پایگاه خبری روزنامه المصریون مصر در تحلیلی به قلم عمرو عبدالکریم نوشت: در مسیر جنبش تحول خواهی در لیبی چالش هایی قرار دارد که به نظر می رسد این جنبش چه از نظر بشری و چه از نظر مادی به پر هزینه ترین جنبش تغییر در جهان عرب تبدیل خواهد شد
در این تحلیل که با عنوان لیبی و معادلات پرهزینه تغییر منتشر شد آمده است، مروری بر انقلاب های اخیر عربی نشان میدهد که عصر انقلاب های دیجیتال با تغییرات گسترده ای رو به رو شده است. در انقلابهایی که اخیرا رخ داد نه تنها گروههای مسلح مخالف نقشی نداشتند بلکه نقش احزاب و گروههای سیاسی و دینی نیز در این انقلابها یا وجود نداشت یا بسیار کم رنگ بود همانگونه که نقش مطبوعات نوشتاری در این انقلابها نامشهود بوده است. خیزشهای انقلابی اخیر از طرف جوانانی رهبری شد که در دنیای مجازی با هم مرتبطند و با امید به آیندهای بهتر در شبکه های اجتماعی اینترنت فعالیت می کنند. جنبش انقلابی دیجیتال تغییر عمده دیگری نیز در روند انقلابها ایجاد کرده است و آن برابری هدایتگران انقلاب با فعالان در عرصه تحول خواهی است که در خیابان ها دیده شد جوانانی که این انقلابها را هدایت کردند چون دیگر مردم در خیابانها، در سطحی موازی و مساوی دیده میشوند و تفاوتی میان آنان با مردم عادی نیست. شکی نیست که دومینوی سیاسی در جهان عرب به حرکت در آمده است و پس از سقوط نظام بن علی و مبارک این بار بدون تردید نوبت معمر قذافی است چرا که خورشید نظام استبدادی لیبی به غروبش نزدیک شد هر چند به نظر می رسد این غروب نیازمند زمان است. تغییر در لیبی پرهزینه و سنگین است و در این راه نه تنها زیان های جانی بلکه زیان های مالی نیز فراوان خواهد بود. برای ارزیابی تغییر پرهزینه در لیبی باید به چند شاخص توجه داشت زیرا این شاخصها درک بهتری از چالشها در مسیر جنبش تحول خواهی لیبی ارائه می دهد. 1- پس از42 سال اشغال لیبی از طرف عناصر داخلی در این کشور ( نظام قذافی)، به نوعی ارتباط این کشور با جهان خارج و حتی تعامل طبقات جامعه با هم قطع شده است زیرا در این مدت نه تنها موسسات مدنی در کشور برچیده شد و جامعه از هم گسیخته گردید بلکه از ایجاد موسسات جایگزین نیز جلوگیری شد تا جامعه تنها در دست قذافی، خانواده و عناصرش قرارگیرد. شکاف موجود در جامعه لیبی که نتیجه سال ها حاکمیت قذافی است تا جایی است که هم زمان با فریاد تحول خواهی مردم، نظام قذافی هواداران انقلاب را تهدید میکند که قبایل کشور را مسلح خواهد کرد زیرا این نظام میداند با این روش می تواند از گسیختگی درونی جامعه برای به آشوب کشاندن کشور بهره برداری کند و ذهن هواداران انقلاب را به مسائل دیگری منحرف سازد. 2- موقعیت جغرافیایی لیبی به ویژه جغرافیای سیاسی این کشور به گونه ای است که موفقیت جنبش تحول خواهی را دشوار میسازد و این دشواری تا حدی است که ممکن است با مرور زمان فریادهای تغییر به سوی تجزیه کشور سوق داده شود. 3- برای آزادی لیبی نباید به گزینه نظامی علیه این کشور امیدوار بود زیرا این روش کشور را از بند قذافی رها می سازد اما اسیر آمریکا خواهد کرد. چنانچه میدانیم شعار دموکراسی برای غرب بازیچه ای بیش نیست و جهان غرب تنها در اندیشه حفظ منافع خویش است به همین منظور با دستاویز قرار دادن برخی شعارها چون جدی بودن دخالت نظامی تنها در پی آن است تا از نظام حاکم بر کشور استبدادی اگر چه یک نظام تاریخ مصرف گذشته باشد امتیاز بگیرد. 4- بیشتر پیش بینی ها درباره سرنوشت لیبی این است که بحران این کشور در طولانی مدت ادامه خواهد داشت مگر آنکه خواست خداوند یا ترسیم نقشه ای ماهرانه از طرف رهبران گروههای مسلح انقلابی بتواند به عمر نظام قذافی پایان دهد در غیر این صورت به نظر میرسد قذافی با ایجاد دژی مستحکم خود را برای مدت زمانی طولانی حفظ خواهد کرد و حتی غفلت گروههای مخالف ممکن است این فرصت را برای دیکتاتور لیبی فراهم کند که بار دیگر امور کشور را به دست بگیرد. 5- تردیدی نیست که فرسایشی شدن درگیری ها و خونریز بودن نظام قذافی نتیجه اش برجای ماندن شهدا و قربانیان زیادی در لیبی است در نتیجه مسیری که در مصر وتونس نتیجه داده است ممکن است این بار در لیبی نتیجه ندهد ولی آنچه پیداست این است که انقلاب لیبی مسیر اصلی خود را پیموده است و موفقیت آن نیازمند اندکی صبر و مقاومت است. روحیه صبر و مقاومت در گروههای مسلح مخالف نظام در لیبی نشان می دهدراهی که انقلابیان پیموده اند دیگر بازگشت از آن وجود نخواهد داشت در نتیجه با وجود چالشها در مسیر انقلاب لیبی موفقیت آن در دسترس انقلابیان است که برای درک بهتر این کلام می توان به سخن متفکر ایرانی دکتر علی شریعتی اشاره کرد که می گوید مهم ترین ملاک برای تشخیص ارزش یک کلام جغرافیای آن کلام است. سخن دکتر شریعتی به این معنی است که اگر می خواهیم به ارزش سخن پی ببریم باید به زمان و مکان بیان آن اندیشه کنیم.