ایرنا - نگاهي كلي به وضعيت كنوني ليبي روشن مي سازد كه ميان موافقان و مخالفان حكومت نوعي موازنه قوا شكل گرفته است؛ به گونه اي كه هر دو طرف با وجود داشتن قدرت براي دفاع از خود، توانايي غلبه كامل بر طرف ديگر را ندارد.
هفته گذشته كه با پيوستن بخش هايي از ارتش ليبي به صف مخالفان حكومت، بسياري از شهرهاي مهم يكي پس از ديگري از كنترل حكومت خارج و عملا طرابلس پايتخت، تبديل به آخرين سنگر براي معمر قذافي شد، بسياري مي پنداشتند كه مخالفان با همان سرعت و خيلي زود پايتخت را فتح مي كنند و بر ديكتاتوري 42 ساله قذافي پايان مي دهند؛ اما اينگونه نشد.
به نظر مي رسد سرهنگ قذافي و هوادارانش طي روزهاي اخير و پس از گذراندن روزهاي بحراني، اقدام به بازتواني خود كرده اند و درصدد بسط دوباره كنترل خود بر كشور هستند. حمله به مواضع مخالفان در شهرهاي سقوط كرده يكي از اقدامات مهمي بوده كه در اين راستا انجام شده است. اقدامي كه البته چندان نيز موفقيت به بار نياورده چرا كه مخالفان توانسته اند حمله دولت را پاسخ دهند.
به نظر مي رسد زور موافقان و مخالفان حكومت ليبي در مرحله كنوني به يكديگر نمي چربد. اين وضعيت باعث بوجود آمدن نوعي موازنه قوا ميان آنها شده و جنگ در ليبي را وارد مرحله فرسايشي كرده است. مشخصه اصلي چنين وضعيتي تبادل آتش ميان دو طرف است.
به عنوان مثال طي يكي دو روز اخير، درگيري هاي سختي ميان موافقان و مخالفان حكومت در شهر زاويه - كه در غرب ليبي قرار دارد- رخ داده است. نيروهاي قذافي كه در صدد خارج كردن كنترل اين شهر از دست مخالفان هستند، حملات وسيعي را از زمين و هوا به اين شهر انجام مي دهند و در سوي ديگر مخالفان نيز تلاش مي كنند اين حملات را دفع كنند. اما رهاورد اصلي اين درگيري ها افزايش كشته ها و زخمي ها بوده است.
اغراق نيست اگر بگوييم كه امروز در ليبي ما شاهد استقرار دو دولت هستيم. دو دولتي كه هر يك بخش هايي از اين سرزمين را در دست دارند و هر دو نيز از توان نسبي نظامي برخوردارند. هر چند كه توان غلبه كامل بر يكديگر را ندارند.
البته نبايد از نظر دور داشت كه قذافي در برابر مخالفانش يك وجه منفي بزرگ دارد و آن انزواي بين المللي است. هر چند كه بسياري معتقدند اين فشارهاي جهاني تاثير چنداني دست كم در كوتاه مدت بر موقعيت قذافي نداشته است.
به نظر مي رسد وضعيت كنوني ليبي زماني از اين مرحله عبور مي كند كه موازنه موجود ميان موافقان و مخالفان حكومت از بين برود و كفه ترازو به سمت يك طرف سنگيني كند. برخي بر اين نظرند كه محتمل ترين گزينه براي تغيير موازنه اخير، مداخله نظامي نيروهاي خارجي است. گزينه اي كه هرچند موافقاني در ليبي و خارج از آن دارد، مخالفان سرسختي هم دارد.
بسياري بر اين نظرند كه ورود عامل خارجي به بحران ليبي آن هم به شكل نظامي، گرچه ممكن است معادله كنوني ميان موافقان و مخالفان را به نفع مخالفان برهم زند و سرآخر سقوط حكومت سرهنگ قذافي را تسريع كند اما در عين حال اين مساله مي تواند تبعات منفي بسياري را نيز به دنبال داشته باشد. بر اين اساس اين نگراني وجود دارد كه مداخله نظامي خارجي راه را براي دخالت هاي سياسي بعدي و تاثيرگذاري بر روند تحولات اين كشور پس از سقوط قذافي فراهم كند.
در بحبوحه درگيري ها در ليبي، آن طرف كه بيش از همه زيان ديده و مي بيند، شهروندان اين كشور هستند. شهرونداني كه بخشي از آنها در درگيري ها كشته مي شوند و بخش ديگر نيز در جست و جوي مكاني امن فرار را بر قرار ترجيح مي دهند و آواره كشورهاي ديگر مي شوند.
مردم ليبي كه سال ها از ديكتاتوري قذافي در فشار بودند، اينك نگرانند كه شاخصه اصلي دوران جديد در كشورشان، جنگ داخلي و شايد دخالت هاي خارجي باشد.