خبرگزاري فارس: به نوشته روزنامه فرانسوي ليبراسيون، اگر اخيراً انقلابي در ليبي اتفاق نميافتاد، آمريكا و انگليس براي تحكيم رژيم قذافي با وي همكاري ميكردند.
به گزارش فارس، روزنامه فرانسوي "ليبراسيون " در مقالهاي به قلم "برايان بكر " مينويسد: 23 مارس 2011 سالروز قتل 35 ملوان ليبيايي است كه قايق گشتشان براثر حملات هوايي و دريايي نيروهاي آمريكايي در ساحل ليبي در خليج سيدرا نابود شد.
اين عمليات غروب بيست و سوم مارس 1986 توسط يك ناوگان نيروي ششم ايالات متحده، با حضور 3 هواپيما، 250 هواپيماي جنگي بمب افكن، 12 ناوشكن، 5 رزمناو، 6 كشتي بادباني و 27000 نيرو آغاز شد.
* آمريكا در هر دقيقه 120 هزار واحد بمب بر سر مردم ليبي ميريخت
در اين حمله تعمدي به آبهاي ليبي، رونالد ريگان رييس جمهور سابق و افسر ارشد پنتاگون، مقدمات حمله از پيش تعيين شده بعدي را فراهم ميكرد. هدف، تضعيف رژيم ليبي و ايجاد شورشي داخلي براي براندازي آن بود. دقيقاً همانند استراتژيي كه پنج سال بعد در مقابل صدام حسين و دولت عراق اتخاذ شد.
فاز بعدي عمليات سه سال بعد آغاز شد. در 15 آوريل 1986، نيروي هوايي ايالات متحده به طرابلس و بنغازي حمله كرد. ايالات متحده در هر دقيقه 120 هزار واحد بمب ميريخت. تلفات و خسارات زيادي به خانهها، مدارس و ساير تأسيسات شهري ليبي در حمله ناگهاني شبانه وارد شد. ساختمانهاي دولتي ليبي و منزل مسكوني قذافي مورد اصابت چندين بمب قرار گرفت.
دولت ريگان اعلام كرد كه بمباران 25 آوريل پاسخي به بمبگذاري 15 آوريل 1986 در برلين بوده است. بدين معني كه ليبي بمبي را براي تلافي حمله 23 مارس ايالات متحده كه 35 ملوان ليبيايي در آن كشته شدند كار گذاشته است. اگرچه اسناد بعدي نشان داد نقشههاي پيشرفتهتر بعدي براي بمباران 15 آوريل طرابلس و بنغازي دستكم يك سال قبل با تمرينات جنگي كامل و استفاده از بمبهاي مصنوعي در ژوئيه سال 1985 (يازده ماه قبل از بمبگذاري در برلين) آغاز شده بود.
* آمريكا ترور را بهانهاي براي ايجاد رژيمهاي دستنشانده و تابع خود ميداند
رژيم ليبي كه در سال 1969 با كودتا عليه سلطنت ملك ادريس به قدرت رسيده بود، توسط ايالات متحده و انگليس پس از ملي شدن نفت ليبي و استفاده از آن براي توسعه كشور، هدف تغيير رژيم قرار گرفت.
در همان برهه زماني- دههي 80- دولت ايالات متحده از ديكتاتوري در مصر، عربستان سعودي و شيخنشينهاي تابع آن و همچنين رژيم تلآويو حمايت نمود. سازمان سيا نيز اسامه بن لادن و ساير نيروهاي معارض را براي براندازي دولت افغانستان تحت حمايت قرار داد.
سياست آمريكا كاري به حقوق بشر، دموكراسي، يا جنگ و ترور ندارد. آمريكا ترور را بهانهاي براي ايجاد رژيمهاي دستنشانده و دولتهاي تابع ايالات متحده ميداند. اينها همگي واقعيتهاي تاريخي هستند.
واشنگتن در براندازي دولت قذافي موفق نبود ولي رژيم ليبي دستخوش تغيير شد. رژيم خود سياستهاي داخلي و خارجياش را تغيير داد.
* اگر در ليبي انقلاب نميشد آمريكا و انگليس با قذافي همكاري ميكردند
ليبي در دهه گذشته شاهد تحركات نئوليبرالي و همكاري با دولت بوش در جنگ موسوم به نبرد با ترور بود. همچنين منابع حاصل از صادرات ليبي در شركتها و بانكهاي ايتاليايي سرمايهگذاري شد و رژيم در حوزه سياست به بازوي راست سيلويو برلوسكني تبديل شد و تجارت نفتي ليبي را با بريتيش پتروليوم به راه انداخت.
اگر اخيراً انقلابي در ليبي اتفاق نميافتاد، آمريكا، انگليس و ايتاليا براي تحكيم رژيم قذافي ـ با جهتگيريهاي نئوليبرالياش ـ با وي همكاري ميكردند. روشن است كه همكاري رژيم نئوليبرال قذافي باعث ميشد دولتهاي غربي از آن ابراز رضايت كنند.
* مردم ليبي عموماً داراي تمايلات ضداستعماري بوده و مورد تهاجم آمريكا قرار گرفتهاند
با دنبال كردن قيام مردم در مصر، تونس و دنياي عرب، جنگ داخلي در ليبي درگرفت. عناصر بيتأثير در رژيم چه درون ارتش و چه سازمان امنيت، همگي خود را آماده ميكردند. كشمكشهاي ديرپاي مذهبي نيز نقش مهمي بازي ميكرد. اين انقلاب بهطور ويژه در بنغازي و ساير شهرهاي نفت خيز شرق كشور قويتر بود.
