطرح ساختن مواضع قذافي در كتاب سبزش درباره مونث بودن زن و مذكر بودن مرد؛ خواسته يا ناخواسته به موضوع ديوانگي اين ديكتاتور دامن زده و از آن روز تا كنون همه روزه تحليلها و يادداشتهايي درباره مشكلات رواني قذافي و غير نرمال بودن وي ميشنويم ولي به نظر ميرسد معمر قذافي نه تنها ديوانه نيست بلكه با درايت كامل از يك طرف در حال كشتار گسترده همه مخالفان خود است و از طرف ديگر با بازاريابي براي اين انديشه به راه حلهايي براي فرار از عدالت و يا دخالت نظامي هم پيمانان غربي خود مي انديشد. به علت اهميت موضوع توجه خوانندگان محترم خبرگزاري فارس را به نكات زير جلب ميكند.
نكته نخست) آنچه بيش از همه موضوعات ديگر درباره معمر قذافي صدق ميكند عطش شديد وي به قدرت و مطرح شدن در افكار عمومي به عنوان شخصت مهم است. مشاركت و ريسك بالاي وي در انقلاب 1969 كه به سرنگوني ادريس اول پادشاه وقت ليبي منجر شده در همين راستا قابل تفسير بوده است. با به دست آوردن قدرت در 42 سال پيش به القاب رايج براي رهبران انقلابها اكتفا نكرده و هميشه خشنودي خود را لقبهاي متفاوتي از جمله "الاخ القائد " ، "الزعيم الليبي "، "امين القوميةالعربيه "، "قائد الثورة الليبية " "عميد الحكام العرب " و "رئيس الاتحاد الافريقي "و... نشان داده است.
نكته دوم) چنانچه به نحوه لباس پوشيدن رهبران و روؤساي جمهوري كشورهاي دنيا بنگريم كمتر كسي را مانند قذافي مييابيم كه به شيوه عجيب و غريب لباس بپوشد ولي معمر قذافي همه سختيهاي جمع كردن پارچههاي طولاني را به جان ميخرد تا تفاوت و تمايز خود را نسبت به ديگر رهبران ثابت كند. حتي در هنگام عكس گرفتن با ساير رهبران نيز سعي مي كند متفاوتتر از بقيه بايستد. در عكس معروفي كه معمر قذافي همراه با زين العابدين بن علي رئيس جمهور مخلوع تونس، حسني مبارك رئيس جمهور مخلوع مصر و علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن گرفته است، معمر قذافي بين مبارك و عبدالله صالح ايستاده و با گذاشتن دستهاي بالاي كتفهاي آنان باز هم به غريزه خود در متفاوت جلوه دادن خود لبيك گفته است. حتي عدم اقامت وي در هتلها به هنگام سفرهاي خارجي و برپايي خيمه در وسط شهرها باز هم در راستاي تشنگي بيش از حد وي براي جلب توجه قابل تفسير تأويل است.
نكته سوم) ملت ليبي از اصيلترين نژادهاي عرب تشكيل شده و بررسي تاريخ آنها نشان ميدهد كه هميشه مخالف سرسخت استبداد و استعمار بودهاند و اين بار اراده ملت ليبي بر سرنگوني رژيم معمر قذافي است و با اقتدا به "عمر المختار " مبارز شهير اين كشور در رويارويي با استعمار ايتاليا، بارها اعلام كردهاند كه هيچگاه از مبارزه با رژيم قذافي باز نخواهند ايستاد بلكه همانند عمر المختار يا پيروز ميشوند و يا شهيد ميشوند. هر چند شمار قربانيان انقلابيون ليبيايي روز به روز در حال افزايش است ولي كشته شدن همه آنها توسط معمر قذافي محال به نظر ميرسد بنابراين معمر قذافي دير يا زود تسليم اراده ملت خواهد شد ولي او نيك ميداند كه با سرنگوني رژيمش رو به رو شدن وي با عدالت اجتناب ناپذير به نظر ميرسد، بنابراين از مطرح شدن موضوع ديوانگي و رنج بردن وي از مشكلات رواني هيچ ابايي نشان نداده است. از طرفي ديگر معمر قذافي از هم پيمانان آمريكا و كشورهاي غربي بوده و هست و حتي چند روز پيش اخباري مبني بر سفر سيف الاسلام قذافي فرزند ارشد معمر قذافي به رژيم صهيونيستي مخابره شده بود بنابراين نبايد انتظار داشته باشيم كه غرب از مردم حمايت حقيقي بكند بلكه همه مواضع متردد آنها عليه معمر قذافي همه و همه در راستاي حفظ منافع خود در اين كشور ثروتمند آفريقايي است و موضوع ارسال ناوهاي آمريكايي به درياي مديترانه بحث احتمال دخالت نظامي غرب براي سر نجات ملت تنها براي نجات هم پيمان قديمي آنها از افتادن به دست انقلابيون است.
