ديپلماسى ايرانى: برخى از بحرانهاى سياسى و اجتماعى، به حدى پيچيده و با ابعاد گوناگون و بعضاً به ظاهر متناقضى هستند که اى بسا صرفاً سالها زندگى در آن جوامع و پيگيرى مستمر تحولات آنها، براى هستى شناسى و چيستى بحران، سرشت کنشگران، واحدها و بازيگران درگير و در نتيجه کشف حقيقت و اتخاذ موضعى صحيح در قبال آن، کافى نباشد. بحران ساحل عاج به واقع يکى از همين نمونههاست. اگر فرضاً تبلور حق و باطل در اين کشور غرب آفريقا را نهايتاً در حمايت از يکى از دو طرف مدعى پيروزى در انتخابات بدانيم، واقعاً کدام يک در موضع حق است؟ اساساً حق در اين ماجرا چگونه تعريف مىشود؟ حق براى کشورهاى صاحب منافع در ساحل عاج کدامين است؟ و حقوق و مصالح واقعى مردم ساحل عاج چيست؟
نويسنده اين سطور معتقد است که در مطلب قبلى که در همين تارنما منتشر ساخت، تا حدود زيادى و از ديدگاه خود، به سؤالات فوق پاسخ گفته يا لااقل متغيرها و عناصر کافى براى تحليل و قضاوت را به خواننده تقديم کرده است. مع الوصف، از آنجا که متأسفانه اين کشور در آستانه جنگ داخلى قرار گرفته و مىرود که يک فاجعه بزرگ انسانى را شاهد باشيم، لازم است که براى رؤيت هر چه واضح تر حقيقت و واقعيت، پرتوى ديگر بر تحولات اخير اين بحران بيافکنيم. شايد يکى از راههاى کشف حقيقت و تشخيص طرف حق در اين بحران، آثار و عواقب آن باشد. به عبارت ديگر، چه کسى به چه گناهى کشته مىشود؟
1- در صحنه چه مىگذرد؟ آن چه در چند هفته اخير رخ داده، قابل وصف نيست. به گزارش سازمان ملل، از اوايل دى امسال تاکنون، 317 نفر در درگيرىهاى ابيجان کشته شده اند. سردخانه ابيجان اعلام کرده که ديگر جايى براى پذيرش اجساد ندارد. در فيلمهاى وحشتناکى که رسانههاى جهان پخش مىکنند، دهها جسد بر روى هم انباشته در سرسراى سردخانه ابيجان ديده مىشود. در محله ابوبو، منطقه مسلمان نشين شمال شهر ابيجان، نيروهاى تا دندان مسلح باگبو با چند صد نفرى که ظاهراً مسلح شده و طرفدار الحسن واتارا هستند، به طور پراکنده و گاه وسيع درگير مىشوند. دويست هزار نفر از مردم اين محله وحشت زده و سرگردان شده اند. 3 روز پيش در حمله نيروهاى نظامىلوران باگبو با سلاحهاى سنگين به اجتماع صلح جويانه زنان مسلمان در ابوبو، 6 زن و يک کودک به طرز فجيعى کشته شدند. دهها هزار نفر هم از غرب کشور گريخته و به ليبريا که خود وضعيتى به مراتب بدتر از ساحل عاج دارد، پناهنده شده اند. اکنون 10 روز است که باگبو برق و آب 60 درصد از خاک کشور را با مساحتى قريب 200 هزار کيلومتر مربع و جمعيتى بالغ بر 6 ميليون نفر قطع کرده و در نتيجه يک فاجعه بزرگ انسانى در حال وقوع است. در شهر يک ميليون نفرى بوآکه، در مرکز ساحل عاج، بيمارستانها و درمانگاهها به دليل نبود برق و آب تعطيل شده که نيازى به يادآورى آثار آن نيست.
