بررسی استراتژیک - کیهان/ دیکتاتورها در تونس، مصر، بحرین، لیبی و … یک به یک بر پایه های خود می لغزند و فرو می افتند، اما این چیزی نیست که صرفا به خاورمیانه اختصاص داشته باشد!
تحلیلی «رو ۸۹» می خوانیم: امروز، نه تنها میدان «التحریر» که میدان «کاپیتول» شهر«مدیسون» ایالت «ویسکانسین» آمریکا نیز طنین انداز غرش اعتراض ده ها هزار نفری شده است. و دلیل این خشم؟ اقدام جناب فرماندار «اسکات واکر» است که برای درمان اوضاع مالی بیمار ایالت خود ناگهان به فکر «پس انداز» افتاده و تصمیم گرفته است این کار را از طریق حذف غالب حقوق سندیکایی به انجام برساند. به این ترتیب، هیچ سندیکایی دیگر نمی تواند بر سر حقوق و شرایط بازنشستگی، نظام بهداشت و یا شرایط کاری معامله کند، در حالی که مبلغ سهمیه ای که شهروندان باید بابت بازنشستگی و بهداشت خود بپردازند، به دو برابر افزایش یافته است.ادامه….
علاوه بر این، در اطلاعیه «انفجاری» جناب فرماندار آمده است که در صورت لزوم مسئولانی منصوب می شوند تا کارکنانی را که غیبت غیرموجه دارند، اخراج کنند. این موضوع سبب شد تا بیش از ۱۳ هزار تظاهرکننده خشمگین که در بین شان تعداد زیادی مامور آتش نشانی و پلیس اونیفورم پوش، همچنین آموزگاران، دانشجویان، کارکنان شهرداری و … نیز دیده می شدند، ۱۵ فوریه و حدود ۳۰ هزار نفر دیگر در فردای آن روز به خیابان ها سرازیر شوند. و این حرکت هر روز تکرار می شود.
اما، قانقاریای «بحران بزرگ» تمامی ندارد و تا مرکز «امپراتوری» گسترش یافته است. امروز تقریبا تمامی ۵۰ ایالت آمریکا – درست مانند ایسلندی ها، یونانی ها، ایرلندی ها، پرتغالی ها و …- و در وضعیت اقتصادی بحرانی قرار دارند و دیگر قادر به پرداخت حقوق و مواجب کارکنان خود نیستند. و این «بحران بزرگ» سه سال است که دوام یافته و جوامع غربی را به ورطه سقوط کشانده است. سه سال است که اربابان دیوانه قدرت مالی بر روی عرشه فوقانی کشتی «تایتانیک» خود رقصی جنون آمیز آغاز کرده و آخرین تکه های لاشه کشتی را از یکدیگر می قاپند.
دیکتاتوری مالی جهانی شده و غیرقابل کنترل، برای جوامع غربی درست همان است که «بن علی» برای تونسی ها، «مبارک» برای مصری ها، «قذافی» برای لیبیایی ها و … هستند. مادامی که این ظالمان در قدرت هستند، هیچ چیزی امکان پذیر نمی تواند باشد. و مردم تقریبا سراسر جهان نیز این را دریافته و کاملا لمس کرده اند. تنها افراد ساده لوح، بزدلان و احمق ها هنوز نیز باور دارند که اوضاع می تواند به گونه ای دیگر باشد. هنوز نیز بسیاری دستخوش ترس فلج کننده اند، به تکه پاره های توهمات خود چنگ انداخته اند، بی حرکتی همسایگان و بی تفاوتی جوانان را بهانه بی تحرکی خود قرار داده اند و خود را آماده می کنند تا در گرمای محبت کاذب دست راستی های افراطی سیری نزولی طی کنند. اما، تا همین چندی پیش چه کسی می توانست وسعت انقلاب های عرب را پیش بینی کند؟ چه کسی می توانست شورش های میدان «کاپیتول» در آمریکا را حدس بزند، و یا حتی از سرگیری ناآرامی های «آتن» را؟ طولی نخواهد کشید که جمعیت ها زیر فشار فجایع زنجیره ای سرانجام جرئت خواهند یافت به اربابان قدرت مالی و اولیگارشی ها این پیام واضح را بدهند که: «گورت را گم کن!»