بررسی استراتژیک -برهان/ نویسنده:قاسم رحمانی/ ایران جزو اولین کشورهایی بود که وقتی مصر از قیومیت انگلیس خارج شد، روابط سیاسی را آغاز کرد و سفارت خود را در این کشور بنیان نهاد؛ گرچه دیری نپایید این روابط تیره و تار شد. باید دید آیا استعفای مبارک و تحول مصر موجب میشود حکومت آیندهی این کشور، روابط خود را با همسایگان درون منطقه بهبود بخشد؟
“ایران یکی از کشورهای همسایهی مصر است. دولت مصر، ایران را دولت دشمن نمیداند و ما درصدد هستیم فصل جدیدی با تمامی کشورها از جمله ایران در مناسبات خود باز کنیم. باید واکنش آنها را ببینیم. ” این سخنان را “نبیل العربی ” وزیرخارجهی دولت جدید (برآمده از انقلاب) مصر در روز ۲۹ مارس (۹ فروردین) در اولین کنفرانس خبری خود بیان داشت. ساعاتی بعد “علی اکبر صالحی ” وزیر امورخارجهی جمهوری اسلامی ایران با استقبال از آمادگی مصر برای برقراری روابط گفت: “مردم مصر با حرکت به سمت تحقق خواستههای عدالت طلبانه خود برگ جدیدی را در تاریخ این کشور ایجاد کردند که مجدد این پیروزی را تبریک میگویم. امیدوارم در فضای جدید ایجاد شده، شاهد ارتقای روابط بین دو کشور و دو ملت بزرگ ایران و مصر باشیم. “ادامه….
این خواست دو جانبه که ۳۵ روز پس از صدور مجوز مصر برای عبور ناوهای ایرانی از کانال سوئز مطرح شد نشان داد که تهران و قاهره به عنوان دو قدرت اصلی خاورمیانه، تا چه حد علاقهمند به ایجاد روابط با یکدیگر هستند. علاقهای که در سایهی تلاشهای استعمارگران برای تأمین منافع نامشروع و حفظ امنیت رژیم جعلی اسراییل، در سینهها حبس شده بود.
وقتی مصر در سوم بهمن ۱۳۰۰ از قیومیت انگلیس خارج شد ایران جزو اولین کشورهایی بود که با این کشور روابط سیاسی برقرار کرد و سفارت خود را دایر نمود. تا قبل از این تاریخ دو کشور، سفارتخانه در خاک یکدیگر نداشتند. پس از ازدواج محمدرضا پهلوی با فوزیه، خواهر پادشاه مصر، روابط دو کشور به اوج رسید اما جدایی این دو از یکدیگر به سال ۱۳۲۷ شمسی روابط دو کشور را نیز تیره کرد. با روی کار آمدن “جمال عبدالناصر ” در تابستان ۱۳۳۱ روابط تیرهتر شد چرا که ناصر، به دلیل هم دستی شاه ایران با اسراییل، از او متنفر بود با این حال با مخالفان شاه از جمله مصدق رابطه داشت تا اینکه کودتای ۱۳۳۲ در ایران رخ داد. پس از آن بود که روابط ایران و مصر در آستانهی بن بست کامل قرار گرفت و بالاخره در تابستان ۱۳۳۹ شمسی جمال عبدالناصر در نطقی شدیداللحن شاه ایران را به هم دستی با اسراییل و خیانت به مسلمانان متهم و دستور قطع روابط با ایران را صادر کرد. ۱۰ سال بعد، ناصر از دنیا رفت و سادات روی کار آمد و روابط دو کشور دوباره برقرار گردید. سادات بعدها تحت تأثیر محمدرضا شاه، روابط صمیمانهای با اسراییل برقرار کرد تا آنجا که در ۲۶ شهریور ۱۳۵۷ (۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸) قرارداد ننگین “کمپ دیوید ” را در حضور “کارتر ” و “بگین ” امضا نمود. چهار ماه بعد شاه ایران از کشور گریخت و به سادات پناه برد و ۲۶ روز پس از فرار شاه، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. حضرت امام خمینی(ره) که پس از امضای پیمان ننگین کمپ دیوید به آن واکنش شدیداللحنی نشان داده بود پس از پیروزی انقلاب، مصر را در زمرهی کشورهایی قرار داد که باید با آنها قطع رابطه میشد. این قاعده شامل اسراییل و آفریقای جنوبی (که رژیم تبعیض نژادی داشت) هم شد. با آغاز تجاوز عراق علیه ایران، سادات در کنار صدام قرار گرفت و نیروهایش را به جبههی نبرد ایران و عراق گسیل کرد اما در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ (۱۴ آبان ۱۳۶۰) به دست “خالد اسلامبولی ” به هلاکت رسید.