2- بازيگران داخلى، منطقه اى و بين المللى چه عکس العملى از خود نشان داده اند؟ کميسارياى عالى پناهندگان اعلام کرده که به دليل ناامنى، ساحل عاج را ترک کرده است. نيروى 10 هزار نفرى کلاه آبى سازمان ملل مىگويد نه دستورالعمل و نه امکان و توانايى جلوگيرى از درگيرى و جنگ داخلى را دارد. نيروى 800 نفرى فرانسوى مستقر در پايگاه فرانسه (ليکورن) به دستور سارکوزى، حق دخالت مسلحانه ندارد. جامعه اقتصادى غرب آفريقا که در ابتداى بحران با سروصداى زيادى اعلام کرد عليه باگبو دست به اقدام نظامىخواهد زد، اينک به دليل انتخابات قريب الوقوع در نيجريه، که نقش اصلى رهبرى نظامىدر اين تشکل منطقه اى را دارد، در شرايط انجام چنين اقدامىنيست. بعلاوه، چشمها به کميته متشکل از رؤساى جمهور 5 کشور آفريقايى دوخته شده که توسط اتحاديه آفريقا مأمور گرديد ظرف يک ماه به يک راه حل عملى دست يابد. اين کميته دو روز پيش اعلام کرد که به زودى واتارا و باگبو را همراه با رئيس کميسيون مستقل انتخاباتى به اجلاسى در نيجريه دعوت مىکند. دبير کل سازمان ملل و شوراى امنيت همچنان به گفتمان بى نتيجه و بعضاً بى محتوى و بى ربط خود ادامه مىدهند. از مجموع اين اخبار به وضوح مىتوان دريافت که همه دست بسته نشسته و به اين آدم کشى آشکار و رو به گسترش فقط نگاه مىکنند. جالب است که اين روزها شاهد برخورد متناقض و متفاوتى از سوى غرب با ديکتاتور ليبى هستيم. آيا روآندايى ديگر در پيش است؟
3- قربانى اين حوادث کيست؟ شايد براى خواننده جالب باشد که تمامى317 نفر مذکور فوق، آن 7 زن مورد اشاره،220 نفرى که در سال 1384 کشته شدند، 180 کشته 5 ماه پيش، دهها ناپديد شده در سالهاى اخير، تمامىآوارگان و پناهندگان و اکثريت قريب به اتفاق 6 ميليون نفرى که در شمال کشور اکنون از زندگى بدون آب و برق رنج مىبرند، مسلمان هستند! و اينها همه به دستور مستقيم لوران باگبو بوده و هست. همان مسلمانانى که گفته بوديم بيش از 30 سال است در طرحى هماهنگ و ظالمانه، از حق تعيين هويت و مليت خود محروم بوده اند؛ همان مسلمانانى که همه شواهد، از جمله انتخابات اخير، نشان مىدهد اکثريت جمعيت کشور را در دست دارند؛ همان مسلمانانى که 20 سال است الحسن واتارا را نماد مشارکت سياسى خود قرار داده اند اما به دليل عدم تعيين هويت و مليت، تا انتخابات اخير، از شرکت در انتخابات محروم بوده اند و هنوز جمع کثيرى از آنها فاقد هويت ملى مىباشند؛ همان مسلمانانى که همواره به بهانه دروغين اصليت بورکينافاسويى، ساحل عاجى تلقى نشده اند؛ همان مسلمانانى که هيچ گاه از حقوق شهروندى، اقتصادى و اجتماعى برابر با مسيحيان برخوردار نبوده اند؛ همان مسلمانانى که عليرغم برخوردارى از اکثريت، هيچ گاه جايگاه رياست جمهورى را در اختيار نداشته اند، چون نامزد آنها الحسن واتارا طى بيست سال به دلايل واهى رد صلاحيت شده است؛ همان مسلمانانى که ...؛ واقعاً مىتوان دهها محروميت ديگر مسلمانان را به اين فهرست اضافه نمود. بعلاوه، نبايد فراموش کرد که ساحل عاج تحت شديدترين تحريمهاى اقتصادى قرار دارد و عمده آسيب ناشى از آن نيز به مناطق خارج از حاکميت باگبو مىرسد.
