خبرگزاري فارس: مدير مركز گفتوگوي عربي در واشنگتن با انتشار مقالهاي نوشت: دولت اوباما درحال حاضر در وقوع انقلابهاي منطقه نقشي ندارد زيرا اين انقلابها ملي و داراي ارادهاي آزاد هستند اما كاخ سفيد تلاش ميكند كه از رويدادهاي كنوني بهرهبرداري كند.
به گزارش فارس، در حالي كه بسياري از تحليلگران سياسي قيامهاي مردمي منطقه را ناشي از بيداري اسلامي تودههاي مردمي و خروش آنها عليه رژيمهاي مستبد و دست نشانده خارجي ميدانند كه آمريكا نقشي در وقوع آن ندارد اما از آنجا كه به دنبال ادامه تامين منافع خود در اين رژيمهاست تلاش ميكند يا اين انقلابها را مصادره كند يا با فشار بر رژيمهاي عربي از آنها بخواهد كه اصلاحاتي ظاهري را براي جلوگيري از تشديد اعتراضهاي مردمي و راضي كردن آنها انجام دهد تا از اين طريق از يك سو اين رژيمهاي ادامه بقا يابند و از سوي ديگر منافع آمريكا را تامين كنند.
مقاله زير تلاش دارد با بررسي اين دو رويكرد، اين انقلابها را قيام مردمي و برخاسته از بطن مردم نشان دهد و در همين راستا براي اثبات ديدگاه خود به انقلاب مردم تونس اشاره و مي نويسد كه واشنگتن و ساير كشورهاي جهان بيش از سه هفته در قبال انقلاب تونس و خشونتهاي خونين رژيم "زين العابدين بن علي " عليه اين انقلاب و مردم معترض سكوت كردند تا آن هنگام كه نشانههاي سرنگوني اين رژيم آشكار شد و آنگاه واشنگتن و ديگران پس از اينكه پي بردند كه شعله انقلاب تونس به سراسر جهان عرب گسترش خواهد يافت، وارد عمل شدند.
"صبحي غندور " در مقالهاي با عنوان "موضع آمريكا درقبال انقلابهاي جهان عرب " كه يك نسخه آن در اختيار خبرگزاري فارس قرار گرفت، نوشت: اين سوالات امروزه زياد تكرار ميشود كه منافع آمريكا درخصوص انقلابها و جنبشهاي تحولخواه در جهان عرب چيست؟ آيا با توجه به اينكه دولت اوباما از "حسني مبارك " در مصر خواست تا از سمت خود كنارهگيري كند، دولت آمريكا عملا در سرنوشت اين انقلابها موثر است؟ آيا اين موضع آمريكا در قبال انقلاب مردمي ليبي نيز تكرار خواهد شد كه همچنان با حكومت سرهنگ "معمر قذافي " دست و پنجه نرم مي كند؟
* انتفاضه كشورهاي عربي نتيجه دههها رنج مردم از حاكمان فاسد و وابسته به خارج است
وي افزود: تنها گروه انگشت شماري از تحليلگران سياسي عربي و بينالمللي اعتقاد دارند كه دولت اوباما كمك زيادي به وقوع اين انقلابها و دستاوردهاي آن كرده است چرا كه اين انقلابها و انتفاضههاي مردمي كنوني در جهان عرب به طور كامل ساخت داخل است و وارداتي از آمريكا نيست بلكه نشات گرفته از مردم منطقه و درد و رنج آنها در دهههاي طولاني از رژيمهاي فاسد و مستبد داخلي و غيرملي در زمينه سياست خارجي است؛ رژيمهايي كه اساسا حيات و ادامه بقاي آنها در حمايت خارجي بوده است و با پشتوانه همين حمايت خارجي، بر مردم خود سلطه يافته و ثروتهاي سرزمين آنها را به غارت برده اند.