در دوران اصلاحات تلاشهایی برای برقراری روابط دو کشور صورت گرفت اما مبارک نام یک خیابان را بهانه کرد و از آن گریخت هرچند بعداً مشخص شد او تحت فشار آمریکا و اسراییل، اجازهی برقراری رابطه با ایران را نداشت. بعدها حدادعادل و لاریجانی به عنوان رییس مجلسهای هفتم و هشتم برای رفع محاصرهی غزه، به این کشور سفر کردند با این حال انقلاب مردم مصر روز ۲۵ ژانویهی ۲۰۱۱ (۴ بهمن ۱۳۸۹) آغاز شد. روز ۱۵ بهمن حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی ملت مصر را به مقاومت فراخواندند. این سخنرانی هفت بار در میدان التحریر قاهره پخش شد. همچنین سخنرانی تاریخی حضرت امام(ره) دربارهی مبارک نیز بین مردم مصر انتشار یافت و انقلاب آنان را به اوج رساند. بالاخره در روز ۱۱ فوریه (۲۲ بهمن) در حالی که مردم ایران در راهپیمایی عظیم حاضر بودند، خبر استعفای مبارک، ملتهای منطقه را غرق در شادی کرد. چند روز بعد “حسنین هیکل ” روشنفکر مشهور که از محبوبیت خاصی میان مردم۱ مصر برخوردار است، اعلام کرد دولت جدید مصر باید روابط صمیمانهای با ایران و ترکیه برقرار کند. “فهمی هویدی ” نویسنده و روزنامه نگار بلند آوازهی مصری هم ایران، ترکیه و مصر را مثلث قدرت خاورمیانه خواند و خواستار هم گرایی بین آنان شد. با انتخاب “عصام شرف ” به عنوان نخست وزیر و “نبیل العربی ” به عنوان وزیر خارجه، فصل جدیدی در روابط مصر با منطقه گشوده شد. نبیل العربی برای سفر به دمشق و برقراری رابطه با ایران ابراز تمایل کرد و صالحی استقبال کرده و از او برای سفر به تهران دعوت به عمل آورد.
زمینههای همگرایی بین ایران و مصر، بسیار نیاز است. مصر با اینکه کشور مهمی است اما به دلیل جلوگیری آمریکا و اسراییل، نتوانسته پیشرفت کند. مردم مصر آنقدر فقیر هستند که در سالهای اخیر بارها “تظاهرات نان ” برپا کردند. “فهمی هویدی ” نویسندهی برجستهی مصری در ایام انتخابات پارلمانی ۲۰۱۰ کشورش نوشت: “۳۰ سال قبل ایران و مصر در شرایط مشابهی قرار داشتند اما اکنون ایران به کشوری پیشرفته تبدیل شده اما مصر همان است که بود. ” در ایام انقلاب ملت مصر هم “کمال الهلباوی ” از رهبران اسلامگرای مصر در گفتوگو با (بی.بی.سی) از ایران تمجید کرد و گفت آرزو داشتم رییس جمهوری شجاع مانند احمدی نژاد داشتیم.
تمام ارکان سیاسی و اقتصادی مصر به بازسازی نیاز دارد. در این بین چشم انقلابیون مصری بیشتر معطوف به حمایت تهران و آنکاراست. ایران با به دست آوردن چرخهی غنی سازی اورانیوم، فنآوری نانو، پرتاب ماهواره و پیشرفتهای پزشکی و بومی سازی آنها، به محبوبیت و قدرت زیادی در خاورمیانه و حتی جهان دست یافت. همچنین پیشرفت ایران در زمینههای گوناگون علمی و ظرفیتهای بزرگ اقتصادی آن، مانند صنایع نساجی، خودروسازی و تأسیسات زیربنایی مانند نیروگاه، راه و از این قبیل میتواند به جهش مصر از مرحلهی یک کشور عقب نگاه داشته شده به کشوری در حال رشد کمک کند. در این بین اسراییل نگران همگرایی ایران و مصر است و آمریکا تلاش میکند ترکیه را جایگزین ایران در مصر کند اما این یک واقعیت است که ظرفیت قوی بخش خصوصی ترکیه در کنار فنآوریهای نوین و انرژی ایران، مصر را در مسیر قدرت اقتصادی و سیاسی قرار خواهد داد. مصر به گندم نیاز دارد و ایران میتواند علاوه بر صدور این محصول، تجربهی خودکفایی خود را در اختیار این کشور قرار دهد.
