ایرنا - سرعت عبور قطار تغييرات از شاخ آفريقا و خاورميانه آنچنان زياد شده كه گردي از فراموشي را بر رخدادهاي كشورهايي همچون سودان پشت سر گذاشته است.
حوادث مصر پس از انتخابات مجلس در اين كشور در هفتم آذرماه 1389 و همچنين درگيريها در ساحلعاج پس از انتخابات رياست جمهوري در هفتم آذرماه در شرايطي به اعتراضهاي ديماه تونس و الجزاير و همچنين ناآراميهاي كشورهاي جنوب خاورميانه گره خورد كه يك اتفاق كمسابقه در شاخ آفريقا در نظرها رنگ باخت: تجزيه كشور اسلامي آفريقايي سودان.
همهپرسي جدايي جنوب سودان از بخش شمالي، در حالي نوزدهم ديماه پس از يك هفته به پايان رسيد كه دهم بهمنماه بر اساس اعلام كميسارياي انتخابات، بيش از سه ميليون نفر (نزديك به 83 درصد از راي دهندگان) پاي صندوقهاي راي رفتند و 57/99 درصد آنان، استقلال جنوب را برگزيدند.
سرزمين مردمان سياه -سودان- در شرايطي به دو بخش تقسيم شد كه هشتم ديماه 'سليمان عبدالتواب الزين' سفير سودان در تهران، تقسيم اين كشور را، داراي تاثيرهاي مخرب بر جهان بويژه جهان عرب و زمينهساز تجزيه كشورهاي آفريقايي و عربي همچون مصر و يمن ارزيابي كرد.
وي به خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: جدايي جنوب سودان منجر به استقرار پايگاه هاي نظامي غربي و صهيونيستي در اين منطقه خواهد شد و ضربه سختي به منافع امنيتي مصر مي زند.
همچنين به گزارش هجدهم ديماه خبرگزاري فرانسه، 'دفعالله الحاجعليعثمان' سفير سودان در سازمان ملل متحد، هشدار داد تجزيه سودان 'منشا دردسرهاي غيرمنتظره براي آفريقا خواهد بود'.
** فراز و نشيب سودان در گذر زمان
----------------------------------------
دهمين كشور وسيع دنيا تا زمان امضاي توافق 'نواشا' در ديماه سال 1383 'عمرحسن احمدالبشير' رييس جمهوري سودان، با شورشيان جنوب اين كشور، دو ميليون نفر از شهروندان خود را از دست داد. به نوشته تارنماي كانادايي 'سي. بي. سي. نيوز'، در آن دوران پس از كشتار صدها هزار مسلمان مقيم جنوب توسط ارتش رهاييبخش جنوب سودان به رهبري سرهنگ 'جان گارانگ'، بيش از يك ميليون مسلمان ديگر ناچار به مهاجرت شدند.
سازمان ملل متحد اعلام كرد در طول جنگهاي داخلي سودان كه طولانيترين جنگ داخلي آفريقا نام گرفت، بيش از دو ميليون نفر جان خود را از دست دادهاند و حدود چهار ميليون نفر نيز آواره شدهاند.
به دنبال سقوط بالگرد گارانگ در تيرماه 1384 كه نخستوزير سودان شده بود، حكومت خودمختار جنوب در مهرماه همان سال تشكيل شد و منتظر برگزاري همهپرسي وعده داده شده در سال 1389 ماند.
از سوي ديگر، دوم ديماه 1384، ميان سودان و چاد جنگي درگرفت كه با ميانجيگري اتحاديه آفريقا، دو كشور در نوزدهم بهمنماه پيمان صلحي را موسوم به 'توافقنامه طرابلس' امضا كردند.
با اين حال، درگيريهاي بين عمرالبشير رييس جمهوري سودان، و 'سيلواكر ميارديت' رييس حكومت جنوب سودان، آنچنان ادامه يافت كه در نهايت پس از ناآراميهاي بهار 1387، به سطوح بينالمللي رسيد. در ادامه نيز سيزدهم اسفندماه 1387 دادگاه بينالمللي كيفري لاهه، حكم تعقيب قضايي البشير را به اتهام آنچه 'ارتكاب جنايات جنگي و جنايت عليه بشريت در دارفور' خواند، صادر كرد.
