اسلام تایمز - به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي و جنگ نرم خبرگزاري فارس، انديشكده "هريتيج " در مقالهاي به قلم دكتر "جيمز كارافنو " جانشين سردبير "موسسه مطالعات بينالمللي " (Kathryn and Shleby Cullom) و سردبير "مركز مطالعات خارجي " (Douglas and Sarah Davis) و "جيمز فيليپ "، به بررسي فعاليتهايي كه آمريكا بايد بعد ازحمله نظامي به ليبي انجام دهد پرداخته و مينويسد: رئيس جمهور، نيروهاي آمريكا را در ليبي درگير كرده است. در حال حاضر سوال اين است كه گام بعدي چيست؟ رئيس جمهور بايد خط مشياي شفاف و معين اتخاذ كند. بهترين گزينه، حداقل كردن تعهدات نيروي نظامي ايالات متحده، مراقبت از منافع جمعيت غيرنظامي ليبي و محدود كردن بسط تروربسم و عدم ثبات در منطقه است.
رئيس جمهور و كنگره بايد فعاليتهاي زير را در پيش بگيرند:
*اجتناب از انحراف از ماموريت
نخست و مهمتر از همه، رئيس جمهور بايد بهطور شفاف عمليات ايالات متحده در ليبي و منافع آمريكا را مشخص كند. نه بيان اينكه امريكا در حال كمك به "مراقبت از غير نظاميان " است ضروري است و نه اظهار اينكه نيروي زميني آمريكا بهكار گرفته نخواهد شد. اظهار اينكه آمريكا بهدنبال تغيير رژيم نيست، گوياي واقعيت امر نيست. اظهار شفاف هدف، براي اجتناب از انحراف در ماموريت -گسترش تعهدات در پشت هدف اصلي ماموريت_ حياتي است.
*اهداف آمريكا عمليات نظامي طولاني مدت را توجيه نميكند
ايالات متحده مداخله نظامي خود را با اين اهداف مشروعيت بخشيده است: محاكمه معمر قذافي، جلوگيري از تبديل كشور به پايگاه تروريسم، جلوگيري از يك بحران انساني و موجي از مهاجرت كه ميتواند موجب تضعيف متحدين اروپايي شود و جلوگيري از گسترش جنگ داخلي به ملل همسايه. با اين حال اين اهداف براي تامين منافع آمريكا و توجيه عمليات طولاني توسط نيروهاي ايالات متحده كفايت نميكند. حتي در اين شرايط هم صحه گذاشتن بر عمليات نظامي گستردهتر، بدون دركي دقيق از هدف و حوزه آنها دشوار است.
*كنگره و كاخ سفيد بايد به اجماع برسند
در هر عمليات نظامي، طرحهاي اوليه هرگز بعد از اولين برخورد تصويب نميگردد. اين مسئله چند ساعت بعد از راي شوراي امنيت سازمان ملل مشاهده شد. زمانيكه قذافي سعي كرد كه فعاليت نظامي را با اعلام آتشبس به انحصار خود در آورد. طراحان نظامي بايد به طراحي بديلهاي مختلف و سناريوهاي گوناگون بپردازند. بهطور مثال، اگر رژيم قذافي سقوط كند آمريكا چه كاري بايد انجام دهد؟ اگر قذافي حملات تروريستي عليه آمريكا و يا كشورهاي متحد راه بيندازد آمريكا چه كاري ميتواند بكند؟ كابينه فرصت زيادي براي توسعه چنين طرحهايي داشته است و بايد رهبران را در كنگره در مورد اين طرحها آگاه سازد تا مشخص گردد آيا بهكارگيري نيروهاي نظامي در حال حاضر يا در آينده لازم است؟ كنگره و كاخ سفيد در حال حاضر و نه بعد از اينكه رئيس جمهور از مرحله بعدي بهكارگيري نيروها خبر داد بايد به اجماع برسند.
*حمايت از اپوزوسيون عاري از تروريسم
ايالات متحده بيش از اين نبايد به شناسايي حكومت در ليبي بپردازد. محدود كردن توان نيروهاي نظامي قذافي همواره از عهده نيروهاي نظامي ائتلافي حامي آمريكا ساخته بوده است. سوال اين است كه بعد از آن چه ميشود؟ اگر آمريكا و ساير ملل ذينفع به دنبال اجتناب از يك درگيري طولاني مدت هستند، با تشخيص يك اپوزوسيون مشروع كه عاري از ننگ تروريسم باشد و حمايت ار آن، ميتوانند موفقيت را كسب كنند.