* آمريكا چند هفته درقبال انقلاب مردم تونس سكوت كرد
غندور گفت: شايد روند انقلاب مردمي تونس بهترين گواه در اين زمينه باشد چرا كه واشنگتن و ساير كشورهاي جهان بيش از سه هفته در قبال انقلاب تونس و خشونتهاي خونين رژيم "زين العابدين بن علي " عليه اين انقلاب و مردم معترض سكوت كردند تا آن هنگام كه نشانههاي سرنگوني اين رژيم آشكار شد و آنگاه واشنگتن و ديگران پي بردند كه شعله انقلاب تونس به سراسر جهان عرب گسترش خواهد يافت زيرا الگوي خوبي را در خود داشت و دستاورد بزرگي را عليه رژيم بن علي كسب كرد.
وي افزود: اينگونه بود كه انقلاب مصر با استفاده از تجربه تونس آغاز شد و ابعاد مهم ديگري را با توجه به جايگاه مصر و وزنه انساني و تمدني و نقش تاريخي پيشرو آن، به اين تجربه در زمينه شيوه اجرا و نتايج آن افزود.
* آمريكا سنگ حقوق بشر را به سينه نميزند بلكه تنها به منافع خود ميانديشد
غندور تصريح كرد: آمريكا يك جمعيت خيريه بينالمللي نيست كه سنگ حقوق بشر را در جهان به سينه بزند و نهادي بينالملي نيست كه از جنبشهاي تحولخواه حمايت و به ملتهاي تحت ستم ياري رساند بلكه كشوري است كه نظير ساير قدرتهاي بزرگ به دنبال منافع خود و تضمين ادامه يافتن اين منافع در اينجا و آنجاي جهان است و اگر منافع آمريكا در يك هر كشوري تامين شود؛ واشنگتن ديگر به اين نكته توجهي ندارد كه چه كساني بر اين كشور حكومت ميكنند.
* تامين منافع حرف و اول و آخر را براي واشنگتن ميزند
وي افزود: بنابراين، تامين منافع آمريكا حرف اول را ميزند و اين منافع است كه درحال حاضر مواضع آمريكا در قبال جنبشهاي تحولخواه جهان عرب را تعيين ميكند.
* آمريكا نميتواند جنگ جديدي در خاورميانه به راه بياندازد
مدير مركز گفتوگوي عربي در واشنگتن با اشاره به اشتباهات گسترده "جورج بوش " رئيس جمهوري پيشين آمريكا در به راه انداختن جنگ در خاورميانه براي ايجاد تغييرات سياسي مورد نظر خود در اين منطقه يا تغيير رژيمهاي آن نظير جنگ عليه افغانستان و عراق و با بيان اين مطب كه آمريكا درحال حاضر ديگر نه تنها نميتواند وارد جنگ جديدي در خاورميانه شود بلكه در تلاش براي خروج از جنگهاي خود در عراق و افغانستان است، افزود: "رابرت گيتس " وزير دفاع آمريكا اين رويكرد جديد آمريكا را اينگونه بيان كرد كه هر وزير دفاعي كه بعد از من بيايد بايد قبل از وارد كردن آمريكا به جنگ جديدي در خاورميانه يا آسيا بايد همه جوانب امر را بسنجد.
* گزارش سري آمريكا درباره احتمال انفجار اوضاع در جهان عرب
وي دراين مقاله افزود: مهم است كه نظري به مقاله "مارك لاندلر " در روزنامه "نيويورك تايمز " بياندازيم كه در آن از "گزارشي سري " پرده برداشت كه "باراك اوباما " رئيس جمهوري آمريكا ماه اوت گذشته خواهان تهيه آن درباره جنبههاي ناآرامي در جهان عرب شده بود و اين گزارش درنهايت به اين نتيجه رسيده بود كه "بدون اجراي تغييرات سياسي بزرگ، اوضاع چند كشور عربي به سمت انقلاب هاي مردمي گسترده پيش خواهد رفت " و مصر از برجستهترين اين كشورها بود كه احتمال داشت اوضاع آن به درجه انفجار برسد.
اين تحليلگر سياسي افزود: اين گزارش خواهان "تدوين پيشنهادهايي درباره چگونگي برخورد دولت اوباما با اين تغييرات سياسي احتمالي عليه حاكمان ديكتاتوري شد كه آنها همپيمانان مهم آمريكا نيز بودند ".
غندور گفت:اين گزارش همچنين خواهان بررسي "چگونگي توازن بين منافع راهبردي آمريكا و تمايل براي پرهيز از هرج و مرج گسترده و مطالبات دموكراتيك ملتهاي اين كشورها " شده بود.
