بررسی استراتژیک - پرس تی وی/ نشستهای بینالمللی در قطر و مصر برای همآهنگ کردن تلاشها در بحران لیبی و بازگشت امریکا به بمباران مواضع نظامی ارتش قذافی به معنای گامهای جدی برای پایان دادن سریع وضعیت استثنایی در این کشور است؟
خاصه که لیبی با جنگ داخلی و احتمال تجزیه روبروست، وضعیتی که به طور حتم امنیت کشورهای همجوار لیبی در شمال افریقا را در معرض تهدیدات جدی قرار میدهد؟گروه تماس در قطر نشست خود را در شرایطی برگزار کرد که تحولات نظامی در لیبی راکد شد و تغییر مهمی در خطوط برخورد میان مخالفان و موافقان قذافی به چشم نمیآمد.با تعیین ایتالیا به عنوان مکان بعدی نشست این گروه، روشن میشود که دولتهای غربی و سازمانهای بینالمللی و منطقهای تصمیم گرفتهاند که با جدیت بیشتری به موضوع لیبی بپردازند.ادامه…
اتحادیه آفریقا در طرح خود برای یافتن راه حل سیاسی در بحران لیبی ناموفق بود، چون جناح انقلابی برکناری قذافی را شرط اول در هرگونه راه حل میداند و طرح آفریقایی زمان خاصی را برای اصلاحات سیاسی مشخص و اشاره روشنی به انتقال قدرت نکرده است.
طرح ترکیه، که در نشست دوحه مطرح شد، بازهم فاقد تضمین لازم برای برکناری قذافی است. برای جناح انقلابی همزیستی با قذافی یا یکی از افراد خانواده وی قابل تصور نیست و هرگونه مشارکت قذافی در قدرت به معنای بازگشت سلطه وی بر کل لیبی خواهد بود و تاریخ نشان میدهد که افکار سیاسی و ایدئولوژیک وی جایی برای تکثر آرا باقی نمیگذارد.
جناح انقلابی لیبی در نشست دبی به دو خواسته اصلی خود دست نیافت. ۲۱ دولت و سازمان بینالمللی و منطقهای حاضر نشدند شورای ملی انتقالی را به عنوان تنها نماینده مردم لیبی به رسمیت بشناسند و تنها از آن به عنوان «طرف گفتوگوی قانونی» یاد کردند.
این امر نشان میدهد که میان دولتهای غربی درباره این که چه گروهی آینده لیبی را در دست داشته باشد، اتفاق نظر وجود ندارد. با این حال، در این مورد که قذافی مشروعیت خود را از دست داده است و باید از قدرت کنارهگیری کند اختلافی میان شرکتکنندگان در نشست قطر و سپس مصر، در مقر اتحادیه عرب، وجود نداشت.
خواسته دیگر مخالفان قذافی کمک تسلیحاتی بود. عبارت «کمک به مردم لیبی برای دفاع از خود» در بیانیه پایانی از نظر فرانسه و آلمان به معنای فرستادن کمک تسلیحاتی به مردم لیبی تلقی نشد، ولی دولتهای دیگری مانند قطر معتقدند همین عبارت مجوز لازم را برای فرستادن تجهیزات نظامی به جناح انقلابی در لیبی میدهد. قطر اولین دولت عربی بود که مشارکت خود را در طرح پرواز ممنوع در لیبی اعلام کرد.
دولت لیبی میگوید که قطر تعدای کارشناس نظامی به لیبی فرستاده است و مقداری موشک ضد تانک فرانسوی در اختیار مخالفان قذافی گذاشته است. این دولت همچنین مدعی شده است که افراد حزبالله لبنان هم اینک در شهر مصراته حضور دارند، شهری که در محاصره نیروهای قذافی قرار دارد و اوضاع انسانی آن بسیار خطرناک شده است.
درگیری در شهرهای شرق لیبی به معنای آرامش در طرابلس نیست. حدود ۷۵% مردم لیبی در شهرهای غربی زندگی میکنند که در تصرف قذافی است. کمبود سوخت و ارزاق عمومی کم کم خود را نشان میدهد. دولت قصد دارد سود بانکی را برای تشویق مردم به سپردهگذاری افزایش دهد تا با کمبود اسکناس و پول نقد مقابله کند. هر کسی حق دارد میزان محدودی را از حساب بانکی خود خارج کند. سهمیهبندی کالاهای ضروری وسعت بیشتری یافته است. هر خودرو فقط یک باک بنزین در طول هفته میتواند دریافت کند. اتحادیه اروپا شرکتهای جدیدی در لیبی را تحریم کرده است که در واقع به معنای تحریم نفتی و بازرگانی حکومت قذافی است.
همین مشکلات برای جناح انقلابی وجود دارد که از دولتهای غربی میخواهد ۱۲۰ میلیارد دلار اموال مسدود شده لیبی را در اختیار آن قرار دهد. این کار با پیچیدهگیهای حقوقی زیادی روبروست. راه دیگر فروش نفت و توزیع درآمد آن در مناطق آزاد شده است. قطر اولین دولتی است که به خرید نفت از جناح انقلابی اقدام کرده است.
نام قطر همه جا به چشم می خورد. راهاندازی شبکه الجزیره ـ که نقش مهمی در انفجارهای سیاسی جاری در کشورهای عربی دارد ـ برای این امیرنشین کوچک کافی نیست و این دولت درصدد افزایش جایگاه منطقهای و بینالمللی خود است که، با توجه به تحولات مصر و تضعیف نقش عربستان، امیدهای بیشتری یافته است؛ گرچه در قطر هیچ خبری از اصلاحات سیاسی نیست. این تناقض را میتوان در موضع شورای همکاری خلیج فارس در قبال بحرین نیز مشاهده کرد که قطر عضو آن است. این شورا نخستین گامها را برای مداخله نظامی بینالمللی در لیبی برداشت، ولی خود با لشکرکشی به بحرین سعی کرد انقلاب مردم آن را ساکت کند. این اقدام نتوانسته است تغییری در وضعیت بحرین ایجاد کند، زیرا دولت آل خلیفه هیچ راه حل سیاسی برای پایان دادن به بحران عرضه نمیکند و هیچ تماس و مذاکرهای میان دولت بحرین و مخالفان از زمان ورود سربازان سعودی و اماراتی وجود ندارد.
مداخله نظامی در لیبی نیز با مخالفتهای جدی روسیه و چین و آلمان و برخی دیگر از دولتهای اروپایی روبروست. تجربه ناتو در لیبی نشان داد که این پیمان نظامی بدون مشارکت جدی امریکا نمیتواند تأثیری بر میادین نظامی بگذارد تا جایی که مورد سرزنش جناح انقلابی در لیبی قرار گرفت.
آیا از سرگیری حملات هوایی امریکا به لیبی تغییری در این وضعیت ایجاد میکند؟ سناتور جان مک کین، ضمن تشکر از فعالیت نظامی بریتانیا و فرانسه در لیبی، اظهار عقیده میکند: «… ولی واقعیت این است که ایالات متحده همان پیمان ناتو است.»