نكته چهارم) البته مطرح ساختن موضوع عقلانيت معمر قذافي به معناي بي عيب و ايراد نشان دادن وي نيست، بلكه پارهاي از مشكلات رواني نزد همه ديكتاتور طبيعي است. ديكتاتورها در اثر طولاني شدن مدت رياست خود و ركوع هر چه بيشتر اطرافيان آنها، امر بر آنها مشتبه شده و نداي "انا ربكم الاعلي " سر ميدهند. با اين مقدمه نبايد به گفتههاي اخير قذافي مبني بر اينكه مردم حاضرند براي من بميرند بخنديديم بلكه او آن چنان چشم هايش را به روي حقيقت بسته كه نميتواند به چيزي ديگري بينديشد.
نكته پنجم) گرچه سخنان قذافي در اولين سخنراني بعد از تظاهرات گسترده مبني بر نسل كشي در ليبي عناد و لجاجت وي در اهميت ندادن به مواضع ملت خود و جامعه بين الملل را نشان داد؛ ولي با انتقال هزاران مزدور از كشورهاي فقير آفريقايي براي سركوب انقلاب مردم ليبي به عدم محبوبيت خود در ميان مردم ليبي اعتراف ميكند زيرا اجير ساختن مزدور براي كشتار مردم نافرماني گسترده نه تنها در ميان مردم بلكه در ميان نيروهاي نظامي و انتظامي تحت سيطره وي را نشان ميدهد.
نكته ششم) معمر قذافي و فرزندش سيف الاسلام با به تمسخر گرفتن انقلابهاي مردمي بويژه انقلابهاي اسلامي مردم در تونس و مصر با تهديد جهانيان مبني بر اينكه معترضان ليبيايي به دنبال برپايي يك دولت اسلامي هستند؛ اعلام كردهاند كه مي خواهند جلوي تحركات مردمي را بگيرند تا بدينوسيله اولين قدرتي باشند كه موج اعتراضات مردم را خاموش كرده و ضمن برجسته ساختن تمايز قذافي با بن علي و حسني مبارك، تظاهرات و انقلابهاي ديگر ملتهاي عرب را دلسرد كنند.
نكته هفتم) معمر قذافي برخلاف حسني مبارك نه تنها نصيحتهاي رهبران آمريكا و كشورهاي غربي را گوش نكرده بلكه با رد قاطع همه توصيههاي آنان مبني بر خروج از ليبي و چراغ سبز آنها براي ميزباني از وي، از دوستان غربي خود احساس ناراحتي كرده و اين بار هم با به تمسخر گرفتن نصيحتهاي آنان همانند سخنراني طولاني وي در سازمان عدم پايبندي خود را به هيچ قانون و عرف بينالملل ثابت كرده و خود را بالاتر از هر قانون و عرف ديپلماتيك دانست.
نكته هشتم) گرچه برخي از مواضع و حركات قذافي كاملا نشان ميدهد كه وي در وضعيت نرمال به سر نميبرد ولي نبايد موضوع مشكلات رواني را آنقدر بزرگ كرد كه مسئوليت جنايات مرتكب شده را از وي ساقط كند. توجيه جنايات قذافي به علت بيماري رواني در حقيقت ظلم بزرگي به بيماران رواني و ظلم مضاعفي به قربانيان انقلاب مردم ليبي است.
با وزيدن نسيمهاي انتفاضههاي مردمي در كشورهاي عربي به نظر ميرسد كه انقلاب مردم ليبي نه تنها آخرين انقلاب بر عليه ديكتاتورها نيست بلكه سر آغازي بر تجلي اراده ملتها براي تعيين سرنوشت خويش است بنابراين بر همه اهالي رسانه و موسسات حقوق بشري است كه با درايت كامل به جاي زمينه چيني براي فرار ديكتاتورها از دست عدالت بايستي ساز و كارهايي اتخاذ كنند علاوه بر تشويق جوامع بينالمللي براي جلوگيري از كشتار گسترده مردم، بايستي با مستند سازي زمينه حضور ديكتاتورها در پيشگاه عدالت را مهيا سازند و پيامدهاي مقابله با انقلابهاي مردمي را همه روزه به ديكتاتورها يادآوري كنند.
يادداشت از عبدالرسول الهايي