در زمینههای فرهنگی با توجه به تاریخی بودن دو کشور مصر و ایران و همچنین وجود زیارتگاههای متعدد شیعیان در مصر و همچنین تمایل دانشگاهیان و حوزویان دو کشور به برقراری روابط با یکدیگر و سابقهی طولانی روابط اخوان المسلمین با انقلابیون ایران از فداییان اسلام گرفته تا یاران امام خمینی(ره)، ظرفیتهای بالایی برای برقراری روابط وجود دارد. “دیپلماسی زیارت ” شاخهای منحصر به فرد در “دیپلماسی شهروندی ” است و ایران، مبدع آن است. این دیپلماسی به استحکام و تعمیق روابط ایران با سوریه و عراق انجامید و آثار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بینظیری برجای گذاشت. با توجه به وجود بارگاه جناب مالک اشتر، مقام رأس الحسین(علیهالسلام) و حضور شیعیان فاطمی، میتوان به دیپلماسی زیارت پویا روی آورد. به ویژه اینکه اهل تسنن مصر، محب اهل بیت(علیهمالسلام) هستند و عقاید سلفی در آنان جایی ندارد. البته دولت سعودی به تازگی تلاشهایی را برای رواج سلفیگری و وهابیگری آغاز کرده و با تحریک آنان بود که بخشی از مقام رأس الحسین(علیهالسلام) در قاهره تخریب شد که واکنش شدید مردم این شهر اعم از سنی و شیعه را برانگیخت. سعودیها که از گسترش روابط ایران و مصر ناراحتاند تلاش میکنند با اعطای کمکهای مالی به مصر، نفوذ خود را افزایش دهند تا از اثرگذاری ایران بکاهند اما نکته اینجاست که راز محبوبیت یافتن دولتهای منطقه در مواردی است که ایران دارای آنهاست و غربیها با اینکه برخی از آنها را دارند اما حاضر به آموختنش به دیگران نیستند. در بین کشورهای منطقه، ایران تنها کشوری است که به فنآوریهای نوین دست یافته و میتواند آن را به کشورهای دوست ارایه دهد. برخی کشورهای اسلامی در زمینهی فنآوریهای نوین گامهایی برداشتهاند اما اول؛ فنآوریها را بومی نکردهاند و دوم؛ بدون اجازهی کشور صادر کنندهی آن فنآوری، اجازهی ارایهی آن به دیگران را ندارند. حال آنکه جمهوری اسلامی ایران یک کشور مستقل است و میتواند به خروج هرچه سریع تر مصر از وضعیت کنونی کمک کند.
از دیگر پیامدهای همگرایی ایران و مصر، حضور قاهره در محور مقاومت است. اکنون با حضور ایران، ترکیه، سوریه، عراق، لبنان و دولت حماس در محور مقاومت، عرصه بر اسراییل و آمریکا تنگ شده است. هشدارهای پیاپی وزیرخارجهی جدید مصر به تل آویو دربارهی آغاز حملات جدید به غزه، اعلام این نکته که فلسطین در اولویت برنامههای مصر است و گذرگاه رفح باید باز باشد، توقف فروش گاز به اسراییل، هشدار رییس شورای عالی نظامی مصر به اسراییل دربارهی حمله به مرز مصر و غزه و تلاش روز پنجشنبه ۱۹ فروردین مردم قاهره برای تصرف سفارت رژیم صهیونیستی و درخواست آنان برای برچیده شدن این سفارتخانه و قطع روابط مصر و اسراییل، نشان میدهد، ارادهی ملت مبنی بر قرار گرفتن در محور مقاومت حاکم شده و حتی از دست شورای عالی نظامیان که با اهداف انقلابیون همراه نیست نیز کاری بر نمیآید.
حکومت آیندهی مصر، بیش از آنکه متکی به قدرتهای بیرون از منطقه باشد به سوی درون منطقه خواهد آمد و تلاش خواهد کرد نیازهایش را از همسایگان قدرتمندش تأمین کند. بیشک آمریکا، به تقویت مصر کمکی نخواهد کرد چرا که نمیخواهد یک قدرت اسلامگرا در کنار اسراییل ایجاد شود. بنابراین ادعاهای “کلینتون ” در ارایهی کمکهای اقتصادی به دولت جدید مصر، پوچ و تهی از عمل خواهد شد. مصر جدید همچون ترکیهی اردوغان، خواهان برقراری روابط صمیمانه با کشورهای اسلامی است تا بتواند از وضعیت بغرنج حاصل از حکومت سادات و مبارک رهایی یابد و در این راه ایران حامی بزرگ ملت مصر خواهد بود همانطور که در کنار ملتهای فلسطین، عراق، سوریه، لبنان و افغانستان ایستاده و آنان را یاری میدهد.