بيشتر كشورهاي مطرح عربي اين روزها در تب و تاب قيام ها و حركت هاي مردمي بسر مي برند و برخي از آنان مانند مصر و تونس اقدامات اوليه را براي بركناري حاكمان وابسته اين كشورها انجام داده و در پي مراحل بعدي اقدام خود براي تعيين حكومت جديد هستند.
در اين ميان برخي ديگر از كشورهاي عربي مانند ليبي و بحرين نيز اين روزها بشدت درگيري مبارزه و ادامه قيام براي بركناري حاكمان خود هستند و برخي كشورها نظير عربستان ، يمن ، اردن ، عمان ، كويت ، مغرب ، جيبوتي ، موريتاني نيز زمزمه ها و حركت هايي مرتبط با اين نوع قيام ها را شاهد هستند ولي ميدان و وسعت آن مانند ليبي و بحرين نيست و ممكن است در روزهاي آينده دامنه هر يك از آنها افزايش يافته و ابعاد جديدتري به خود بگيرد.
امروزه و در پي موج و خيزش هاي اخير در كشورهاي عربي ديدگاه هاي و نقطه نظرات و سوالات مختلفي در ارتباط با چرايي و علل و انگيزه هاي اين حركت هاي مردمي كه به يكباره كشورهاي عربي را در نورديد و تاثير آينده اين تحولات بر وضعيت منطقه و آينده جهان از سوي تحليلگران سياسي مطرح مي شود .
برخي تحليلگران در اين ارتباط با اشاره به مسايل تاريخي اين كشورها و تقسيم آنان بعد از جنگ جهاني اول با سقوط امپراتوري عثماني معتقدند كشورهاي عربي – اسلامي در دو قرن اخير شاهد يك بحران اساسي در درون خود بوده اند.
از ديدگاه طرفداران اين ديدگاه اين بحران با شروع انحطاط امپراتوري عثماني آغاز و با گذار از عصر دولت - ملت هاي اسلامي ، وارد عصر پست مدرن شده و همچنان در حال باز توليد شدن است .
' احمد نادري ' دانشجوي دكتراي مردم شناسي سياسي و از طرفداران اين نظريه معتقد است بحران در كشورهاي عربي – اسلامي از زمان فروپاشي عثماني و ورود ايدئولوژي هاي غربي و ناهمخوان با بستر اجتماعي - فكري در جوامع اسلامي و با روي كار آمدن حاكمان بومي سكولار شكل جديدي به خود گرفت .
به گفته وي ، در واقع با فروپاشي عثماني و با تجزيه قلمرو آن به دولت - ملت هاي گوناگون و تشديد استعمار انگليس و فرانسه در خاورميانه، اين كشورها وارد دوره اي از ركود و سردرگمي ايدئولوژيك شدند و امروز نيز كشورهاي مزبور از بحران هويت و مشروعيت ، سوء حكومت نخبگان و فشار و سركوب ، ضعف مشروعيت نخبگان حاكم و عدم اتخاذ رويكردهاي سياسي و اجتماعي درست در بطن تضاد طبقاتي، توزيع بد و نامتوازن ثروت در نتيجه سوء حكومت، ضعف نظامي و شكست هاي پي در پي نظامي اعراب از رژيم صهيونيستي و ناتواني آشكار آنان در پايان دادن به اشغال سرزمين هاي عربي توسط اين رژيم و بحران فرهنگ رنج مي برند و اين عوامل از زمينه هاي اصلي خيزش و قيام در كشورهاي عربي است .
' محمد خزاعي' نماينده دائم ايران در سازمان ملل متحد نيز در اين خصوص معتقد است : تحقير ملت ها براي دهه هاي متمادي، دور نگه داشتن مردم از آرمان ها و ارزش هاي اسلامي و فرهنگي خود، ارتباطات نامناسب رهبران آنها با قدرت هاي استعماري به ويژه آمريكا ، سيستم حكومتي غيرمردمي، مشكلات اقتصادي و فشارهاي اجتماعي از مهم ترين دلايل رويش اين انقلاب هاي مردمي در منطقه است .