فرداي آن روز، البشير صدور اين حكم را بيارزش خواند و بر سياسيكاري اين دادگاه و اعمال نفوذ آمريكا و ديگر كشورهاي سلطهگر بر آن تاكيد كرد.
به نوشته خبرگزاري سوريه، شانزدهم ديماه 'جان كري' رييس كميته روابط خارجي سناي آمريكا، با وعده اعطاي بستههاي تشويقي به سودان در صورت برگزاري آرام همهپرسي، رويكرد خارطوم را به همهپرسي مثبت ارزيابي كرد و پيشبيني كرد: همهپرسي، جدايي منطقه نفتخيز جنوب را از شمال در پي داشته باشد'.
بيست و نهم آذرماه نيز پايگاه اينترنتي 'آفريقا نيوز' نوشت 'رييس جمهوري آمريكا نامهاي را به رهبران آفريقايي در كشورهاي چاد، مصر، اتيوپي، كنيا، ليبي، نيجريه، روآندا، آفريقاي جنوبي، اوگاندا و اتحاديه آفريقا ارسال كرد و از آنها خواست تا بر البشير اعمال فشار كنند'.
البشير پنج روز پيش از زمان تعيينشده براي برگزاري همهپرسي سودان، آخرين سفر خود را به 'جوبا' مركز جنوب، انجام داد و در بين مردم گفت: حزب حاكم همواره از وحدت سودان و يكپارچگي كشور حمايت كرده است، اما در صورتي كه اهالي جنوب در همهپرسي به استقلال اين بخش راي دهند مورد قبول ما قرار خواهد گرفت.
وي در عين حال از حكومت خودمختار جنوب خواست به شورشيان دارفور كمك نكند، زيرا اين موضوع قانونشكني به شمار ميآيد.
بنا بر اطلاعات سازمان اطلاعات آمريكا (سي آي اي) تا تيرماه 1389 حدود 44 ميليون نفر در سودان زندگي ميكردند كه 9 ميليون نفر از آنان در بخشهاي جنوبي اقامت داشتند.
اهالي شمال را اكثرا اعراب مسلمان تشكيل ميدهند، با اين حال، جنوب در دست آفريقاييتبارهايي است كه مسيحي يا روحپرست هستند.
از سوي ديگر، درگيريهاي دارفور كه از سال 1382 در غرب سودان آغاز شده، تاكنون هزاران كشته و چند صدهزار آواره بر جاي گذاشته است. براي نمونه، درگيريهاي دوم بهمنماه نيروهاي دولتي سودان و شورشيان دارفور، 21 كشته برجاي گذاشت.
به نوشته بيست و پنجم مهرماه تارنماي 'دورنماي جديد سودان'، رييس جمهوري آمريكا با تاكيد بر اينكه 'مساله دارفور از اولويتهاي سياست خارجي آمريكاست'، مدعي شد در صورت شكست همهپرسي و فرايند صلح در سودان ممكن است ميليونها نفر جان خود را از دست بدهند.
اوباما با تهديد سودان به اعمال تحريمهاي بيشتر اذعان كرد 'تلاش اين كشور براي ممانعت از ايجاد جنگ در سودان فقط دلايل بشردوستانه ندارد، بلكه منافع آمريكا هم در معرض تهديد قرار ميگيرد'.
اهالي دارفور اكثرا آفريقاييتبار اما پيرو دين اسلام هستند. با اين حال، از نحوه اختصاص بودجه دولتي ناخرسندند و دولت را متهم به تبعيض كردهاند.
** رد پاي صهيونيسم در سودان جنوبي
-------------------------------------------
اهميت سودان براي رژيم صهيونيستي و احساس ناامني اين رژيم از حضور البشير در راس قدرت، به جنگ سال 1352 اعراب با رژيم صهيونيستي برميگردد كه البشير به ارتش مصر پيوسته بود. از سوي ديگر، مواضع ضدصهيونيستي رييس جمهوري سودان طي دوران حكومتش بر هيچ كس پوشيده نيست.
به اين ترتيب طبيعي بود كه رژيم صهيونيستي نفوذ در بزرگترين كشور آفريقا و خنثيسازي سياستهاي ضد خود را در دستور كار قرار دهد.