رژيم و مخالفان آن خود را آماده مبارزه نمودند. هر دو در ميان مردم داراي پايههاي سياسي - اجتماعي هستند. امكان حمايت از هر دو جنبه از بيرون كشور وجود ندارد. در اين انقلاب مشكلات سياسي متناقضي وجود دارد. از آن جا كه اپوزيسيون به لحاظ سياسي ناهماهنگ است، موقعيت و جزييات رهبري بلندمدت درون اين جنبش بسيار تعيينكننده است.
مردم ليبي عموماً داراي تمايلات ضداستعماري بوده و مورد تهاجم ناتو و ايالات متحده قرار گرفتهاند. اما تحت شرايط انقلابي راديكال و مبارزه مسلحانه، جهتگيري رهبري محور تحولات خواهد بود.
* آمريكا، فرانسه و انگليس ليبي را موقعيت جديدي براي خود ميبينند
رهبران شوراي اپوزيسيون ليبي (كه خودشان را شوراي گذار ملي ناميدهاند) با وجود قرارگرفتن در معرض دخالت خارجي، مرتب براي تحريم اقتصادي و عمليات نظامي توسط ايالات متحده و ناتو فراخوان ميدهند.
حفيظ غوغا سخنگوي شوراي ملي ليبي در سخنراني براي شورشيان گفت: "زماني كه بتوانيم يك منطقه پرواز ممنوع ايجاد كنيم پيروزيمان را تكميل ميكنيم. "
كاملاً روشن است كه امپرياليسم آمريكا، فرانسه و انگليس سخت براي تأثيرگذاري بر شوراي ملي ليبي و حمايت از آن تلاش ميكنند. عمليات زيرزميني متعددي شامل تحركات دريايي گزارش شده است.
در عين اين كه ريسك بالاست و نتيجه مشخص نيست، اين كشورها ليبي را موقعيت جديدي براي خود ميبينند. صرف اين كه قذافي بهويژه در دهه گذشته با امپرياليسم همكاري نموده، به اين معني نيست كه امپرياليسم جهاني شانس بزرگي در سرنگوني اين رژيم نميبيند.
* ورود امپرياليسم به ليبي براي اين كشور و مردم آن يك تراژدي خواهد بود
اجازه ندهيم هر كس كه خود را مترقي ميداند فراموش كند كه امپرياليسم آمريكا با صدام حسين در براندازي انقلاب ايران و به راه انداختن كشتار همكاري نموده، و سپس ناگهان در سال 1988 تغيير رويه داده، رژيم عراق را هدف قرار داده و انقراض رژيم بعثي را به چشم يك شانس براي امپرياليسم جهت به دست گرفتن منابع نفتي عراق ديده است.
مهم نيست كه ناتو يا سازمان ملل متحده منطقه پرواز ممنوع را بهدرستي مشخص كنند، اما اين منطقه تحت بمباران شديد ليبي قرار گرفت. و همانگونه كه در مورد عراق و يوگسلاوي در سال 1990 مشاهده كرديم، تعيين منطقه پرواز ممنوع هم عامل تضعيف حاكميت و هم باعث پيشروي جنگ است.
يوگسلاوي با يك نيروي عظيم داخلي توسط يك حمله از هم پاشيد و تبديل به قسمتهاي كوچكتري شد كه همگي تحت سلطه بيگانگان بودند. عراق نيز از هم پاشيد و تا زماني كه مردم آن همانند گذشته به پا نخيزند، سالهاي سال تحت نفوذ ايالات متحده خواهد بود.
اگر مخالفان قذافي اجازه ورود امپرياليسم را به ليبي دهند براي كشور ليبي و مردم آن يك تراژدي خواهد بود.
* مردم مترقي و مخالف جنگ در آمريكا بايد دروغها و ترفندهاي دولتشان را افشا كنند
مردم مترقي و مخالف جنگ در ايالات متحده ميبايست دروغها و ترفندهاي آمريكا را افشا كنند. دولت آمريكا هرگز نخواهد گفت كه جنگهاي تجاوزكارانه براي تأمين اهداف امپرياليسم بوده است. در حين اين كه قذافي را به دليل استفاده از نيروي نظامي ليبي در جنگ محكوم ميكنند، در افغانستان -7000 مايل دورتر از ايالات متحده- كودكان را هدف بمباران قرار ميدهد.
با آغاز انقلاب ليبي برخي عقيده داشتند كه ايالات متحده قذافي را رها نخواهد كرد. آنها تظاهرات خياباني عليه دولت قذافي راه انداختند، درحالي كه درخواست عمومي مبني بر مخالفت با دخالت آمريكا را ناديده ميگرفتند. آنها به كساني كه شعار "نه به دخالت آمريكا " ميدادند، تاختند.
زماني كه آمريكا و كشورهاي اروپايي تصميم به تحريم ليبي گرفتند، دخالتهاي اقتصادي شتاب گرفت و اين در حالي بود كه هرگونه دخالتي انكار ميشد. چند روز بعد رفته رفته همه شعارها تعديل شد.
شرم بر گروههاي بهاصطلاح مترقي كه چشمانداز دخالت آمريكا و ناتو را عامل دومي براي پيشبرد مبارزه ميدانند.