وي افزود: طرح آمريكا براي منطقه در دوره بوش و نومحافظه كاران برمبناي تحميل جنگها و "هرج و مرج هدفمند " و "خاورميانه جديد " و دعوت براي دموكراسي هاي فدرالي و تقسيم يك كشور و ساختارسازي دوباره آن براساس سيستم فدرالي بود كه از يك سو باعث مي شود تا كشور ياد شده بعد از ايجاد سيستم فدرالي، وضعيت تقسيم شده و ضعيف بودن خود را حفظ كند و از سوي ديگر نيز، ادامه سلطه بر آن و سيطره بر ثروتها و تصميمگيريهاي اين كشور را تضمين كند كه نمونههاي اين طرح نيز در كشورهاي عراق و سودان بود.
* فشار آمريكا به رژيم هاي عرب در راستاي ادامه بقاي آنها و تامين منافع واشنگتن است
غندور گفت: هم اكنون مي بينيم كه دولت آمريكا درحال كار براي تحقق منافع خود از طريق درخواست از حكومت هاي عرب و فشار بر آنها براي اجراي اصلاحاتي قانوني و اقتصادي است تا از يك سو بقاي اين حكومتها حفظ شود و از سوي ديگر منافع آمريكا در اين كشورها نيز تضمين شود زيرا سران كاخ سفيد تنها به منافع آمريكا ميانديشند و رسيدن به اين هدف شايد با ادامه بقاي چهرهها و شخصيتها در يك كشور و يا تغيير چهرهها و دولتها در كشور ديگري باشد و طبيعتا اين امر بستگي به شرايط آن كشور و نوع رابطه آمريكا با نهادهاي موجود در آن از جمله دستگاه نظامي آن كشور دارد؛ اما مهمترين موضوع مدنظر آمريكا، "نوع " جايگزينهاي ممكن براي اين يا آن نظام است.
* دولت آمريكا در بروز انقلابهاي منطقه نقشي ندارد
مدير مركز گفتوگوي عربي در واشنگتن تاكيد كرد: دولت اوباما درحال حاضر در بروز انقلاب هاي منطقه نقشي ندارد زيرا اين انقلابها ملي و داراي ارادهاي آزاد هستند اما كاخ سفيد تلاش ميكند كه از رويدادهاي كنوني براي خودش به منظور تضمين منافع خود در منطقه راهبردي خاورميانه برخوردار از منابع عظيم نفتي بهره برداري كند و همانطور كه سران اسرائيل تاثير زيادي بر مواضع دولت بوش در قبال عراق و سودان داشتند، تلآويو همچنين تلاش خواهد كرد كه انقلابهاي مردمي درجهان عرب را به مناطق جنگهاي داخلي تبديل كند و همه منطقه را در صورتي كه بتواند به سمت بينالمللي كردن مسائل آن سوق دهد.
* مردم عرب خواهان حق آزادي، مقاومت دربرابر اشغالگري
وي با اشاره به اينكه مقابله با اين نقشه تنها بستگي به اتحاد جهان عرب و آگاهي سياسي براساس منافع ملي و مردمي بستگي دارد، افزود: خواست مردم جهان عرب براي خودشان، حق آزادي ملي و مقاومت در برابر اشغالگري است و اعراب براي ملتهاي عربي حق انتخاب ساختارهاي قانوني درست و هماهنگ با ماهيت جهان عرب و تمدن آن را ميخواهند به گونهاي كه آزاديهاي شهروندان و برابري بين آنها را تضمين و حقوق همه آنها در مشاركت در تصميمگيريهاي سياسي را بدون هرگونه تبعيضي فراهم كند.
* ملتهاي عرب مخالف هرگونه تقسيم يا جداييطلبي در كشورهاي خود هستند
به نوشته غندور، ملتهاي عرب همچنين خواهان يكپارچگي جهان عرب و توسعه ساختار كار مشترك بين كشورهاي عربي و مخالف با هرگونه جداييطلبي يا تقسيم هريك از كشورهاي عربي و تحكيم مباني وحدت سرزميني و مردمي هستند.