'موشه فرجي' يكي از موسسان سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي (موساد) در كتاب 'اسراييل و جنبش آزاديخواهانه جنوب سودان' مينويسد: هدف غايي صهيونيسم در محقق ساختن دو مورد است:
1- مخالفت با پذيرش قوميت عربي: قوميت عربي از ديد صهيونيستها موضوعي پر از ابهام است. آنها وحدت عربي را خرافهاي بيش نميدانند. صهيونيستها ميگويند عربها از امت واحد سخن ميگويند ولي همچون كشورهاي جدا از يكديگر رفتار ميكنند.
2- توجيه مشروعيت حضور اسراييلي- صهيونيستي در منطقه: صهيونيستها عقيده دارند در منطقه عربي، قوميتها، زبانها و مليتهاي متفاوتي وجود دارد لذا نتيجه منطقي اين است كه يهود نيز در اين منطقه براي خود سهمي داشته باشد و با تثبيت اين تفكر، اسراييل مشروعيت خود را بهعنوان يك قوميت در منطقه تحميل ميكند.
هشتم ديماه 1389 'سليمان عبدالتوابالزين' سفير سودان در تهران، هرگونه تجزيه سودان را موفقيت سياستهاي اشغالگرانه آمريكا و رژيم صهيونيستي خواند و به خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: رژيم صهيونيستي و آمريكا از سياستهايي كه دولت سودان اتخاذ ميكند ناراضي هستند و در تلاشند اين كشور را محاصره كنند و به زانو درآورند تا توطئههاي خود را در اين كشور پياده كنند.
به نوشته خبرگزاري مهر، 'حسن الترابي' رييس حزب 'كنگره مردمي' چند روز پيش از برگزاري همهپرسي تصريح كرد: آمريكا از جدايي جنوب استقبال مي كند و توجه ويژه اي به منطقه دارفور دارد.
همان روز 'ابراهيم غندور' دبير روابط سياسي حزب كنگره ملي سودان، نيز تاكيد كرد: رژيم صهيونيستي به دنبال تكه تكه كردن سودان است و شبكه الجزيره نيز در برنامهاي به اين موضوع اشاره كرده است.
غندور ادامه داد: 'آفو ديختر' يك مقام امنيتي اسراييلي، به توجه ويژه اين رژيم به سودان اشاره كرده و بنابراين تجزيه سودان توطئهاي آشكار است.
به گزارش بيست و پنجم فروردينماه 1388 خبرگزاري فلسطيني 'فلسطين اليوم'، ديختر رييس دستگاه امنيت دولت صهيونيستي (شاباك) و وزير كشور اولمرت، طي سخنراني در جمع دانشجويان 'آكادمي تحقيقات امنيت ملي رژيم صهيونيستي'، به نقل از 'بن گوريون' و ديگر موسسان اين رژيم گفت: تضعيف سودان از طريق پراكندگي تلاشها و تضعيف نيروي اين كشور بايد انجام شود.
وي افزود: همين موضع و الگوي اوليه، تلآويو را وادار كرده است تلاشهاي خود را در جنوب و دارفور بيشتر كند و براي ايجاد آشوب در قسمتهاي ديگر سودان اقدام كند.
به گفته ديختر، طرفهاي بينالمللي نظير آمريكا اصرار دارند به شكل گسترده در سودان مداخله كنند تا اقليم جنوب سودان و دارفور مانند كوزوو بتوانند استقلال خود را از حكومت مركزي اعلام كنند. بنابراين سودان مانند يوگسلاوي سابق كه به شش جمهوري كوچك تقسيم شد، تجزيه ميشود. اين نقشه با موفقيت در حال اجراست كه نخستين نتيجه آن اعلان استقلال جنوب، قبل از برگزاري همهپرسي سال 2011 خواهد بود.
'زيفي بارييل' تحليلگر روزنامه صهيونيستي 'هاآرتص'، چهاردهم ديماه 1389 نوشت: هم اكنون تعدادي از ماموران تلآويو در جنوب سودان به سر ميبرند و به جداييطلبان اين كشور براي تحقق اين مهم، كمك فكري ميكنند.
به نوشته او، اين رژيم نخستين سفارتخانه را در كشور مستقل جنوب سودان افتتاح خواهد كرد.
سودان 25 استان دارد كه 15 استان در نوار شمالي و بقيه (بيش از 30 درصد مساحت كل كشور) در جنوب سودان قرار گرفتهاند.