*حمايت از اپوزوسيون كم هزينهتر از درگيري طولاني مدت است
هنوز خيلي زود است كه تعيين شود آيا اپوزسيون بايد با منابع كافي مورد حمايت قرار گيرد و براي ايجاد آشوب در طرابلس پشتيباني شود يا اينكه صرفا حمايتي در حدي كه اپوزسيون بتواند از خود دفاع كند. هر كدام از اين دو گزينه كمخطر و كمهزينه هستند و نسبت به درگيري طولاني مدت آمريكا در ليبي قابل كنترلتر هستند. با اين حال حمايت از اپوزسيون شامل گسترش توان آن براي حكمراني، تهيه كالا و خدمات و بازسازي اقتصادي ليبي ميشود. بدين طريق، همچنانكه معترضين اقتدار خود را در كشور گسترش ميدهند بايد بتوانند به گونهاي رفتار كنند كه نشاندهنده مراقبت و حمايت از غير نظاميان باشد گزينهاي بهتر از تحميل يك تغيير رژيم سريع كه ممكن است منجر به هرج و مرج شود و مردم را بهخطر اندازد.
حمايت از اپوزسيون نياز به ايجاد تغيير در راي شوراي امنيت سازمان ملل در مورد منع هرگونه مسلح شدن در ليبي دارد. در ضمن آمريكا بايد به تلاش خود در جهت جدا كردن رژيم قذافي به هر طريق ممكن از هدفي كه روزي آن را براي ايجاد يك ائتلاف مستحكم برسركار آورده ادامه دهد.
*شوراي همكاري خليج فارس در امور مالي كمك كند
همسايگان ليبي بيش از هر كسي از در قدرت ماندن قذافي ضربه ميخورند؛ حكمراني آشوب و هرج و مرج در كشور و اينكه بخشهايي از ليبي تبديل به پناهگاه امن تروريستها شده است. آنها بايد عمده هزينهها و مسئوليت حمايتها را تقبل كنند.
خوشبختانه انگلستان و فرانسه با حمايت دانمارك، نروژ، اسپانيا و تعدادي از كشورهاي عربي بخش عمدهاي از حمايت هوايي را تقبل كردهاند. اعضاء ثروتمند شوراي همكاري خليج فارس- اولين ارگان بين المللي كه خواستار عمليات نظامي در ليبي شد- بايد حداقل اگر هواپيماهاي جنگي خود را نميفرستند، در امور مالي عمليات كمك كنند.
*قذافي بهدنبال انتقام است
اگر قذافي در قدرت باقي بماند حتما بهدنبال انتقام عليه دشمنان يا تحصيل مجدد تكنولوژي سلاحهاي كشتار جمعي برخواهد آمد. همچنين القاعده، همانطور كه هميشه بوده، از كشور ليبي بهعنوان زمينهاي براي بازآفريني تروريسم استفاده ميكند. آمريكا بايد آماده باشد كه با تروريستهايي كه به دنبال وارد كردن غيرقانوني نيروهاي جنگنده به ليبي يا تجهيز و حمايت از قذافي هستند برخورد كند.
* بدهكاري 10 ميليارد دلاري پنتاگون
اگر يك نكته وجود داشته باشد كه بايد از اين پديده آموخت، محتاط بودن در مورد آن چيزي است كه در آينده ممكن پيش آيد. اين مورد سومين درگيري نامتقارني است كه ايالات متحده طي يك دهه در آن درگير شده است. كنگره و كابينه بايد به دقت تاثير اين عمليات را بر آمادگي و مدرنيزاسيون مورد توجه قرار دهند. با برخي از تخمينها عمليات تقريبا بيش از نيم ميليارد دلار در هر روز هزينه ميبرد. پرداخت براي چنين عملياتهايي از امكان انجام ساير عملياتها ميكاهد. چون كنگره نتوانست بودجه دفاعي سال مالي 2011 را بگذراند، پنتاگون در اين سال با بدهكاري در حدود 10 ميليارد دلار در اين سال روبهرو خواهد بود. اين عمليات وضعيت را بدتر ميكند. بهعلاوه بسياري كسريهاي بيشتري را در بخشهايي كه رهبري اين عمليات را ممكن ميسازد پيشبيني ميكنند. با توجه به روبهرو بودن با شرايط هرج و مرج و عدم اطمينان در آينده در منطقه خاورميانه و ساير الزامات دفاعي جهاني، در حال حاضر زمان مناسب براي خلع سلاح نيروها نيست.
*درگيري محدود طولاني
هيچ دكمه جادويي براي حل مشكل ليبي وجود ندارد. هيچ گزينهاي بدون خطر نيست. با اين حال كابينه و كنگره بايد محتاطانهترين راه را برگزينند و تشخيص دهند كه حفاظت از منافع آمريكا و اجراي نقشي مثبت در منطقه نيازمند درگيري محدود اما طولاني است.