تابناک - وي همچنين درباره تعلق خاطر امام موسي صدر به ايران با نقل خاطرهاي گفت:يک روز به پدر گفتم که «ميشود در ايران زندگي کنيم» که در جواب گفتند: «هر وقت کارم در لبنان تمام شد، به ايران ميرويم و آنجا ميمانيم.»
سيده حورا صدر فرزند امام موسي صدر در گفتوگويي كه با ماهنامه «نسيم بيداري» انجام داده درباره كيفيت رسيدگي به سرنوشت ايشان گفته است: حساسيت همه دولتها به اين پرونده مثل هم نبود؛ در برخي دولتها ضعيف و برخي دولتها ضعيفتر به وضعيت امام موسي صدر حساسيت نشان ميدادند.
اگر بر اساس نتايج قضاوت کنيم، هنوز امام موسي صدر آزاد نشده و اين نشانگر اين است که پيگيريها متناسب با اهميت اين قضيه نبوده است.
البته امامخميني(ره) هم قبل و هم بعد از پيروزي انقلاب، اين مسئله را خيلي جدي پيگيري کردند.
ايشان حتي اجازه ورود قذافي به ايران را ندادند و هر دفعه که در اينباره درخواستي از سوي دولت ليبي مطرح ميشد، امام(ره) ميگفتند که بايد قذافي اول مسئله امام موسي صدر را حل کند و ايشان را آزاد کند.
وي همچنين درباره تعلق خاطر امام موسي صدر به ايران با نقل خاطرهاي گفت:يک روز به پدر گفتم که «ميشود در ايران زندگي کنيم» که در جواب گفتند: «هر وقت کارم در لبنان تمام شد، به ايران ميرويم و آنجا ميمانيم.» ا
اين نشان ميدهد که امام موسيصدر، ايران را به عنوان وطن، بيشتر از لبنان و هرجاي ديگري دوست داشتند و بنا بر مصلحت در لبنان مانده بودند.
هميشه اخبار و مسائل ايران را دنبال ميکردند اما چون معتقد بودند که لبنان براي تفکر و جريان تشيع، بستر و پتانسيل بزرگي است که بتواند در ميان ساير اديان، مذاهب و مکاتب حرف بزند و خود را به رخ بکشد،
در اين کشور فعاليت ميکردند.البته با توجه به شرايط کنوني حزبالله و اهميت آينده لبنان، پيشبيني من اين است که پدر بعد از آزادي، لبنان را براي ادامه حيات و البته فعاليت انتخاب خواهندکرد. البته اين به آن معنا نيست که ايران را کانوني مهم براي او ندانيم.