جنوب سودان با 700 هزار كيلومتر مربع مساحت و 9 ميليون نفر جمعيت، 85 درصد از ذخاير نفتي اين كشور را در خود جاي ميدهد. از سوي ديگر، قرار گرفتن بخشي از سرچشمههاي رود نيل در جنوب سودان و كشف لايههايي از معادن منيزيم، اورانيوم و مس اهميت اين خاك را بيش از پيش ميكند.
** نتايج تجزيه سودان و اهميت آن براي صهيونيسم
-------------------------------------------------------
بنا بر نتايج همهپرسي اخير سودان، قرار است تيرماه 1390 عضويت يكصد و نود و سومين كشور در سازمان ملل متحد اعلام شود.
گرچه در جريان همهپرسي سودان، به ظاهر بخشي از اين كشور جدا شد اما در حقيقت تحديد جغرافياي سياسي جهان اسلام رخ داد. از سوي ديگر، نخستين گامها براي پيشبرد طرح صهيونيستي 'از نيل تا فرات' به منصه ظهور رسيد.
'حسين معلوم' مهرماه 1371 در نود و هفتمين شماره مجله سوري 'الوحده' نوشت: تلاش براي تسلط بر درياي سرخ يكي از مهمترين هدفهاي راهبردي اسراييل از زمان تاسيس اين رژيم بوده و هست. اين تلاش بويژه پس از حضور رژيم صهيونيستي در خليج عقبه در سال 1328 شدت يافت.
وي افزود: آنان كوشيدهاند راه تماس خود را با جهان خارج از طريق درياي سرخ هموار سازند. اسراييل براي تحقق اين هدف ابتدا حضور خود را در درياي سرخ تثبيت كرد تا منافع نظامي، اقتصادي و سياسي خود را از طريق اين دريا پيگيري كند. اين رژيم مرحله بعد را با اعمال نفوذ براي سيطره بر درياي سرخ ادامه داد و اراضي عربي بخش شمالي اين دريا را اشغال كرد و اندكي بعد در پي اشغال جزاير واقع در بخش جنوبي اين دريا برآمد.
حسين معلوم يكي از علت هاي مهم تلاشهاي رژيم صهيونيستي را نگراني عميق اين رژيم از اين احتمال دانست كه 'كشورهاي عربي، درياي سرخ را به يك درياي عربي تبديل كنند و از آن پس كشتيهاي اسراييلي را به محاصره درآورند'.
وي ادامه داد: اين نگراني بويژه با مسدود شدن مكرر تنگههاي 'تيران' و 'بابالمندب' در سالهاي 1346 و 1352 قوت گرفت. به همين سبب درياي سرخ و منطقه شاخ آفريقا از اهميت ويژهاي براي اسراييل برخوردار است.
نويسنده مجله الوحده، راههاي تسلط رژيم صهيونيستي بر درياي سرخ را چنين توصيف كرد: از يك سو نيروهاي مسلح خود را تقويت كرده و از سوي ديگر روابط سياسي و ديپلماتيك بسيار نزديك را با كشورهايي مانند اتيوپي در نظر دارد. همچنين از تمام توان خود براي استفاده از جزيرههاي درياي سرخ بهره ميگيرد.
'ناديه سعدالدين' نيز تيرماه 1382 در مجله لبناني 'المستقبلالعربي' نوشت: حضور اسراييل در شرق آفريقا به چندين دليل، از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است؛ موقعيت استراتژيك و بسيار مهم كشورهاي شرق آفريقا، توسعه صنعت كشاورزي، پيشبرد اهداف تعيين شده از سوي بن گوريون و همچنين عقبماندگي كشورهاي منطقه به دليل سابقه طولاني استعماري.
بنابراين به نظر ميرسد موقعيت استراتژيك كشورهاي شمال شرق آفريقا همچون اتيوپي، اريتره، جيبوتي، سودان و سومالي به دليل دسترسي به گذرگاههاي آبي درياي سرخ، تنگههاي بابالمندب و تيران، كانال سوئز و درياي مديترانه اهميت فوقالعادهاي دارد.
اين منطقه مسيري اساسي براي عبور كشتيهاي باري و نفتكشهاي متعدد است. از سوي ديگر، وجود 380 جزيره در اين منطقه نيز امكان نظارت بر رفت و آمدها و اتفاقهاي منطقه را فراهم ميكند.
