خبر آنلاین - بحران لیبی و تحولات دو ماهه اخیر در این کشور سیاست خارجی ترکیه در منطقه را با چالش جدی روبرو کرده و این نگاه را تقویت نموده که مدار سیاست خارجی ترکیه بر منفعت و سود بیشتر می چرخد.
موضع ترکیه نسبت به روند تحولات لیبی تا اندازۀ زیادی متفاوت از رویکردی بود که در قبال دیگر کشورهای درگیر اعتراضات مردمی داشت.بحران لیبی و تحولات دو ماهه اخیر در این کشور سیاست خارجی ترکیه در منطقه را با چالش جدی روبرو کرده و این نگاه را تقویت نموده که مدار سیاست خارجی ترکیه بر منفعت و سود بیشتر می چرخد.گفتنی است میزان سرمایه گذاری ترکیه در لیبی رقم 27 میلیارد دلار را نشان می دهد و ترکها تعداد زیادی مقاطعه کار و پیمانکار اعم از تکنسین و کارگر در این کشور دارند.
پیش از صدور قطعنامه سازمان ملل علیه لیبی و حملات غرب علیه طرفداران رژیم قذافی ، مقامات ترکیه آشکارا با هر گونه دخالت نظامی خارجی در لیبی مخالفت می کردند.احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه در شرایطی که بحران لیبی شدت می گرفت و قذافی قتل عام مردمش را آغاز کرده بود، در اسفند ماه گذشته اعلام کرد ترکیه هم مخالف کشتار مردم لیبی است و هم با مداخله نظامی خارجی در لیبی مخالفت می کند.
این اظهارات بلندپایه ترین مقام خارجی و مسئول دیپلماسی ترکیه نشان از این واقعیت دارد که ترکیه ملاحظات مربوط به سرهنگ قذافی را بیش از خواست و دیدگاه معترضان و مخالفان وی درنظر می گرفت. اما پس از آنکه شورای امنیت سازمان ملل در اقدامی دیرهنگام قطعنامه ای علیه قذاقی و کشتار مردم لیبی را صادر کرد و در آن بر ضرورت ایجاد منطقه ممنوعه پروازی و حفاظت از غیرنظامیان تأکید شده بود، ترکیه ناگزیر از حمایت از چنین قطنامه ای گردید. اما در عین حال حملات کشورهای غربی به لیبی و به ویژه پس از آنکه ناتو هدایت عملیات نظامی را بر عهده گرفت، ترکیه در وضعیت دوگانه ای قرار گرفت و به نظر می رسید مقامات این کشور به دنبال راه میانه ای برای برون رفت از چنین وضعیتی بودند که بتواند منافع تعریف شده ترکیه در لیبی را تأمین کند.
به همین دلیل ترکیه از سویی ناگزیر از حمایت از عملیات نظامی ناتو بود و از سوی دیگر به دنبال بسترسازی مذاکره با دولت قذافی و طرفداران وی برآمد.با ادامه عملیات ناتو علیه قذافی، رویکرد ترکیه در ارتباط با لیبی سیاستی دوسویه ولی متمایل به طرفداران قذافی شد. همین مسئله سبب گردید تا انتقادات از سوی اعضای ناتو نسبت به جهت گیری های ترکیه در قبال عملیات نظامی ناتو علیه لیبی بالا گیرد.آنها معتقدند ترکیه به دلیل منافع اقتصادی در لیبی و تلاش برای بسط نفوذ سیاسی خود در شمال آفریقا به شکل اعلام نشده ای در روند کار ناتو در قبال لیبی کارشکنی می کند.
اما احمد داوود اوغلو با رد چنین نگاهی معتقد است که جنگی روانی علیه ترکیه آغاز شده و هدف آن کم کردن نفوذ ترکیه در شمال آفریقاست. او تأکید کرد که ترکیه از عملیات حفاظت از غیرنظامیان جلوگیری نکرده و مخالفتی نیز با قطعنامه سازمان ملل در ارتباط با لیبی ندارد اما نسبت به روش نظامی ناتو در لیبی اعتراض دارد.
