اختلاف شدید درآمد بین فقرا و اغنیا در کشورهای عربی یکی از عوامل اصلی نارضایتی مردمی و وقوع انقلاب در این کشورها است.
به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره، فهرست سالیانه که مجله آمریکایی فوربس درباره دارایی ثروتمندترین افراد جهان منتشر کرد نشان داد ارزش کل ثروت این افراد به چهار تریلیون و پانصد میلیارد دلار افزایش یافته است.
اعلام ارزش دارایی های ثروتمندان جهان، نقشی را که شکاف عمیق در توزیع ثروت، در اعتراضات سیاسی و اجتماعی بسیاری از ملتها از جمله ملتهای عربی دارد، برجسته می سازد.
محمد فاوی در گزارشی در این خصوص اعلام کرد: جهان اکنون درگیر یکی از شدیدترین بحرانهای مالی و اقتصادی در تاریخ خود است.
این بحران موجب شد کشورهای متعددی در شرق و غرب جهان تا آستانه ورشکستگی پیش روند و ملتهای زیادی به برنامه های ریاضتی که میلیونها نفر را از حقوق اجتماعی خود محروم کرد اعتراض کنند.
این بحران همچنین موجب شد شمار گرسنگان در جهان تا مرز یک میلیارد نفر افزایش پیدا کند. به رغم این مسائل، دارایی ثروتمندترین افراد جهان به شکلی سرسام آور در حال افزایش یافتن است.
مجله آمریکایی فوربس اعلام کرد ثروت میلیاردرهای جهان فقط ظرف یک سال اخیر بیست و پنج درصد افزایش یافته و به چهار تریلیون و پانصد میلیارد دلار رسیده است.
کارلوس سلیم حلو شهروند مکزیکی لبنانی تبار با هفتاد و چهار میلیارد دلار دارایی برای دومین سال پیاپی ثروتمندترین فرد جهان معرفی شد.
بیل گیتس بنیانگذار آمریکایی شرکت مایکروسافت با پنجاه و شش میلیارد دلار در جایگاه دوم است و وارن بافت سرمایه گذار آمریکایی در بورسهای جهانی با پنجاه میلیارد دلار دارایی در رده سوم قرار دارد.
این ثروتهای نجومی نشان می دهد باشگاه میلیاردرهای جهان که حدود یکهزار و دویست عضو دارد به تنهایی ده درصد ثروت کل جهان را در اختیار دارند.
ثروت کارلوس سلیم حلو به تنهایی بیش از دو برابر درآمد ملی کشوری مثل یمن است.
درآمد یک دقیقه او معادل مخارج سه سال یک خانواده لبنانی است.
در فهرست ثروتمندترین افراد جهان، ثروت سیاستمداران فاسد و خانواده های آنان مد نظر قرار نگرفته است.
این سیاستمداران فاسد عمدتا ثروت خود را در نظام های سرمایه داری غربی نگهداری می کنند و این نظامها توجهی به ثروتمندتر شدن ثروتمندان حتی اگر از فاسدان باشند و فقیرتر شدن فقرا، ندارند.
به عقیده تحلیلگران، قیامهای مردمی در کشورهای عربی که در حال گسترش یافتن است، یکی از پیامدهای سیاسی اختلال بنیادی در روند توزیع ثروت است.
پدیده اختلاف شدید طبقاتی در کشورهای در حال توسعه که از حمایت نظامهای دیکتاتوری برخوردار است ملتها را به سوی انقلاب علیه نظام سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشورشان سوق داده است.
تفاوت بین ثروت نخبگان نزدیک به دیکتاتورهای حاکم با دارایی فقرا که سیاستهای صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در شکل گیری آن نقش داشته است یکی از مهمترین عواملی بود که نخستین جرقه یکی از بزرگترین حرکتهای انقلابی همزمان ملتها را در تاریخ معاصر زد.