ديپلماسى ايرانى: از قديم گفتهاند: "کار نيکو کردن از پر کردن است". به نظر مىرسد بزرگان ما درست گفتهاند. آقاى معمر قذافى سوسياليستى بود که خود را ناصريست هم مىپنداشت و تلاش مىکرد تا جاى خالى آقاى جمال عبدالناصر را با فعاليتهاى ضد امپرياليستى پر نمايد. البته ناصر همچو او پوپوليست نبود و ظاهر و باطنش خيلى فرقى با هم نداشت.
آقاى قذافى از همان ابتدا با نگارش کتاب سبز، نظام ايدئولوژيکى را در ليبى بنيان نهاد. کتاب سبز حاوى مطالب دلفريبى است. وى بر اساس اين کتاب مىخواست نظام شورائى را در ليبى بنيان نهد. از اينرو مرتب اين شعارها را در همه جا تکرار مىکرد: السلطة للشعب، الثروة للشعب، الناس شرکاء و ليس اجراء و.. به همين دليل وى همواره ادعا مىکرد که در ليبى حکومت وجود ندارد، پارلمان وجود ندارد، قانون اساسى وجود ندارد و انتخاباتى هم برگزار نمىشود تا در آن تقلب شود. اين سخنان درست است، در ليبى خيمهاى برپاست که جناب معمر قذافى از آنجا همه کارها را اداره مىکند و خودش به تنهائى و يا به کمک فرزندانش جور مردم را مىکشد و زحمت اداره امور را به آنها نمىدهد!
وى در راستاى اهداف ايدئولوژيکش، ثروت مردم ليبى را به نيابت از ايشان در راه اهداف ضد امپرياليستى و کمک به جنبشهاى آزادى بخش در اقصى نقاط جهان خرج مىکند و دانشگاهى براى تربيت نيروهاى ضد امپرياليستى درست کرده تا کادرهاى فارغ التحصيل آن در کشورهاى مختلف به ويژه آفريقا و آمريکاى لاتين گوش به فرمان او انجام وظيفه نمايند. از ديدگاه او با بودن کتاب سبز ديگر نيازى به کتب ديگر نيست، از اينرو مردم ليبى بر خلاف مصر از دانشگاههاى معتبرى برخوردار نيستند. نظام شورائى مطلوب او نيز چيزى جز نظام قبائلى نيست که وى تلاش کرده تا لباس تازهاى بر قامت آن بدوزد.
در اين کشور شعار حرف اول را مىزند. وى خودش را مجاهد و ضد امپرياليست مىداند، از اينرو هر کس با وى مخالف باشد، مزدور امپرياليست است. بر همين اساس او عصيان مردم به ستوه آمده را نمىبيند و آنان را متهم مىکند که فريب القاعده را خورده و قرصهاى روان گردان مصرف کرده و مسلسل را به جاى اسباب بازى عوضى گرفتهاند.
وى همواره تاکيد مىکند که او در ليبى هيچکاره است و قدرت از آن مردم است. اما اکنون که مردم برخاسته و يک صدا فرياد مىزنند او را نمىخواهند، گوشهايش نمىشنود و براى مبارزه با مزدوران امپرياليست – شهروندان ليبيائى – زرادخانه خود را به خدمت گرفته و آنان را به شديدترين وجه ممکن سرکوب مىنمايد.
طرفه اينکه تلويزيون ليبى ادعا مىکند در ليبى خبرى نيست و هرکس باور ندارد، بيايد و ببيند! گاهى نيز جوانانى را که دستگير شدهاند، وادار به مصاحبه مىکنند تا زير شکنجه و بر اثر فشار و گرسنگى بگويند که القاعده آنان را فريفته و به آنها قرصهاى روانگردان داده است و آنها هم به همين دليل مشاعر خود را از دست داده و به تاسيسات دولتى حمله کردهاند! برخى از کسانىکه به تازگى از زندانهاى اين کشور آزاد شدهاند در جلوى دوربينهاى بين المللى اعتراف مىکنند که آنچه را در تلويزيون ليبى گفتهاند، ناشى از شکنجه و از ترس عواقب وخيم آن بوده است!
انقلاب ليبى داراى درسهاى عبرت آموزى است، الثروة للشعب، ثروت مردم توسط جناب قذافى تبديل به سلاح شده و اکنون به جاى اينکه اين سلاح در خدمت مردم باشد و از آنان محافظت نمايد، آلت قتاله آنها شده است. هر شهرى هم که به دست مردم افتاده، مخازن، تاسيسات و پادگانهاى آن توسط نيروهاى قذافى نابود مىشود تا مزدوران امپرياليست – شهروندان ليبيائى – نتوانند از آن استفاده کنند.
وضعيت کنونى در ليبى نشان مىدهد مردم نبايد فريب گفتههاى شيرين را بخورند. ضد امپرياليست بودن، الزاما به معناى درست بودن و در خدمت مردم بودن نيست! واقعا مسلمانان به دليل حاکميت جهل با چه مشکلاتى روبرو هستند. اسلامگرايان – القاعده – به آنان وعده مىدهند در ازاى عمليات انتحارى به بهشت مىروند و سوسياليستها – امثال آقاى قذافى – آنان را به عنوان جهاد با امپرياليست به صلابه مىکشند. واعتبروا يا اولوا الابصار
درس ديگرى که از حاکميت 42 ساله جناب قذافى آموخته مىشود، اين است که رئيس مردم – هر کس که مىخواهد باشد – نبايد بيش از 4 سال در مسند قدرت بماند و بايد جاى خود را به نفر ديگرى بدهد. اين کمک مىکند تا قدرت و ثروت در يک کانون انباشته نشود. قرآن در اين خصوص چه زيبا گفته است: مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاکِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ کَيْ لَا يَکُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنکُمْ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[1]. آنچه را خداوند از اهل اين آبادىها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (اين اموال عظيم) در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد (و اجرا کنيد)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نماييد؛ و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد که خداوند کيفرش شديد است!
[1]- قرآن کريم، سوره حشر، آيه 7.