4- باگبو کيست؟ باگبو که چهره اى کمتر شناخته شده بود، به عنوان مخالف سياسى به فرانسه گريخته و به حزب سوسياليست فرانسه مىپيوندد. فرانسوا ميتران، رئيس جمهور اسبق و درگذشته فرانسه، از حاميان سرسخت باگبو در حزب سوسياليست بود. پس از کودتاى 1999 ناگهان باگبو به صحنه سياسى اين کشور وارد شد و نامزد رياست جمهورى گرديد. مسلمانان اما باز هم به دليل رد صلاحيت الحسن واتارا، انتخابات را تحريم کردند. در اين انتخابات فقط 12 درصد شرکت کنندگان به باگبو رأى دادند. ژنرال گيئى که کودتاگر و خود رقيب انتخاباتى باگبو بود، اعتراض کرد، اما باگبو جمعى جوانان شرور سازماندهى شده را به خيابان آورد و با کشتن دهها نفر بر اوضاع مسلط شد. هم در جريان کودتاى 1999 و هم انتخابات مذکور، قصد جان واتارا را کردند که او با پناهنده شدن به اقامتگاه سفراى خارجى در همسايگى منزلش، جان سالم به در برد و به فرانسه گريخت. اين سرنوشتى بود که گريبانگير فوفانا، از رهبران روحانى مسلمانان نيز شد و به آمريکا رفت. در پى شورش نظاميان برکنارشده در20 شهريور 1381 که نقطه آغاز بحران کنونى گرديد، باز هم بى دليل قصد جان واتارا را داشتند که اين بار نيز توانست به اقامتگاه سفراى خارجى پناهنده و به فرانسه برود، ولى منزل و تمام مايملک او را سوزاندند. تمامىاين نمايشها و جنايتهاى خيابانى باگبو را در اين 10 سال يک آدم کش حرفه اى و خطرناک به راه انداخته و مىاندازد که اکنون وزير امور جوانان دولت غيرقانونى باگبو است. اين فرد شرور که اکنون شهرت جهانى يافته بله گوده نام دارد.
5- هنوز هم چهرههاى برجسته اى در حزب سوسياليست، همچون رولاند دوما، وزير خارجه اسبق فرانسه، از باگبو حمايت مىکنند. به نظر مىرسد که واتيکان با مواضع ضد و نقيض و آکروبات بازى سياسى، عملاً نگرانى خود را از حاکميت يک رئيس جمهور مسلمان در ساحل عاج نشان داده، چرا که مىتواند مانند دومينو بسيارى از کشورهاى غرب آفريقا، نظير بورکينافاسو، توگو، بنين، کامرون و سيرالئون را درنوردد، در حالى که واتيکان در 50 سال گذشته، ساحل عاج را به نماد و مجسمه مسيحيت در آفريقا تبديل کرده است. شايد بتوان يکى (تأکيد مىشود يکى) از علل دست بسته نگاه کردن ساير سازمانهاى منطقه اى و بين المللى را همين ملاحظه دانست. پس شايد نهايتاً به مسلمانان تفهيم شود: ما همه کار براى حاکميت نماينده شما کرديم، ولى مىبينيد که باگبو با به کارگيرى زور و تهديد و آدم کشى مانع از آن مىشود. حال بياييد مصالحه کنيد! گويى قتل عام مسلمانان توسط باگبو با آدم کشىهاى عبدا.. صالح، مبارک و قذافى و ساير ديکتاتورهاى عرب تفاوتى دارد.
6- عده اى مىگويند که الحسن واتارا به دليل همسر يهودى فرانسويش و حمايت بى دريغ آمريکا و فرانسه در دوره پس از انتخابات اخير، عنصرى قابل اطمينان نيست و وامدار غرب است. در مقابل، باگبو عنصرى ضد استعمارى، ضد فرانسه و آمريکا، محبوب بخش بزرگى از جمعيت و طرفدار رابطه با کشورهاى در حال توسعه است. اولاً، تنها در جريان چند ماه اخير است که باگبو به قطع منافع فرانسه اقدام کرده و پيش از آن و در تمام سالهاى حاکميتش، هيچ کدام از منافع فرانسه و غرب آسيبى نديده بود. ثانياً، همسر يهودى فرانسوى شايد نقطه ضعفى براى واتارا به حساب آيد، اما اين موضوع در آفريقا امرى عادى است. ثالثاً، در تمام سالهايى که صلاحيت واتارا براى نامزدى در انتخابات رد مىشده، فرانسه در اوج قدرت و نفوذ در اين کشور بوده است. رابعاً، حضور واتارا در خارج از کشور، اغلب براى فرار از کشته شدن و يا اشتغال (5 ساله در صندوق بين المللى پول) و يا تحصيل بوده است. مگر باگبو خود سالهاى سال در فرانسه و آن هم فعال و دست نشانده حزب سوسياليست اين کشور نبوده است؟ خامساً، کسانى که با سياست و حکومت در آفريقا آشنا هستند به خوبى مىدانند که تکيه زدن بر کرسى صدارت در اين کشورها، اغلب بدون مصالحه با طرفهاى ذينفوذ غربى غيرممکن است يا لااقل عمرى کوتاه و همراه با مشکلات دارد. شايد کمتر کسى هم بتواند منکر اين واقعيت احتمالى شود که الحسن واتارا به عنوان يک سياستمدار باسابقه و کسى که يک دهه پيش از آشنا شدن مردم با نام باگبو، نخست وزير اين کشور بوده، احتمالاً با کشورهاى قدرتمند ذينفوذ مصالحه کرده باشد. گذشته از همه اينها، بيش از دو دهه است که الحسن واتارا نماد مطالبات سرکوب شده مسلمانان ساحل عاجى طى 30 سال گذشته بوده و همه رهبران مسلمانان در ساحل عاج از او حمايت مىکنند. سادساً، الحسن واتارا چه در دوران نخست وزيرى، چه در دوران مبارزات سياسى و چه پس از انتخابات اخير، صلاحيت رهبرى، مديريت قوى، صلح جويى و تلاش براى پرهيز از خون ريزى را نشان داده است. در مقابل، باگبو همواره با خون ريزى، تهديد و آشوب، قدرت را حفظ کرده و از اين بابت هزينههاى سنگينى را به ملت خود و منطقه و جهان تحميل کرده است. باگبو پس از آن که 4 سال از اولين دوره 5 ساله رياست جمهورى خود را گذراند، با بحران جارى روبرو شد. وى حرکت شورشيان ساحل عاجى را فوراً توطئه بورکينافاسو خوانده و الحسن واتارا را پدرخوانده شورش معرفى نمود. اتهامىکه همواره رد کرده اند. از آن به بعد، با بهانههاى واهى و اشکال تراشى و قتل و تهديد، زير بار اعطاى هويت به مسلمانان و برگزارى انتخابات نرفت و متأسفانه شوراى امنيت و اتحاديه آفريقا با وعدههاى توخالى به مردم، پنج يا شش سال متوالى، همه ساله رياست باگبو را تمديد کردند. نهايتاً پس از 11 سال رياست جمهورى و قبول هزينه چند صد ميليون دلارى انتخابات توسط جامعه جهانى (عليرغم اين که ساحل عاج کشور ثروتمندى است و عدم توانايى تأمين اين هزينه، بهانه اى بيش براى تأخير در انتخابات نبود)، انتخابات برگزار شد، اما باگبو نتيجه اعلام شده توسط کميسيون مستقل انتخاباتى را که ناظران از همه طيفها و جامعه جهانى در آن حضور داشتند، نپذيرفت و شوراى قانون اساسى که فقط مىتواند انتخابات را تأييد يا ابطال کند، خود در يک اقدام غيرقانونى بر خلاف قانون اساسى اين کشور، آراى سه استان را ابطال و با اعلام درصدهاى جديد، باگبو را پيروز اعلام کرد. باگبو با استناد به اين نظريه غيرحقوقى و غيرقانونى، مىگويد که رئيس جمهور قانونى است. اين در حالى است که مجمع عمومىسازمان ملل، اتحاديه آفريقا، سازمان کنفرانس اسلامى، اتحاديه اقتصادى غرب آفريقا (يعنى تمام جهان و آفريقا به طور يکپارچه) انتخاب الحسن واتارا را تأييد کرده اند.
البته شايد چاره اى جز اين نيست و حتى بهتر است که باگبو همچنان تحمل شود!! زيرا براى عده اى، او يک انقلابى ضد استعمارى، ضد آمريکايى و ضد غربى و طرفدار گسترش روابط با شرق است و براى عده اى ديگر، بايد از او ترسيد و تحملش کرد، زيرا هنر ويژه اى در کشتار و جنايت در پوشش سياست و سرکوب شورش دارد؛ جان ميليونها مهاجر (قريب به اتفاق مسلمان) و خصوصاً چند هزار فرانسوى را که فرانسه بسيار عزيزشان مىدارد، تهديد مىکند؛ توافقاتى که خود مهر تأييد در ذيل آنها نهاده، زير پا مىگذارد؛ و تمامىزجرها و کمبودهاى مردم و اعتراضات آنها را علاوه بر بورکينافاسو و الحسن واتارا، اخيراً به فرانسه و آمريکا نيز نسبت مىدهد که از اين نظر هم اتفاقاً به قذافى و عبدا.. صالح و بقيه ديکتاتورهاى عرب شبيه است!!
یادداشتی از محمد رضا حاجی کریم جباری، سفیر سابق ایران در ساحل عاج