خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: با نگاهی به جنایات آمریکا در طول تاریخ می توان گفت مداخله نظامی غرب در لیبی که به بهانه حمایت از غیر نظامیان در برابر مزدوران معمر قذافی صورت می گیرد در راستای حرکت در مسیر اشغالگری و غارتگری است.
با نگاهی به اشغالگری و جنایات آمریکا در طول تاریخ از جمله جنگ عراق و افغانستان می توان گفت که ایالات متحده این بار نیز همانند گذشته به منافع و اهداف خود در لیبی فکر می کند و تنها به بهانه جلوگیری از کشتار بیشتر مردم دست به دخالت در امور این کشور زده است که البته این مداخله با انتقاد بسیاری از مردم جهان عرب و کارشناسان همراه شده است.
مردم جهان عرب بر این باورند که عملیات غرب در لیبی در راستای مداخله مستقیم در امور لیبی است و درحالیکه جنگ داخلی در لیبی تهدیدی برای ایالات متحده نیست، رئیس جمهوری آمریکا حملات خود را علیه این کشور آغاز کرده اما از آن به عنوان جنگ جدید یاد نمی کند.
رئیس جمهوری آمریکا در شعارهای انتخاباتی خود در سال 2007 گفته بود: طبق قانون اساسی رئیس جمهور این قدرت را ندارد تا زمانی که هیچ تهدید واقعی یا قریب الوقوعی متوجه ملت نشده، به صورت یکجانبه حمله نظامی را تایید کند.
این درحالیست که اوباما در نامه ای به اعضای کنگره آمریکا با اشاره به قطعنامه 17 مارس شورای امنیت درباره انجام تمام اقدامات ضروری برای حفاظت از غیرنظامیان در برابر مزدوران معمر قذافی اقدامات یکجانبه خود علیه این کشور را توجیه می کند.
از طرفی زمانیکه اوباما از آغاز حملات هوایی آمریکا علیه لیبی خبر داد، اعلام کرد دستور جامعه بین الملل باید اجرایی شود و به نوعی تلاش زیادی را برای جلب حمایت دیگر کشورهای غربی از مداخله در این کشور کرد.
البته با نگاهی به اشتباه بزرگ آمریکا در اشغال عراق و افغانستان می توان گفت که مداخله در امور لیبی می تواند باعث شود تا این کشور دوباره گرفتار جنگی دیگر شود که این بار نیز هزینه های گزافی را برای آمریکا در پی دارد زیرا در حال حاضر نظامیان بازگشته از جنگ از آسیب های روانی رنج می برند و از بیکاری رنج می برند.
رسانه های غربی در گزارشهای خود بارها از افزایش میزان خودکشی و افسردگی نظامیان بازگشته از جنگ و کشته شدن بسیاری از سربازان خبر می دهند و حتی وزارت دفاع آمریکا نیز این اخبار را تایید کرده است. البته گزارشهای جدید از عمق خشونت ها در افغانستان پرده بر می دارد و پیامدهای ناگوار جنگ طلبی های آمریکا در خاورمیانه را ترسیم می کند.
از سوی دیگر برخی از مالیات دهندگان آمریکایی پیش بینی می کنند که پول آنها صرف جنگ لیبی خواهد شد و در این راستا افراد زیادی کشته و زخمی می شوند و ایالات متحده به بهانه حفاظت از غیرنظامیان به اشغال کشوری می پردازد که همگان می دانند لیبی تهیدی برای آمریکا نیست.
البته تجارب گذشته نشان می دهد که توجیه اوباما برای کمک به غیرنظامیان در لیبی و مداخله در این کشور همانند دخالت بوش پدر در جنگ داخلی سومالی در سال 1992 است اما این مداخله آنقدر برای آمریکا مفتضحانه پایان یافت که بوش پسر در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 هرگونه کمک به این کشور را رد کرد.
از سوی دیگر بسیاری از مردم لیبی ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز این کشور را به معنای مداخله مستقیم نیروهای خارجی در این کشور می دانند، چنانچه ظرف 48 سال از آغاز عملیات نظامی در لیبی، دولت آمریکا و همپینانش با کاهش حمایت نهادهای عربی و آفریقایی مواجه شدند که به حمایت آنها در پیشبرد این عملیات امید داشتند.
همچنین بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی مداخله غرب در لیبی و ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز این کشور را باعث کشته شدن افراد بیشتر می دانند که نتیجه ای عکس خواهد داشت، در همین حال آنتی وار در گزارشی می نویسد اگر پیشتر ایجاد منطقه پرواز ممنوع در کشورهای دیگر تنها باعث افزایش کشته شدن غیرنظامیان توسط بمب های نیروهای غربی به جای کاهش شمار مرگ و میر شده است، چرا آمریکا این بار به مداخله خود در لیبی پایان نمی دهد؟
در حقیقت مداخله نظامی غرب در لیبی که به بهانه حمایت از غیر نظامیان در برابر مزدوران قذافی صورت می گیرد در راستای حرکت در مسیر اشغالگری و غارتگری است و هزینه های گزافی را برای غرب در پی دارد که از جمله آنها می توان به صرف پول مالیات دهندگان و کشته شدن افراد بسیار اشاره کرد اما غربی ها آنقدر تشنه قدرت هستند که حاضر نیستند این اهداف را نادیده بگیرند.
در این میان موضوعی که برای غرب اهمیت دارد دستیابی به منافع و علایق شخصی خود است زیرا لیبی دارای ذخایر عظیم نفتی است و برای آنها حائز اهمیت است و در حقیقت تلاش می کنند تا جریان خروج نفت به خارج از کشور را حفظ کرده و مانع بالارفتن قیمت آن شوند و می توان گفت اقدامات غرب در لیبی تنها جنبه تبلیغاتی دارد که تلاش می کنند تا خود را در کنار مردم نشان دهند.