وي با بيان اين كه هر زمان پنجره كوچكي براي تنفس باز شود، اين موج برخي از كشورهاي عربي منطقه را كه داراي حكومت هاي غير مردمي هستند ، تحت تاثير خود قرار مي دهد، تاكيد كرد: آنچه امروز در كشورهاي عربي نظير مصر ، تونس و غيره اتفاق مي افتد بخشي از حركت هاي منطقه اي است و اين مسير در آينده نيز ادامه مي يابد و در اين ميان برخي با اشراف به اين امر تلاش مي كنند تا اين حركت را متوقف يا مسير آن را منحرف كنند در حالي كه اين موج متوقف نخواهد شد.
برخي تحليلگران نيز با تكيه بر عامل اقتصادي به عنوان محوري مهم در تحولات و خيزش هاي اخير منطقه به خصوص بعد از بحران اقتصادي غرب كه دامنگير بسياري از كشورهاي عربي منطقه شد ، عوامل ديگر را در كنار آن نظير مسايل سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي را دخيل دانسته و معتقدند كه بايد به دنبال طيف وسيعي از همه اين عوامل بود و در اين بين ممكن است برخي از آنها جايگاه بالاتري نسبت به بقيه داشته باشند.
پايگاه اينترنتي حزب الله در تحليلي در همين ارتباط اعلام كرد، از ديدگاه اين گروه كشورهاي عربي منطقه در حال حاضر از نظر اقتصادي دوران بدي را تجربه كرده و مشكلاتي از جمله بيكاري و فقر قشر عظيمي از مردم اين كشورها را با خود درگير كرده به گونه اي كه مردم اين كشورها درآمد سالانه بسيار پاييني دارند . به عنوان مثال درآمد سرانه مردم در تونس سالانه سه هزار و پانصد دلار، در مصر حدود يك هزار و هفتصد و پنجاه دلار و در يمن دو هزار و سيصد دلار است.
آمار بيكاري در كشورهاي عربي در كنفرانس اخير شرم الشيخ مصر به طور متوسط چهارده درصد اعلام شد و اين در حالي است كه هر ساله سه درصد به اين رقم اضافه مي شود . دنياي عرب همچنين بشدت از لحاظ غذايي به خارج وابسته است و اين كشورها هرگز نتوانسته اند كه توليد كننده هاي خوبي در اين عرصه باشند.
بهترين نمونه اي كه مي توان ذكر كرد مصر است ، جايي كه اين كشور يكي از بزرگ ترين وارد كننده هاي گندم در دنيا است . چند شورش اجتماعي كه در مصر در دهه هاي اخير رخ داده است به علت بحران نان بوده است . از دهه 1950 تاكنون رژيم هاي قدرت طلب در جهان اقدام به توزيع مايحتاج اوليه غذايي مانند نان، شير و تخم مرغ به شكل يارانه اي ميان توده هاي مردم كرده اند تا در قبال آن به آرامش سياسي دست يابند. بهترين دليل بر نقش بي چون و چراي مشكلات اقتصادي و به خصو ص بالا بودن قيمت مواد غذايي در انقلاب هاي اخير در كشورهاي عربي اين است كه در كشورهاي نفتي چون عربستان به علت كمرنگ بودن چنين مشكلاتي ، اعتراضات گسترده به مانند قيام مردم مصر و يا تونس شكل نگرفته است و آن چه مشاهده مي شود تنها مربوط به كشورهاي غيرنفتي و فقير است.
اين پايگاه در ادامه عواملي مانند توسعه سياسي و به رسميت نشناختن آزادي هاي مدني و سياسي براي تصميم گيري نخبگان ، ندادن آزادي به مردم براي برقراري دمكراسي و مشاركت در تصميم گيري ها در طول چند دهه ، سكولار و مستبد بودن حكومت ها و نابرابري هاي اجتماعي را از عوامل ديگر خيزش هاي مردمي در اين كشورهاي ذكر مي كند.
در اين بين برخي نيز معتقدند كه مسايل و مشكلات اقتصادي در كشورهاي عربي نمي
تواند مانند انبار باروتي با يك جرقه كوچك و آن هم خودسوزي يك جوان در تونس چنين تحولات گسترده اي را ايجاد كند و به حكومت هاي چندين و چند ساله در منطقه پايان دهد.