برخی از تحلیل گران بر این باورند که دو اقدام اخیر ناتو علیه مخالفان قذافی که منجر به کشتار غیرنظامیان شد، بهانه ای دست ترکها داد تا با تشدید انتقادات خود اعلام کنند که عملیات ناتو منجر به افزایش کشتار غیرنظامیان می شود.
البته لازم است بدانیم که در این میان منظور ترکیه از کشتار غیرنظامیان شامل شهرهای تحت کنترل قذافی نیز می شود و در این راستا ترکها با اعزام 300 زخمی از شهر بنغازی به ترکیه برای مداوا حمایت خود را از شهروندان لیبیایی اعلام کردند.
اما صرف نظر از کشمکش های خفیفی که میان ترکیه و ناتو بر سر لیبی پدید آمد نگرش کلی ترکیه نسبت به لیبی مبتنی بر افزایش توان دیپلماسی این کشور در حل بحران لیبی است. به عبارت دیگر ترکیه در دو ماه اخیر با تشدید اوضاع لیبی درصدد ایفای نقش میانجی گرانه در حل این بحران برآمده است و در همین چارچوب و پس از طولانی شدن عملیات ناتو علیه طرفداران قذافی و استمرار مقاومت نیروهای طرفدار قذافی ،علائق مقامات ترک برای پیگیری میانجی گرانه افزایش یافته و دولت از مخالفان و طرفداران قذافی برای انجام گفتگو با مشارکت و نقش میانجی گرانه ترکیه در این کشور دعوت به عمل آورد.
این همان راه میانه ای بود که اردوغان و همفکران نزدیکش همچون داوود اووغلو درصدد یافتن آن بودند. به طوری که اردوغان برای نهایی کردن طرح ترکیه در ارتباط با پایان دادن به جنگ و بحران در لیبی نقشه راهی نیز ارائه داد که در آن بر آتش بس فوری، پایان محاصره شهرها، عقب نشینی نیروهای قذافی،ارسال کمکهای انسانی به موافقین ومخالفان، ایجاد مناطق امن انسانی در لیبی و همین طور تلاش برای پدید آوردن روند دمکراتیک به منظور تصمیم گیری مردم در ارتباط با سرنوشت ان ارائه داد.
هر چند این طرح اردوغان هنور به سرانجام نرسیده، لیکن نگاه فرصت طلبانه ترکیه در ارتباط با ایفای نقش در خصوص بحران لیبی را به منصه ظهور می گذارد و این شاید همان رویکرد میانجی گرایانه ای باشد که داوود اوغلو در پی آنست تا بتواند بار دیگر وزن سیاسی ترکیه را در خاورمیانه و شمال آفریقا به رخ رقیبان و کشورهای عضو ناتو و حتی آمریکا بکشد.وزنی که موقعیت جدیدی را برای ترکیه در عرصه سیاست خارجی به دست می دهد تا به این وسیله کشورهای هم پیمان ترکیه(اعم از اتحادیه اروپا و آمریکا) به توانایی های ترکیه در حل منازعات منطقه ای و ایفای نقش فعالانۀ این کشور در خاورمیانه پی ببرند.
اگر چه اکنون اردوغان و همفکرانش بی پروا به بسط نفوذ سیاسی خود تا مناطق دورتری در شمال آفریقا می اندیشند لیکن مشخص نیست که بازده مواضع دوگانه آنها (دربرابر مردم،مخالفان و طرفداران قذافی) تا چه حد به نفع ترکیه بچرخد.شاید بتوان گفت لیبی محک و آزمون خوبی برای سیاست خارجی ترکیه باشد.
اما شاید این نکته از نگاه زیرکانه طراحان سیاست خارجی ترکیه به دور مانده باشد که قیام مردمی در لیبی مطالبات اجتماعی و دمکراسی خواهانه ای است که سالیان متمادی در لیبی انباشته شده و مخالفان نظام قذافی رویکرد دولتهایی همچون ترکیه را در مقابل خواست خود تلقی می کنند و همین مسئله می تواند موقعیت ترکیه در میان افکار عمومی منطقه متزلزل و یا به خطر بیندازد