طرح 'نيل تا فرات' صهيونيستها، جايگاه منابع آبي عمده منطقه مينا (ام. آي. ان. آ) را در محاسبات اين رژيم روشن ميكند. 85 درصد سرچشمههاي رود نيل در كشور اتيوپي و بقيه آنها در سودان جنوبي و اوگاندا قرار دارد.
حضور رژيم صهيونيستي در منطقه كه منجر به برقراري رابطه اتيوپي با اين رژيم، سفر سال 1344 'موشه دايان' به اين كشور براي تاسيس يك پايگاه نظامي و همچنين راهاندازي دو پايگاه نظامي ديگر با موافقت اتيوپي در نزديك مرز ميان اريتره و سودان شد، اينك ميتواند در خاك سودان جنوبي گسترش يابد.
به اين ترتيب، علاوه بر نفوذ نظامي بين كشورهاي اسلامي، نظارت بر عبور طولانيترين رود جهان از بيش از 10 كشور منطقه را در دست خواهند گرفت. سدسازي، مسدود كردن و حتي انحراف مسير نيل اقدامهايي خواهند بود كه ميتواند كشورهاي تشنهاي همچون مصر و سودان شمالي را زير فشار قرار دهد و بخش كشاورزي را در اين كشورها فلج كند.
ايجاد بازارهاي مصرف براي محصولات كشاورزي و مصرفي صهيونيستي در منطقه، از ديگر تبعات حضور اين رژيم در ميان كشورهايي است كه علاوه بر ميزان توسعه كم زيرساختها، در راهاندازي صنعتهاي اوليه نيز ناتوان هستند.
از سوي ديگر، منطقه دارفور سودان كه سبب ايجاد تنشهاي داخلي در اين كشور و همچنين چاد شده است، ميتواند گام بعدي براي تجزيه سودان باشد. بويژه آنكه ساختار قبيلهاي منطقه و ناآراميهايي كه حتي در بخش تازه جدا شده سودان ديده ميشود، تمركز دولتهاي مركزي را بر حوادث پيش رو ميكاهد.
همچنين وجود مناطق مستعد درگيري در مرز بخشهاي شمالي و جنوبي سودان نيز آتش حوادث را روشن نگاه ميدارد. گرچه قرار است حاكميت شهرهاي مرزي همچون 'ابيه' كه حدود 70 درصد ميزان نفت سودان را تامين مي كند، با برگزاري انتخاباتي دوباره، روشن شود اما چهاردهم اسفندماه تلويزيون اتريش با اعلام فرار دهها هزار نفر از مردم شهر نفتي ابيه به دليل درگيريهاي قبيلهاي، افزود: اين شهر عملا خالي از سكنه شده است.
به نوشته اين منبع، درگيري ميان دو قبيله 'المسيريه' و 'دينكا'' طي دو روز دستكم 70 كشته بر جا گذاشت.
همچنين به گزارش شبكه 'الجزيره انگليسي' ، 12 نفر طي ناآراميهاي جنوب سودان در هجدهم اسفندماه كشته شدند.
البته استقرار نيروهاي سازمان ملل متحد در منطقه مرزي بين دو بخش شمالي و جنوبي و تصميم براي براي ايجاد يك 'منطقه نظامي حائل' در ظاهر اقدامي براي حفظ بيشتر امنيت است.
با اين حال، به نظر ميرسد جدايي از 'مادر'، نتايج چندان دلخواهي را براي ساكنان جنوب و همچنين مناطق مرزي به همراه نداشته است.
برآورد شده است كه سفرههاي نفتي كشف شده سودان حدود 6 ميليارد بشكه نفت دارند كه 85 درصد اين ذخاير در نيمه جنوبي اين كشور واقع است. همين امر، دليل بيشتري را براي استقرار رژيم صهيونيستي در منطقه فراهم ميآورد. گرچه در نظر نخست، جدايي سودان جنوبي از مرزهاي آبي مشكلي براي اين منطقه محسوب ميشود اما نفوذ رژيم صهيونيستي در اتيوپي، اين مانع را رفع كرده است.
بنابراين به نظر ميرسد در شرايطي كه كشورهاي اسلامي درگير جرقههاي گاه و بيگاه اعتراضهاي مردمي در منطقه هستند، رژيم صهيونيستي در مسير سلطه بر منابع طبيعي و آب شاخ آفريقا و همچنين كنترل شاهراههاي اصلي انرژي، جاي پاي خود را محكمتر از گذشته ميكند.