از ديدگاه طرفداران اين نظر با توجه به تاكيد مقام هاي غربي از جمله هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا مبني بر رعايت اصول دمكراسي و لزوم اجراي آن در كشورهاي عربي منطقه مانند غرب ، سران آمريكا و اروپا امروزه به اين نتيجه رسيده اند كه براي جلوگيري از رشد برخي حركت هاي اسلامي كه زمينه هاي عميقي نيز در اين جوامع و منطقه دارد ، بايد چند كشور قرباني تحولات سياسي شده تا بقيه نيز خود در اين مسير گام بردارند و مردم كشورهاي خود را از حداقل دمكراسي و حقوق سياسي برخوردار كنند.
برخي از كارشناسان و تحليلگران نيز با احتساب عوامل مزبور علت و انگيزه اصلي و خيزش هاي در كشورهاي عربي را كسب كرامت ، آزادي و بهبود آينده ارزيابي مي كنند.
از ديدگاه طرفداران اين ديدگاه نيز خيزش مردمي شماري از كشورهاي عربي چند شاخص مهم دارد كه از جمله آنها حضور فراگير قشر جوانان ، مردمي و فراجناحي بودن و وابسته نبودن به هيچ حزب و يا گروه خاص است و اين خيزش همه دستگاه هاي اطلاعاتي و تحقيقاتي را غافلگير كرده و اكنون همه به دنبال خواسته هاي جوانان هستند.
از نقطه نظر تحليلگران مزبور سمت و سوي اين خيزش هاي مردمي به سمت ايجاد يك خاورميانه جديد غير از خاورميانه مورد نظر كاخ سفيد و رژيم صهيونيستي است و روي همين اصل نيز غرب به ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي به دنبال منحرف كردن اين قيام ها و خيزش ها و سركوب قيام هايي هستند كه هنوز به نتيجه نرسيده اند و دامنه اين خيزش ها هر روز ابعاد گسترده تري مي يابد.
در اين بين و برخي از تحليلگران نيز زمينه ها و بيداري اسلامي در اين كشورهاي را در كنار ساير عوامل پيش گفته ، عامل اصلي خيزش هاي مردمي ذكر كرده و معتقدند كه در اين كشورهاي به علت حاكميت رژيم هاي سكولار و وابستگي آنان به غرب زمينه هاي زيادي براي چنين اقداماتي وجود داشته و دارد و امروز موج گرايش مردمي به اسلام موجب شده است تا چنين حركت ها شكل بگيرد.
طرفداران اين نظريه انقلاب اسلامي در ايران براي سرنگوني شاه در 32 سال قبل و دستاوردهاي عظيم ايران در سايه انقلاب اسلامي در سال هاي اخير ، قيام مردم فلسطين براي آزادي اين كشور اشغال رژيم صهيونيستي و به شكست كشاندن اين رژيم در برخي از جنگ ها نظير غزه و لبنان از سوي حزب الله و سرافرازي آنان در جهان عرب به دنبال شكست هاي قبلي از اسراييل و حركت هاي مشابه را الگويي براي خيزش هاي مزبور در كشورهاي عربي مي دانند كه امروز به منصه ظهور رسيده است .
از ديدگاه تحليلگراني كه معتقد به گرايش اسلامي حركت هاي اخير هستند ، بيشتر اين حركت ها الگو گرفته از انقلاب اسلامي ايران است و شيوه هاي كه در اين قيام ها بكار بسته مي شود ، نحوه انجام مبارزات و اهداف تعيين شده آنها در شباهت كامل با شيوه هاي بكار گرفته شده در انقلاب اسلامي ايران است .
در چنين فضايي اكثر تحليلگران اكنون معتقدند حركت هاي اخير در جهان عرب در آينده نزديك موجب خواهد شد تا يك خاورميانه اسلامي جديد با كشورهاي مستقل و مردمي شكل گرفته و چنين خاورميانه اي متفاوت از خاورميانه اي خواهد بود كه كشورهاي غربي و در راس آنها امريكا براي تشكيل آن طرح و نقشه مي كشيدند تا بتوانند از آنها به عنوان مدافعي براي تل آويو استفاده كنند.
نگراني هاي روز افزون غرب از تحولات برق آسا در كشورهاي اسلامي منطقه و رژيم صهيونيستي نيز مويد چنين نظري است و در اين بين بايد مردم در كشورهاي اسلامي در حال قيام هوشياري خود را براي به انحراف كشيده شدن اين حركت ها از سوي دشمنان آن همچنان حفظ و در صحنه حضور داشته باشند.